۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۵:۲۸

خاطرات تلخ زن مسلمان میانماری:

«نمی‌دانم‌چرا شوهرم ‌را سربریدند و پسرم ‌راآتش‌زدند»

«نمی‌دانم‌چرا شوهرم ‌را سربریدند و پسرم ‌راآتش‌زدند»

زن مسلمانی که ارتش میانمار، پسرش را آتش زد و سر همسرش را قطع کرد، ماجرای حمله به روستای خود را فاش کرد.

العالم نوشت: «رسمینّاره رحمت کریم»، پس از فرار به بنگلادش، ماجرای حملۀ نظامیان ارتش میانمار به منطقۀ مسلمان نشین «آراکان» در غرب این کشور و کشتار مردم این منطقه را توضیح داد.

رسمینّاره با بیان این که در روستای «هتیوارا» در حومۀ شهر «مونگو» از توابع منطقۀ آراکان، زندگی، روال عادی خود را طی می کرد، گفت: ناگهان، نظامیان ارتش به روستای ما هجوم آوردند و خانه ها را آتش زدند و ویران کردند. از آن به بعد، زندگی برایمان بسیار دشوار شد، به طوری که دیگر حتی جرأت نمی کردیم از خانه خارج شویم. زیرا بیرون از خانه خطر در انتظارمان بود و هر لحظه مرگ، تهدیدمان می کرد.

به نوشتۀ خبرگزاری آناتولی ترکیه، این زن مسلمانِ میانماری که از قومِ «روهینگا»ست در ادامه گفت: در یکی از این روزها، یک سرباز ارتش میانمار خانه ای را آتش زد آن گاه پسر پنج ساله ام به نام محمد رفیقی را در میان شعله های آتش پرتاب کرد و پسرم در برابر چشمانم در آتش سوخت.

وی افزود: بعد از آن، نظامیان ارتش میانمار به همسرم که در کشتزارهای برنج بود، حمله کردند. همسرم معلم حدیث بود و هنگام نماز مورد حملۀ آن ها قرار گرفت. او سعی کرد از چنگ آن ها فرار کند، اما آن ها اقدام به شلیک تیرهوایی کردند و او را گرفتند و سرش را قطع کردند.

رسمیناره سپس گفت: من از وحشت، به سمت روستای عمویم فرار کردم، اما اوضاع آن جا نیز مانند روستای ما بود، به همین سبب تصمیم گرفتیم که به بنگلادش فرار کنیم. برای این کار، از مسیر جنگل نرفتیم، زیرا ارتش مسیر جنگل را مین گذاری کرده بود. ما با قایق از رودخانه گذشتیم و سه روز پیش به بنگلادش رسیدیم.

این زنِ مسلمانِ مصیبت دیدۀ میانماری دربارۀ وضع کنونی خود گفت: من فقط توانستم یکی از پسران و دخترم را با خود بیاورم و از سرنوشت سه پسرِ دیگرم بی خبرم. حتی نمی دانم ارتش میانمار برای چه ما را کشت؟

کد خبر 3842816

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha