اسدالله امرايي در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود : مترجم يا مولف زماني كه قصد دارد كار خود را آغاز كند بايد بداند كه فعاليتش به سرانجامي منتهي مي شود يا خير. در صورتي كه حاصل فعاليتش به هر دليل منتشر نشود خستگي بر تن او مي ماند و اين اتفاق بر كارهاي آتي او نيز اثر مي گذارد.
وي ادامه داد : ادبيات كار ذوق و هنر است و هنرمند نسبت به ساير اقشار جامعه حساستر است و به اين جهت مانع تراشي يا ركود در كار روحيه او را نيز تحت الشعاع قرار مي دهد. واقعيت امر اين است كه نويسنده يا مترجم كتاب يا متنش را براي خوانده شدن مي نويسد و اگر مجبور شود اثر خود را به ناشري در خارج از كشور بسپارد، نه كار او خوانده مي شود و نه مخاطب از اثرش بهره مي برد. مخاطب كتابخوان ما داخل كشور است.
مترجم داستان هاي ريموند كارور تصريح كرد : بايد به نويسندگان خود اعتماد كنيم. مسئولان مي بايست به تاسي از شعر سهراب كه مي گويد " چشم ها را بايد شست " نگاهشان را نسبت به ادبيات تغيير دهند و طور ديگري ببينند. نويسندگان و كتابخوان هاي جامعه (اهل كتاب) پاك ترين اقشار هر جامعه هستند و نگاهي به محكومين دادگاه ها و بررسي شرايط آنان نشان مي دهد كه چند درصد از آنها كتاب خوانده اند و يا كتاب آنها را به ورطه گناه و خطا كشانده است. هيچ اهل قلم يا كتابخواني نيست كه به جرم فساد محكوم شده باشد.
امرايي خاطرنشان كرد : به جرات مي توانم بگويم كسي كه كتاب ورق مي زند يك درصد هم احتمال گمراه شدن در او نيست. ضمن اين كه زندگي خصوصي و افكار شخصي آدم ها حريم خصوصي آنهاست. نمي توان گفت نويسندگان معصوم و عاري از خطا هستند ولي احتمال خطا در آنان بسيار پائين است.
وي با اشاره به برخي صحنه ها و توصيفاتي كه در آثار داستاني حذف و سانسور مي شوند، گفت : اگر در كتابي به مفهوم يا تصوير زشت و قبيحي اشاره مي شود، بطور قطع مقصود از آن اشاعه زشتي نيست بلكه نيت اصلاح آن حركت يا عمل در ميان است. بسياري از نويسندگان غربي مثل سوزان سونتاگ، ريموند كارور يا آرتور ميلر عليه حكومت هاي وقت خود مي نوشتند و تصويري سياه و افشاگرانه از فساد مالي، الكليسم و فحشا و زوال انسانيت ها و ... ارائه مي دادند. آيا مي توان از الكليسم و فحشا انتقاد كرد اما اسم آن را بر زبان نياورد؟
اسدالله امرايي با تاكيد بر لزوم تغيير نحوه نگاه به ادبيات، گفت : آيا داستاني مذهبي مثل يوسف و زليخا يا اشارات مولانا و بسياري حكايات كهن پندآموز ديگر مصداق اشاعه فحشا بوده اند؟ حكايات فراواني در آثار سعدي و مولانا و ... سراغ داريم كه تنها به نيت اصلاح و نقد جامعه زمان خود نوشته شده اند.
نظر شما