خبرگزاری مهر – گروه استانها – حسن عبدالهی: آنچنان توپ ساچمه دار ویژه را کنترل و هدایت میکرد که با خودم میگفتم مگر امکان دارد و این تعجب هر بار که تیم فوتبال پنجنفره نابینایان ایران با پشت سر گذاشتن حریفان به فینال نزدیکتر و نزدیکتر میشد، بیشتر رنگ اطمینان و اعتماد به تواناییهای او و همتیمیهای بهظاهر دارای معلولیت اما سرشار از اراده و توانایی را به خود میگرفت، همانهایی که درنهایت با آویختن گردنآویز نقره پارالمپیک ریو ۲۰۱۶ نهتنها دل بسیاری از ایرانیها را شاد کردند، بلکه یکبار دیگر اثبات کردند که معلولیت محدودیت نیست.
بدون شک در میان بازیکنان این تیم یک نفر بیش از همه چشمها را به خود خیره کرد، فوق ستاره تبریزی تیم فوتبال نابینایان پنجنفره جمهوری اسلامی ایران که تمایز چهره و سیمای ظاهریاش تنها دلیل شهرتش نبود، بلکه حرکات استثنائی و گلهای منحصربهفردش باعث شد تا بسیاری از وی با عنوان «مسی فوتبال پنجنفره» یاد کنند و همین موضوع کافی است تا بهزاد زاد علیاصغر یکی از بهترین ارجاعات برای گزارشی در باب روز عصای سفید و نابینایان باشد.
سازمانها و ادارات مسئول از مؤسسات فعال در حوزه نابینایان حمایت کنند
همین موضوع باعث میشود تا در حاشیه نشستی خبری به همت موسسه نابینایان بصیر و به مناسبت این روز در تبریز، با این روشندل فوتبالی و خوشتکنیک به گفتوگو بنشینم و بهجای کنجکاوی درباره مسیری که طی کرده تا به جایگاه فعلی برسد، از موضوعی کلی و درباره دغدغهها و انگیزههای نابینایان جویا میشوم که پاسخ میدهد: نابینایان نشان دادهاند که در حوزههایی مانند تحصیل و فعالیتهای ورزشی دارای توانمندیهای بالقوهای هستند و افزایش تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی و درخشش ورزشکاران نابینا در میادین بینالمللی نیز مؤید این ادعاست و درصورتیکه این موضوع موردتوجه قرار گیرد، میتوان به شکوفایی این استعدادها بسیار خوشبین بود.
وی ادامه میدهد: هرچند مؤسساتی مانند بصیر تلاش دارند با مهیاکردن بستر مناسب زمینهساز رشد و تعالی معلولان بینایی شوند اما در حد محدودی میتوانند از این قشر حمایت کنند و موضوع اصلی نگاه درست مسئولان نهتنها نسبت به نابینایان بلکه به همه معلولان و حمایت از مجموعهها و مؤسسات فعال در این حوزه است زیرا باوجود مؤسساتی ازایندست نیمی از راه توانمندسازی و توجه به معلولان پیموده شده و حمایتهای عملی از این مؤسسات میتواند موجب شکوفایی بیشازپیش استعدادهای بالقوه افراد تحت پوشش آنها شود.
بهزاد زاد علیاصغر با تأکید بر اینکه مسئولان باید نیمهپر لیوان در حوزه نابینایان را ببینند و حمایت لازم را برای بهبود شرایط آنها انجام دهند، تأکید میکند: البته حمایت تنها در حد شعار و کارهای تبلیغاتی گرهی از مشکلات معلولان نمیگشاید و باید بهصورت عملی باشد زیرا این افراد نیز بخشی از مردم هستند و در همین تبریز معلولانی داریم که حتی افرادی چون مسی فوتبال نابینایان نیز در مقابل تواناییها و مهارتهای آنان حرفی برای گفتن ندارند و رسیدگی و ارائه خدمات به آنان از وظایف مسئولان است و نباید بادید ترحم به آنان نگاه شود
رویکردها و اقدامات حمایتی از نابینایان قابلقبول نیست
مدیرعامل موسسه نابینایان بصیر نیز با اشاره به اینکه ۶۵۰ نابینا و کمبینای آذربایجان شرقی از زمان آغاز بکار این موسسه در نیمه دوم ۸۸ تحت پوشش قرارگرفتهاند، میگوید: این تعداد در مقایسه با کل جمعیت معلولان نابینایی چندان قابلتوجه نیست اما با امکانات و حمایتهای موجود نیز نمیتوان بیش از این انتظار داشت زیرا حتی سازمانهای حمایتی نیز رویکرد چندان مناسبی در برخورد و همکاری با چنین مؤسساتی ندارند و این در حالی است که نهادهای مردمی اینچنینی تلاش دارند با فراهم کردن امکانات حداقلی آموزشی، علمی و هنری، زمینه حضور اجتماعی آنها را فراهم کنند.
