به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین اجلاس گفتگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب در عرصه اعتدال و عقلانیت ، با حضور ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، حجتالاسلام والسلمین سید ابوالحسن نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، منوچهر متکی، معاون بینالملل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، مسعود فکری، دبیر علمی همایش، محمد مهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه شهید بهشتی و رئیس دبیرخانه گفتگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب، مهدی محقق و نمایندگانی از اندیشمندان عرب، در حسینیه الزهراء(س) سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی افتتاح شد.
در این اجلاس ۸۵ اندیشمند از کشورهای الجزایر، تونس، مصر، مراکش، سوریه، لبنان، عراق، اردن، کویت و عمان حضور دارند که در شش کمیسیون مختلف شامل: ظرفیتهای علمی ایران و جهان عرب برای تعامل و گفتگویهای فرهنگی، روابط فرهنگی و ادبی ایران و جهان عرب و نقش آن در گفتگوهای فرهنگی، گفتگویهای فرهنگی ایران و جهان عرب در عرصه اعتدال و عقلانیت، رسانه و نقش آن در گفتگویهای فرهنگی ایران و عرب، جایگاه زنان اندیشمند ایران و عرب در گسترش تعامل و گفتگویهای فرهنگی و همچنین جوانان ایران و جهان عرب و جایگاه آنان در گفتگوهای فرهنگی در دانشگاههای شهید بهشتی، فردوسی مشهد، علامه طباطبایی، الزهرا (س)، امام خمینی(ره) قزوین و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم برگزار میشود.
اعتدال در اندیشه و عمل امام موسی صدر
شریف لکزایی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به ارائه مقاله خود با عنوان اعتدال در اندیشه و عمل امام موسی صدر پرداخت و گفت: از دیرگاه اعتدال یکی از مسائل اصلی فلسفه سیاسی بوده است. ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس به تفصیل آن را به عنوان یک فضیلت مورد بحث قرار داده است. فیلسوفان مسلمان نیز به تبع به بحث در این زمینه پرداخته اند و البته این موضوع همچنان در کانون توجه اندیشمندان مسلمان است. چه اینکه از سال ۱۳۹۲ با انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران اعتدال وارد گفتمان سیاسی روز ایران شد. با این حال آنچه مورد نظر است صرفاً مباحث نظری این بحث نیست که به نظر همچنان نیازمند بحث و گفتگو است.
وی با بیان اینکه در این جا به اندیشه و عمل امام سید موسی صدر به عنوان یک فیلسوف و فعال سیاسی نظری می افکنیم تا ببینیم تلفیق نظر و عمل در نزد این متفکر جهان اسلام در موضوعی مانند اعتدال چگونه به هم پیوند خورده است، افزود: ایشان از جمله صاحب نظرانی است که اندیشه اش با عمل پیوند یافته است و به نظر می تواند نمونه و الگوی مناسبی برای موضوع اعتدال باشد. بنابراین ضمن پرسش و گفتگو از مسأله اعتدال در اندیشه امام موسی صدر، به عملکرد وی نیز می توان نظری افکند و ابعادی از عمل وی را که با اعتدال مرتبط است روشن ساخت.
لکزایی در ادامه سخنانش تصریح کرد: مدعای ما این است که به نظر آنچه توانسته به فعالیت های امام موسی صدر در لبنان مساعدت نماید عمل بر اساس اندیشه اعتدال در جامعه پیچیده و چند فرهنگی لبنان بوده است. بر این اساس است که شاهد حضور صدر در میان بافتهای فرهنگی متفاوت در جامعه لبنان هستیم.
وی افزود: تصور نگارنده این است که امام موسی صدر در پی خلق و نهادی سازی ابعادی از وجود انسان است تا در پی آن انسان و جامعه معتدل در لبنان متکثر بروز و ظهور یابد. به اختصار، اعتدال از نظر صدر «میانه روی» است. در این نظر، منادیان و «اعتدال گرایان» کسانی هستند که از مبارزه و پیکار محرومان و ستمدیدگان در داخل جوامع اسلامی تصویر درستی به دست می دهند و شائبه تندروی و الحاد را از آن می زدایند. امام موسی صدر در جایی دیگر نیز بر این نظر است که «اعتدال حاصل درک وضعیت دیگران است و باعث میشود که انسان درد دیگران را درد خود بداند.»
