محمدرضا گودرزي در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب گفت : انسان ها در هر دوره زماني آرا و عقايد متفاوتي با يكديگر دارند و نويسندگان نيز در پرداختن به مضامين مدنظر خود هيچ يك شبيه ديگري نبوده و حتي در خط و سمتي مشترك نيز با رويكردهاي متفاوت به مساله نگاه مي كنند.
وي ادامه داد : حتي بر سر اين هم كه خود داستان چيست تعاريف و تعابير گوناگوني از جانب نويسندگان ارائه شده است بنابراين هيچ گاه نمي توان تعريفي قطعي و تمام و كمال از ادبيات عاشقانه يا ادبيات جنگ و ... ارائه داد كه همگان بر آن اتفاق نظر داشته باشند.
اين نويسنده و منتقد ادبي تصريح كرد : در بحث ادبيات جنگ دو گرايش كلي وجود دارد. گرايش اول متعلق به داستان هايي است كه در زمان حال و در وقت وقوع حادثه نوشته مي شوند كه يا صبغه حماسي و تبليغاتي دارند و يا از منظري واقع گرا نوشته شده اند. گونه ديگر آثاري هستند كه با فاصله زماني نسبت به حادثه جنگ نوشته مي شوند كه داستان هاي اين نويسندگان فارغ از مرزبندي هاي زماني و جغرافيايي اغلب رويكردي انساني و جهان شمول دارند.
نويسنده " به زانو در نيا " اضافه كرد : قاعدتا هر چه با موضوع داستان حماسي تر برخورد كنيم يا جنبه قدسي به آن ببخشيم از جنبه هاي ادبي فاصله گرفته ايم. داستان مي بايست انعكاس دهنده نسبي واقعيت باشد وگرنه به جهت گيري و ديدگاه و ايدئولوژي نويسنده اختصاص مي يابد.
وي تصريح كرد : بنابراين نمي توان گفت چطور بايد به موضوع جنگ نگاه كرد و يا براي اين موضوع چارچوب از پيش تعيين شده اي مشخص كرد؛ همانطور كه نويسندگان ما در سال هاي گذشته هر يك روايت و برداشت خود را از جنگ ارائه كرده اند. ادبيات بايد كار خودش را انجام دهد و ما تنها بعد از خلق آثار است كه مي توانيم راجع به آنها اعلام نظر كرده و داستان ها را دسته بندي كنيم.
گودرزي درباره تاثيرگذاري كيفيت جنگ ايران و عراق در شكل گيري آثار ادبي گفت : جنگ ما به گونه اي بود كه ايران در مقام دفاع از خود، مي جنگيد و اين شرايط بر مردم ما تحميل شد. بنابراين نوع جنگ و روايت ما از آن، با جنگ آمريكا در مقابل ويتنام و عراق و ... تفاوت دارد و همين مساله است كه باعث مي شود داستان هاي ما با ساير كشورها متفاوت جلوه كند.
وي تصريح كرد : با اين وجود اين مطلب كه نويسنده چه چيز را در جنگ دستمايه داستان قرار مي دهد معطوف به خود اوست و كسي نمي تواند بگويد كه او چه ايده اي را بايد مدنظر داشته باشد.
محمدرضا گودرزي در پايان، با اشاره به آثار نويسندگاني چون شيرزادي، كاتب، بكايي و ... داستان هاي مجيد قيصري را بارزترين نمونه هاي ادبيات جنگ ايران توصيف كرد و وي را از معدود نويسنده موفقي دانست كه تمام آثارش حول محور دفاع مقدس مي گردد.
نظر شما