۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۲۲:۴۶

غروب امشب رنگ دیگری داشت

روایت بغضی که در شام غریبان امام رضا(ع) می شکند

روایت بغضی که در شام غریبان امام رضا(ع) می شکند

مشهد ـ مراسم شام غریبان امام رضا (ع) در حرم مطهر شمس الشموس با حضور دلسوختگان و عزاداران رضوی برگزار شد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: غروب امشب رنگ دیگری است، آسمان حجمی از دلتنگی را در آغوش گرفته و بغضی چند صد هزار ساله را در خود جای داده است. آسمان امشب مشهد تاریک است و تنها نوری که در شهر ساطع است، نور بی جان شمع‌های زائران قدس رضوی است. امشب شام غریبان امامی غریب است.

تمام شهر خبر از تنهایی دارد، خبر از شمع آب شده در دست ریز و درشت اهالی این شهر و زائران مخلصش. گاه باد ملایمی روشنایی شمع را خاموش می‌کند و گاه اشک دیده.

گاه صدای زائر شکسته دل و خسته حواست را در هم می‌شکند و گاه چشمان خیره و دست لرزان پیر مردی بغضت را می شکند.

مشهد امشب به تعداد شمع‌های روشن شده زائرانش حاجت و در عزای امامش ماتم دارد

این شهر امشب به تعداد شمع‌های روشن شده زائرانش حاجت و در عزای امامش ماتم دارد. از کنار سیاه پوشان شمع به دست که عبور می‌کنی رایحه‌ای را استشمام می‌کنی و از حال این جمعیت مات می‌مانی .

بعضی از دستانی که شمع را در خود جای داده اند، آنقدر کوچک است که هر لحظه گمان می‌کنی شمع خم شود و به زمین افتد.آن طرف دیگر، شمع لرزان دست پیر زنی را می‌بینی که فقط خدا می‌داند چندین سال است که دل در گروی حرم رضوی و این روزها سپرده بوده است.

در حرم رضوی به رسم هر سال آیین مراسم شام غریبان حضرت رضا (ع)  برگزار شد و با وجود سیل عظیم زائران، شمع‌هایی در غم نبود امام خود سوخت و آب شد.

به هر طرف حرم که نگاه می‌کنم نور شمعی را می‌بینم که صاحب آن شمع نیز به همراه آن شمع می‌سوزد و اشک می‌ریزد. در کنار خودم چند دختر بچه که با چادرهای گل گلی و رنگی و روسری‌های مشکی گره خورده دور هم جمع شده‌اند و به شمع در دست خود خیره مانده‌اند.

گاه نگاهشان را از شمع برمی‌دارند و به اطراف خود و این جمعیت باورنکردنی می‌نگردند و ناگهان نگران کوچک شدن شمع خود می‌شوند و بغض می‌کنند.

کمی جلوتر جوانی سوار بر ویلچر که شال سبزی بر دور گردن خود انداخته و انگشتر عقیقی بر دست دارد را می‌بینم. هر از چند گاهی دعایی می‌خواند و بوسه‌ای بر انگشتر می‌زند، انگشتر در دستش تاب می‌خورد و می‌فهمم که امانت عزیزی است که در طلب حاجتی به او سپرده شده است.

چه دل‌های عاشقی را در جوار خود جای داده‌ای علی‌بن موسی‌الرضا چه پاک مردان و پاک زنانی امشب به میهمانی‌ات و شام غریبانت آمده‌اندچه دل‌های عاشقی را در جوار خود جای داده‌ای علی‌بن موسی‌الرضا چه پاک مردان و پاک زنانی امشب به میهمانی‌ات و شام غریبانت آمده‌اند. صدای گریه‌ای حواسم را به خود جلب می‌کند و نگاهم را به طرفش سوق می‌دهم.

مردی میانسل و ریز نقشی نجوا کنان از امام رضا طلب بخشش می‌کرد و کلی عهد های ریز و درشت با امامش می‌بست. شمع دستش کاملا آب شده بود و به روی انگشتانش ریخته بوداما آنقدر گرم صحبت با معشوقش بود که متوجه این سوزش شمع نبود.

یا رضا تو چه بخشنده و بزرگی که زائرانت مخلصانه باتو قول و قرار می‌گذارند و حضور هیچکس را جز راز و نیاز با تو و واسطه قرار دادن تو با معبودشان حس نمی‌کنند.

امشب میلیون میلیون شمع در حرم مطهر رضوی  می‌سوزد و زائران همنوا با یکدیگر نوای یا رضا سر می‌دهند. اما آیین شام غریبان امام رضا در تمام شهر مشهد جاری است. ‌

دسته‌های عزاداری یکی پس از دیگری از کنارت عبور می‌کنند و دایره وار شمع‌های سوخته شده و یا در حال آب شدن را به دست یکدیگر می‌دهند و با دست دیگر به سینه و سر می‌زنند.

در گوشه دیگر شهر صفی از عزادارن را می‌بینی که چهارزانو زده، پیاله شمع را در مقابل خود و بر روی زمین گذاشته و مرثیه سرایی می‌کنند.

مساجد و حسینه‌ها نیز خاموش شده‌اند و بانور شمع‌های در دست امشب خود را به پایان می‌رسانند. چراغ‌های بعضی از خانه‌ها نیز کم نور شده است و گاهی زمزمه‌هایی به گوشت می‌رسد که خبر از همین مراسم می‌دهد.

در کوچه‌های شهر که قدم میزنی تمام این مردم یک رنگ شده‌اند. یک دل و یک صدا در حال انجام کاری بزرگی هستند، کاری بهشتی که نمونه‌اش در دنیا و در بین هیچ ملتی یافت نمی‌شود.

این تنها نمایشی نورانی و ناب از شام غریبان حضرت امام رضا (ع) است و در دل‌ها حال دیگری است. چه بزرگی و جادویی در این شهر نهفته است که ستاره بارانی از یا رضا یا رضا در سطح زمین سایه گستر، شده است.

اینجا زمین آرامش و حریم یار، مشهد الرضا است. بهترین حماسه عشق در این سرزمین به نمایش گذاشته شده، حریم دلدادگی و فریاد یا رضا در تمامی کوچه‌های شهر طنین انداز است.

مشهد شهر خورشید است. شهر زائران ملتمس که زخم پا دلیلی بر عدم حضور آن‌ها در شام غریبان رضا (ع) نشد. امشب در تمام تاریخ ثبت می‌شود. حماسه این حماسه آفرینان درجای جای ورق‌های تاریخ به چشم می‌خورد. شمع‌های آب شده خیابان‌ها گواه از حضور میلیون‌ها انسان است که خستگی ناپذیر و دلباخته امام مهربان خود هستند. امشب این عاشقان پیاده و این زائران ساده دل شوری را رقم زدند که در تمامی دنیا منحصر به فرد است. این حماسه در هیچ کجای این جهان خاکی به چشم نمی‌خورد.

گویی پس از شام غریبان سحری نیست که نیست.

کد خبر 3837543

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha