به گزارش خبرنگار مهر، آیین گشایش سلسله نشستهای «جایگاه اقتصاد مقاومتی در گفتمان فرهنگی ایران» پیش از ظهر امروز سهشنبه ۲۷ مهر ماه با حضور سیدعباس صالحی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به میزبانی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل تالار گفتگوی این دانشکده و با سخنرانی ناصر فکوهی انسان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و حسین راغفر اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا برگزار شد.
در این نشست حسین راغفر اقتصاددان در بحثی با عنوان اقتصاد مقاومتی و فرهنگ ابتدا به مقایسه درآمد سرانه ایران و کره جنوبی در دو مقطع زمانی مختلف پرداخت و گفت: در سال ۱۹۶۵ درآمد سرانه ایران ۲۵۵ دلار و درآمد کره جنوبی ۱۰۵ دلار بود اما ۵۰ سال بعد این ارقام به ترتیب به ۴۷۰۰ و بیش از ۲۵ هزار دلار رسید. این اختلاف زیاد در درآمد سرانه ایران و کره ناشی از تفاوت در عملکردهاست که فرهنگ هم قطعا در این زمینه نقش مهمی ایفا میکند.
وی با بیان اینکه سه نگاه نسبت به ارتباط بین اقتصاد و فرهنگ وجود دارد، گفت: یک نگاه معتقد است اصلا فرهنگ نسبتی با اقتصاد ندارد و مساله متعالی است و نباید آن را با اقتصاد و مسائل دنیوی آلوده کرد. گروه دیگری معتقدند اقتصاد اصل است و زیربنای جامعه را تشکیل میدهد و فرهنگ هم مسالهای فرعی و روبنای جامعه است. گروهی دیگر هم قائل به ارتباط تعاملی اقتصاد و فرهنگ با یکدیگر هستند.
راغفر با اشاره به ساختار اقتصادی ایران و ارائه آماری از وضعیت سهم تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در فعالیتهای اقتصادی از کل سرمایه ثابت خالص کشور طی سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۱ گفت: واقعیتهای اقتصادی نشان میدهد که اقتصاد ایران روی سرش ایستاده و ساختار آن قادر به خلق و تولید شغل نیست این مساله باعث میشود که سالیانه که یک میلیون نفر وارد بازار کار می شوند که تنها ۶۴۰ هزار نفر آنها دانش آموخته دانشگاه هستند، با مشکل نبود شغل رو به رو شوند.
این اقتصاددان افزود: ساختار اقتصاد ایران پاسخگوی این تعداد نیروی آماده به کار نیست چرا که اقتصاد ایران اصلا مردمی نیست و صاحب اصلی آن، صاحبان سرمایهها هستند و منافع آنها هم در خدمت منافع گروه های خاصی قرار دارد.
این استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا با مقایسه شاخص اشتغال در ایران با میانگین جهانی گفت: میانگین نسبت اشتغال در دنیا برای مردان ۷۸ درصد است در حالی که در ایران این رقم کمی بیش از ۶۰ درصد است. همچنین میانگین نسبت اشتغال در جهان برای زنان ۵۰ درصد است در حالی که در ایران این رقم حدود ۱۳ درصد است.
راغفر با بیان اینکه نظام تدبیر و تمیشیت امور ما فاقد فلسفه اقتصادی روشن و شفافی است و اتفاقا صاحبان سرمایه به دنبال نگاه داشتن این فضای مشوش و مغشوش برای کسب سودهای اقتصادی بیشتر هستند، گفت: این در حالی است که هدف یک نظام سیاسی اقتصادی باید حفظ کرامت انسان باشد که این کار هم تنها از طریق «کار شایسته» امکان پذیر است.
وی با بیان اینکه کار منشا هویت و معناداری زندگی است، یادآور شد: به این ترتیب اشتغال کامل و حداکثر کردن سختکوشی و تلاش، هدف نظام تصمیم گیری و سیاست گذاری کشور می شود و نه حداکثر کردن منافع فردی که متاسفانه هدف نظام اقتصادی کشور پس از جنگ تحمیلی تاکنون، بوده است.
در ادامه این نشست ناصر فکوهی انسانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در سخنانی با تاکید بر اهمیت الگوی جهان-محلیت (یا گلوکالیزیشن) در شرایطی کنونی گفت: امروزه باید بپذیریم که امر محلی و امر جهانی با هم پیوند خورده اند چرا که هر امر محلی، جهانی و هر امر جهانی، محلی است. مساله دوم که باید به آن توجه داشته باشیم لزوم پذیرش تکثر و تنوع به جای یکسان سازی (یا سمیولیشن) است. که خوشبختانه در دولت آقای روحانی شاهد اجرای این مساله در اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی ناظر بر تنوع اقوام، زبان ها و مذاهب در کشور بوده ایم.
وی افزود: مساله دیگری که باید در این حوزه به آن توجه کرد دموکراتیزه کردن فرهنگ است که متاسفانه در ۳۰ سال گذشته این مساله اگرچه بارها مطرح شده اما در کیفیت طرح آن، ارتقایی صورت نگرفته است. مساله دیگر بحث عدالت جنسیتی است که خوشبختانه با تلاش ما و همکاران مان در دانشگاه به این موضوع در برنام ششم توسعه کشور توجه داده شده است.
نظر شما