مهدی رفعتی که خود نیز نابینایان مادرزادی است در ادامه با تأکید بر لزوم ورود خیران به حوزه معلولان میافزاید: تعداد خیران این حوزه نسبت به حوزههای معیشتی بسیار کم است و تمایل بیشتر به سمت دستگیری از نیازمندان به کمکهای مادی است و به دلیل نبود دیدگاهی روشن نسبت به لزوم صرف هزینه در حوزههای فرهنگی و مهارتی، متقاعد کردن خیران برای فعالیتهای خیریه علمی، فرهنگی، هنری و مهارتی بهویژه در مورد نابینایان نیز دشوار است.
وی جنبه آموزشی و مهارتی را نقطه تمرکز فعالیت موسسههایی از جنس بصیر عنوان و تصریح میکند: دراینبین استعدادیابی و پرورش نابینایان مستعد، آموزش و مهارتآموزی در تمام عرصههایی که نابینایان بهواسطه آن امکان ابراز در جامعه رادارند، تأمین و تهیه تجهیزات سختافزاری و نرمافزاری برای پر کردن خلأ بینایی و وصل نابینایان به جامعه برای ایفای نقش اجتماعی ازجمله اهداف موسسه بوده و علاوه بر آن کارگروههای تخصصی فناوری اطلاعات برای طراحی و تولید نرمافزارها و سختافزارهای مختص نابینایان، کارگروه روانشناسی برای ارائه مشاوره به نابینایان و خانوادههای آنان و کارگروه حقوقی با حضور حقوقدانان نابینا نیز موردتوجه است.
مدیرعامل موسسه نابینایان بصیر بر لزوم افزایش تعداد چنین مؤسساتی تأکید جدی دارد و میگوید: چه محل اشکالی دارد اگر بجای تنها یک موسسه چندین مورد ازایندست برای ارائه خدمات به نابینایان فعالیت کنند و شاید در این صورت خلأ بسیاری از اقدامات و حمایتهایی که باید توسط نهادها و سازمانهای مسئول در این حوزه صورت گیرد، بهنوعی پر شود و شاهد حضور بیشازپیش این قشر از معلولان در جامعه باشیم.
فرآیند قابلقبولی برای اشتغال معلولان و بهویژه نابینایان وجود ندارد
معاون مدیرعامل موسسه بصیر نیز با تأکید بر لزوم همراهی رسانهها با چنین مؤسساتی برای تبیین اهداف و عملکردها خاطرنشان میکند: بهصورت عمومی در حوزه معلولان و بالأخص در مورد افراد دارای آسیبهای بینایی نیازمند حمایتهای توانبخشی جدی از سوی سازمانهای مسئول هستیم و موضوعاتی مانند بهسازی معابر عمومی برای معلولان و آموزشهای مهارتی از اولویتها هستند.
روحالله ساعی ادامه میدهد: مکاتباتی با نمایندگان مجلس برای تعیین تکلیف نظام جامع خدمات درمانی صورت گرفته تا نسبت به اصلاح نقاط ضعف قوانین در حوزه خدماترسانی بیمهها به اقشار ضعیف چون نابینایان اقدام لازم انجام شود زیرا قوانین موجود در خصوص حمایت بیمهای از معلولان ضعیف و دارای نواقصی جدی است که باید نسبت به رفع آنها از طریق مسئولان و همکاری بخشهایی چون رسانهها اقدام شود.
وی عدم اجرای قانون اشتغال سه درصد معلولان در ادارات و سازمانها را نیز متذکر میشود و میگوید: البته در این خصوص انتقاد از خدمات نامناسب حمایتی و توانبخشی و مهارتی سازمانهای مرتبطی چون بهزیستی و فنی و حرفهای باوجود امکان تعریف و آموزش حداقل ۵۰ شغل برای نابینایان و معلولان کاملاً وارد است و وظایف تعریفی سازمانها در این حوزه یا انجامنشده یا ناقص بوده و فرآیند رسمی و اداری قابلقبولی برای اشتغال معلولان و بهویژه نابینایان در کشور وجود ندارد که با توجه به رشد سطح علمی معلولان و بهویژه نابینایان بسیار جای تأمل دارد.
این معلول دچار کمبینایی به مطالبات عمومی هم نوعان خود در تبریز نیز اشاره و تصریح میکند: مناسبسازی محیط برای معلولان و نابینایان هرچند نسبت به سالهای قبل تغییراتی داشته اما چون کارشناسی لازم در اجرای آنها صورت نگرفته، حتی مخاطراتی برای نابینایان دارد که نمونه آن را میتوان در کفپوشهای حسی در سطح معابر دید و همچنین موضوع نگرش و فرهنگ برخورد با نابینایان و کمبینایان نیز باید موردتوجه قرار گیرد که اطلاعرسانی رسانهها در خصوص توانمندیهای این قشر از الزامات آن است تا حالت ترحم و دلسوزی به خود نگیرد.
با جمعبندی تمام این نکته نظرات که از سوی افرادی ایراد میشوند که خود سهمی از این معلولیت دارند، میتوان به این نتیجه رسید که لیوان متر و قیاس اوضاع و شرایط نابینایان چندان پر نیست و نهتنها استعدادها و توانمندیهای بالقوه این افراد آنچنانکه بایدوشاید موردتوجه قرار نگرفته بلکه در مورد تسهیل بسیاری از امور برای آنها نیز اقدام درخوری انجامنشده و تحول در این خصوص نیازمند نگاهی منطقیتر و بهدوراز شعارزدگی است.
نظر شما