خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- فرزاد فرهادی: تحولات سوریه در حالی دنبال می شود که روسیه مجددا پس از یک دوره وقفه، حملات خود را به مواضع تروریستها از سر گرفته است. روسها این بار با سلاح های جدیدتری به میدان آمدند که قبلا از آنها استفاده نکرده بودند. آنها قبلا نیز با حملات گسترده هوایی زمینه ساز پیشروی های ارتش سوریه در جبهه زمینی شده بودند.
در عملیات قبلی ارتش سوریه با پوشش هوایی روسیه مناطق زیادی را به ویژه در حومه لاذقیه از تروریستها بازپس گرفت و اطراف دمشق را امن کرد و محاصره حلب را تشدید کرد.
روسها در حمله جدید به سلاح های جدید با تبلیغات گسترده روی آوردند و مراکز حضور نظامیان روس در سوریه را نیز با استقرار سامانه پیشرفته امن کردند. ناو «کوزنتسوف» که چندی قبل به ساحل سوریه رسیده بود در عملیات مشارکت کرد.
از عرشه این ناو جنگنده های سوخو۳۳ به سوی اهداف تروریستها در سوریه پرواز کردند. در عرشه این ناو هواپیمابر، جنگنده های میگ ۲۹ کی آر، میگ ۲۹ کی یو بی آر و بالگردهای کا-۵۲ کی نیز حضور دارند.
علاوه بر این ناوها گریگورویچ نیز مشارکت کرد و مواضع گروههای مسلح را با موشکهای کالیبر دور برد هدف قرار داد. همانطور که گفته شد روسیه با سامانه های اس۴۰۰ و اس۳۰۰ حریم هوایی و آبی منطقه ای سوریه تا قبرس را نیز امن کرد.
روسها از سامانه های باستیون برای تامین امنیت ساحل سوریه استفاده کردند؛ سامانه ای که قادر است اهدافی را در ۲۱۷ مایلی دریا و ۴۵۰ کیلومتری خشکی هدف قرار دهد. مقامات روسی، هدف از این عملیات را ممانعت از فرار داعشی ها از موصل و ورود به سوریه اعلام کردند و عمده وسعت عملیات را در استانهای ادلب و حمص دانستند. هدف این حملات روسها انبارهای تسلیحاتی و مهمات و کارخانه های تولید سلاح و مراکز فرماندهی گروههای تروریستی بود.
به نظر می رسد که هدف از حملات روسیه انهدام تسلیحات و مراکز تولید سلاح و به تبع آن از بین بردن بانک انسانی تروریستها و نیز انبارهای سلاح و نابودی خطوط ارتباطی میان گروههای تروریستی و نیز انهدام زیرساختها و تضعیف توان تروریستهاست. هدف فشار بیشتر بر داعش در اطراف میدان نفتی الشاعر و اطراف شهرهای تدمر و حمص و حومه شمالی حمص است.
این در حالی است که در شرق حلب ارتش سوریه همچنان تروریستها را تحت محاصره خود قرار داده است. به اعتقاد تحلیلگران با توجه به اینکه مناطق شرقی حلب به مرور زمان سقوط خواهد کرد از این رو نیازی به گشودن جبهه های جدید جنگ در این منطقه نیست. وانگهی محاصره تروریستها در شرق حلب در واقع گروههای مسلح را فرسوده کرده و به مرور زمان این محاصره سبب افزایش نارضایتی های عمومی در این مناطق می شود.
خشم ساکنان بستان القصر تحت سیطره گروههای مسلح و حمله به انبار مواد غذایی در این منطقه گواه این مدعاست. آنها خواستار خروج گروههای مسلح از مناطق خود و پایان جنگ در این منطقه هستند و این همان مطلوب ارتش سوریه است. از سویی همه تحرکات تروریستها برای شکستن محاصره شرق حلب نیز تاکنون ناکام مانده است.
اما همانطور که گفته شد عمده هدف حملات جدید روسیه، ادلب بود. احملات روسیه سبب می شود که دیگر ادلب نقش جبهه امدادرسانی و محلی ایده آل برای اتاق عملیات تروریستها نباشد که البته با نبرد حلب نیز بی ارتباط نیستین حملات سبب می شود که دیگر ادلب نقش جبهه امدادرسانی و محلی ایده آل برای اتاق عملیات تروریستها پیدا نکند که البته با نبرد حلب نیز بی ارتباط نیست؛ به طور حتم از بین بردن بانک انسانی و تسلیحاتی و خطوط امدادرسانی تروریستها در ادلب سبب خواهد شد که آنها عملا زمین گیر شوند.
