گسترش فناوريهاي اطلاعاتي و سبك مبارزه شبكه اي تروريسم راهكارهاي مبارزه با آن را كم اثر كرده است.چند سالي است كه فضاي جامعه بين المللي با واژه تروريسم نسبتي روزمرگي پيدا كرده و كمتر كسي است كه اين واژه برايش نا آشنا باشد .
بيشتر اذهان عمومي واژه ترور (terror ) را تنها با قتل و كشتار مترادف مي دانند در حالي كه واژه ( assassination) نيز به معني آدم كشي و قتل است . آنچه كه ترور را متمايز از واژه هاي مشابه مي كند مفهوم لغوي و عقيده اي است كه در پس آن نهفته است . ترور صرفا با هدف كشتن صورت نمي گيرد بلكه ايجاد رعب و وحشت و ترس همگاني نيز بيش از قتل در اولويت انجام دهندگان آن قرار دارد . در واقع معني ترور قتل توام با وحشت مي باشد كه ترتيب دهندگان بر اساس آن مي خواهند به هدفهاي سياسي خود برسند .همچنين كارهاي خشونت آميز و غيرقانوني حكومتها براي سركوبي مخالفان خود و ترساندن آنان نيز در رديف تروريسم قرار دارد كه از آن به عنوان "تروريسم دولتي" ياد مي شود .
تروريسم و كليه ايسم هاي ديگر نهضت و ضد نهضتهايي هستند كه راي ، عقيده ، ايمان ، مذهب ، روش ، مكتب ، آيين و گرايش خاصي را بدون در نظر گرفتن مرزهاي ملي ، نژادي و ترتيب تاريخي دنبال مي كند و دوست دارند از نردبان قدرت چارچوب ايسم خود را به خورد عموم دهند چرا كه يگانه راه سعادت بشري را در آن جستجو مي كنند .
در طول دو قرن گذشته ايسمهاي زيادي در بازار سياست عرضه شده اند و به نوعي با عقايد شان در سرنوشت سياسي - اجتماعي انسانها دخالت دارند اما هيچ يك از ايسمهاي راديكال ديگر به اندازه تروريسم در برهه زمان كنوني با سرنوشت انساني رابطه مستقيم ندارد و از همين رو است كه تروريسم ماهيتي دهشتناك به خود گرفته است .
تروريسم براي نهضتها و ضد نهضتهايي فرا راه قرار مي گيرد كه هيچ گزينه ديگري به غير از زور را براي رسيدن به اهداف ايسمي (گرايش) نمي يابند . اما دهشتناك بودن تروريسم در عدم پيدايش راه حل اصولي براي مقابله با اين ايسم كه تهديد كننده جان انسانهاست بر مي گردد . تا كنون ايسمهاي مخرب زيادي همانند فاشيسم و نازيسم و يا كمونيسم به عرصه ظهور رسيدند ، ولي به دليل عدم مقبوليت صحنه را ترك گفتند و كورسويي از آنها به جاي ماند كه بي اثرند . اما تروريسم كه قبل از اين ايسم ها و در زمان لنين و حتي انقلاب فرانسه بوجود آمده است هنوز راه حل جدي براي آن يافت نشده و حتي راهكارهاي عملي براي مبارزه با آن تضعيف يافته است .
علت اين امر را مي توان در سبك جنگي جستجو كرد كه حاميان تروريسم از آن استفاده مي كنند . تدوين كنندگان عمليات تروريستي برنامه هاي خود را بسرعت در محلهاي غيرقابل پيش بيني اجرا ميكنند. تروريستها داراي سيستمهاي فرماندهي، كنترل و اطلاعاتي هستند كه از ساختاري غيرمتمركز براي اجراي طرحهاي تاكتيكي برخوردارند. همين عدم تمركز شناسايي مراكز فرماندهي و انهدام آنرا با مشكل مواجه مي كند .
چنين خصيصه مبارزاتي در كنار وقوع انقلاب اطلاعات و گسترش فناوري اطلاعاتي زمينه را براي يك جنگ شبكه اي هموار ساخت . يك سيستم تدافعي شبكه اي در صورت آسيب پذيري در يك نقطه از طريق مراكز ديگر به كنترل اوضاع مي پردازد و چنين ويژگي سبب شده است راههاي مبارزه با تروريسم دشوار گردد و وحشتي هميشگي از ترور بر جوامع سايه افكنده شود .
نظر شما