به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه اول و دوم گفت و گو خسرو باقری و علیرضا پیروزمند در درس گفتگوی «علم دینی» برگزار شد. آنچه در ادامه مطالعه می کنید گزارشی از این جلسه می باشد.
در ابتدای جلسه، هرکدام از اساتید در حدود یک ربع به بازگویی دیدگاههای خود راجعبه علم دینی پرداختند.
خسرو باقری: دین برای این هدف نیامده است تا همه چیز را بگوید بلکه دین متکفّل و حاوی علومی برای هدایت انسان برمیگردد را بیان کند. موضع بنده یک موضع رئالیستی است. البته منظور رئالیستی خام منظور نیست چراکه این نوع رئالیستی نه راحت است و نه سهلالوصول. در واقع علمدینی یک امکان است و نه یک ضرورت؛ این مطلب یعنی اگر علم دینی تولید نشود به ساحت دین ضرری وارد نمیشود. دین میتواند در پیشفرضهایی که یک دانشمند دارد اثر بگذارد و لذا دانشمند براساس آن پیشفرضها شروع به نظریهپردازی کند که این خود باعث پدیدآمدن علم دینی شود. در واقع مثال عکاسی یکی از بهترین مثالهایی که میتوان برای علم دینی بهکار برد: یعنی هم چه چیزی را ببینیم و ه از چه زاویهای (پیشفرضها) به آن بنگریم.
علیرضا پیروزمند: خاستگاه دین به ترتیب توحید، ولایت و شریعت است. غایت دین، تکامل نظام ولایت است و این صرفا برای فرد نیست برای برای عالَم است.و حال علم در ارتباط با این تولّی شکل میگیرد. قلمروی علم و دین یکی است و تاثیر دین بر علم یک تاثیر فراگیر است. این را میپذیریم که دین برای نظریّات علمی نیامده است اما در حوزههای مختلف اندیشه حرف دارد.
خسرو باقری: این نگاه حداکثری به دین، که دین را حاوی همهی علوم بدانیم مورد نقد بنده است. خود علم در گروی عقل است. حتی جایگاه عقل را بایستی باید از دین دانست چون پیامبر خدا چگونه می خواهد با کافران سخن بگوید؟ دین اگر میخواهد کامل باشد باید راجعبه مکانیزم های علمی حرف بزند اما وارد این عرصهها نمیشود چون نه میتواند و نه حتی خودش میخواهد که حرف بزند. اگر برای دنیا نظام فاعلیّت در نظر بگیریم، این نظام فاعلیّت با نظام قانونمندی منافات ندارد. باید ببینیم تفاوت دیدگاه دکتر پیروزمند با دیدگاه اشعریگری در چیست؟
علیرضا پیروزمند: ارادهی انسان بر یکسری از پدیدهها تعلق میگیرد و بر یکسری دیگر از پدیدهها تعلق نمیگیرد. این را هم باید توجه داشته باشیم که ما دو نوع قانونمندی داریم: طاعت هم قانونمندی دارد و شیطنت هم قانونمندی دارد.
ما اینکه میگوییم پیشفرضها اثرگذار هستند، این قید را هم به واقعیّت میزنیم و هم به فاعل. آنچه مهم است این است که بدانیم کارامدی، بدون ارتباط با واقعیّت قابل اثبات نیست و همچنین جهت مهم است یعنی در جهت اقامهی توحید و در امتداد خط انبیاء است و یا در جهت طاغوت. اینکه دکتر باقری تلاش میکند نگاه رئالیستی داشته باشند از این جهت که نگران این هستند گرفتار نسبیّت نشوند مناسب است اما از جهت دیگری مشکل دارد چون خود ارادهی انسان در شکل دادن واقعیّت نقش دارد. بهعنوان مثال این در تجریش واقعیّت کمحجابی وجود دارد این محصول ارادهی انسانها در آن منطقه است پس ارادهی انسان در شکلگیری واقعیّت نقش دارد.
نظر شما