تروریستها مورد حمایت غربی ها و همپیمانان منطقه ای آنها در بحران و مخمصه سختی گرفتار شده اند زیرا همه یورش های آنها راه به جایی نبرده است و هم اکنون در موقعیت دفاعی قرار گرفته اند. این وضعیت سبب می شود که روز به روز بر یاس و نا امیدی گروههای مسلح در شرق حلب افزوده شود و زمینه برای تسلیم شدن و خروج آنها از این منطقه و رفتن به مناطق دیگر مشابه موارد مشابه آن در مناطق دیگر سوریه فراهم می شود.
با این تفاسیر به نظر می رسد که شرایط برای اقدام نظامی گسترده ارتش سوریه برای تمام کردن کار گروههای مسلح در شرق حلب نیز فراهم شده باشد تا آنها بتوانند به سوی ادلب بروند.
اما همزمان با حملات روسیه به مواضع تروریستها در سوریه برخی دلایل از سوی رسانه ها مطرح شد مبنی بر اینکه این حملات پس از مکالمه تلفنی پوتین و ترامپ صورت گرفته است و اینکه این فضای این مکالمه تاثیر گذار بوده است که البته این گزارش ها چندان صحیح به نظر نمی رسد زیرا نه رئیس جمهور روسیه از آمریکایی ها دستور می گیرد و نه ترامپ درحال حاضر تصمیماتش ارزشی دارد زیرا هنوز وارد کاخ سفید نشده است.
اما اینکه چرا حملات روسیه به ادلب و حمص صورت گرفت نه حلب باید گفت؛ اولا همانطور که گفته شد هدف این است که گروههای مسلح در شرق حلب فرسوده شوند و با افزایش قیام مردمی زمینه برای تسلیم شدن این افراد مسلح فراهم آید. با توجه به حضور غیرنظامیان بهتر است که فشار مردمی در شرق حلب کار ساز واقع شود و از خونریزی و ویرانی بیشتر حتی الامکان پرهیز شود.
ثانیا اصل غافلگیری در جنگ عامل مهمی محسوب می شود و دیگر اینکه زیر ساختهای گروههای تروریستی در مناطقی قرار دارد که روسها آن را مورد هدف قرار دادند. حملات روسها به مراکز فرماندهی و انبارهای تسلیحاتی و هلاکت ترویستها، عامل مهمی در کمک به نیروهای سوری برای پیشروی محسوب می شود.
این حملات به ارتش سوریه این امکان را می دهد که با تروریستها در غرب و جنوب و غرب حلب و حومه شرقی ادلب بجنگد و از حومه لاذقیه به سوی جسر الشغور حرکت کند و به گروههای تروریستی فشار وارد کند. هدف حملات در حومه شرقی حمص ضربه مهلک وارد کردن به داعش برای ممانعت از هر گونه تحرکی است.
به هر حال جبهه های جنگ در همه مناطق سوریه اهمیت خاص خود را دارند و در این میان اوضاع شهرالباب در شمال سوریه نیز همزمان با حملات روسیه و تحولات حلب و پیشروی های ارتش سوریه در حومه دمشق از اهمیت بسزایی برخوردار است.
وضعیت شهر استراتژیک الباب مهم است که ارتش سوریه و ترکیه تلاش می کنند که به آن برسند. ترکیه می کوشد که با حمایت از گروههای مسلح مورد حمایت خود بتواند از برگه های خود در تصمیمات سیاسی که برای سوریه گرفته می شود بهره گیرد. ترکیه به دنبال این است که از طریق گروههای مورد حمایت خود به اهدافی که قبلا نتوانسته است به آنها برسد، دست یابد.
شهر الباب در حال حاضر تحت اشغال داعش است. تسلط ارتش سوریه بر این شهر از اهمیت بسزایی برخوردار است. این شهر در نزدیکی مرزهای ترکیه با سوریه قرار دارد و سیطره بر آن مهم است.
از سویی نیروهای فرات مورد حمایت ترکیه، تسلط بر شهر الباب را به مثابه فرصتی طلایی برای تحقق اهداف استراتژیک خود از جمله ایجاد منطقه حائل که ترکیه قصد ایجاد آن را به مساحت ۵۰۰ کیلومتر مربع را دارد، می دانند.
هدف ترکیه این است که ارتباط میان کردها در عفرین با کوبانی قطع شود و همچنین آنکارا به دنبال تحقق هدف مورد نظر در دور کردن کُردها از منبج است. نیروهای کُردی نیز شهر الباب را برای خود مهم می دانند. ترکیه به دنبال این است که با حرکت دادن گروههای مسلح مورد حمایت خود به سمت الباب به اهداف خود در سوریه برسد.
نظر شما