وی تصریح کرد: آنچه در دو برداشت پیش گفته از اعتدال در کلام صدر جاری شده اشاره ای است به دو مفهوم عِدل و عَدل که نگاه مفهومی امام موسی صدرا از اعتدال را توضیح می دهد. «عِدل» به معنای میانه روی است که در برداشت نخست کلام صدر به آن تصریح شد. عِدل به نوعی در برابری، توازن، برابری دو کفه ترازو و مواردی از این دست معنا می¬یابد. شاید بتوان گفت اشاره به «امت وسط» بودن نیز با این معنای از اعتدال هماهنگ است.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: «عَدل» به معنای نشاندن هر چیز در جای خود است. این معنای از اعتدال، همبستگی اجتماعی را به دنبال دارد و همان معنای دومی است که امام موسی صدر از اعتدال مطرح می کند که ما باید به درک وضعیت دیگران بپردازیم و درد آنان را درد خود بپنداریم. این برداشت به معنای آن است که اشیای هستی باید از یک پیوستگی برخوردار باشند. بنابراین اعتدال در جایی است که اشیای پیرامونمان در مرحله نخست با همدیگر پیوستگی داشته باشند. در نتیجه این معنای از اعتدال به اجتماع سرایت می یابد که در آن همبستگی و پیوستگی جامعه را در پی دارد. بر این اساس، فضای اجتماعی ما نیز باید برخوردار از اعتدال به معنای همبستگی و فهم درد وضعیت دیگران همراه باشد. چنین جامعه ای واجد اعتدال است.
وی افزود: این برداشت از عدالت که متخذ از روایتی از رسول خدا(ص) است، در بیت معروف شاعر پارسی گوی ایرانی، سعدی شیرازی نیز به همین معنا اشاره شده است؛ آنجا که می گوید: بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند*چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار.
لکزایی تصریح کرد: این گونه برداشت از اعتدال، برخوردار از این نوع نگاه هم هست که باید پشتوانه عقلی داشته باشد. در واقع حکمت و فلسفه این نوع از اعتدال را پشتیبانی می کند؛ چنان که در فلسفه سیاسی نیز این بحث مطرح است. بنابراین می توان گفت که صدر با پشتوانه عقلی فلسفی به تبیین اعتدال می پردازد و بدون این که به بیان فنی مسائل فلسفی در موضوع اعتدال بپردازد و وارد بحثهای فنی فلسفی بشود بحث مفهومی خود را مطرح می کند. چنان که روشن است، امام موسی صدر به مثاله یک حکیم به بحث می پردازد و بر آن است انسان و جامعه را به نقطه اتصال اعتدال نزدیک سازد.
وی تأکید کرد: امام موسی صدر به دنبال پیوستگی و همبستگی جامعه است که هویت جدیدی از آن تولید شود. هویتی که در عین کثرت، در پی وحدت است. افزون بر این که یکی از نتایج اعتدال حکومت عقل است.
این محقق و نویسنده کشورمان بیان کرد: لازم است به این نکته اشاره کنم همچنان که اعتدال، همبستگی را در پی دارد، با این وجود اعتدال در کثرت معنا می یابد؛ آنجا که سویه ها و اطراف دیگری نیز برای انتخاب وجود دارد؛ در نتیجه بدون وجود کثرتها نمی توان از اعتدال سخن گفت. از این رو بخشی از آنچه در اعتدال مورد تأکید است بر میانه روی و عدم ورود به جنبه هایی از افراط و تفریط تأکید دارد که ابعاد ناصحیح برای درک وضعیت اجتماعی به شمار می رود.
وی تأکید کرد: بنابراین در این نگاه، تحمل مخالف هم می تواند وصفی از اعتدال باشد که در وجدان انسان نهادی شده است. صدر از این حیث با اندیشه های مخالف خویش مناسبات صمیمانه و دوستانه ای برقرار می کرد. او اندیشه ها و دیدگاه ها و افکار دیگران را مطالعه می کرد و با آنها آشنا می شد. به ویژه این آشنایی با اندیشه های «دیگری» با حضور عملی و فیزیکی در مجالس آنان نیز توأم بود و به رفاقت می انجامید. در واقع ایشان در برابر مخالف خود به لحاظ نظری و عملی با گشودگی و از روی اعتدال و عقلانیت رفتار می کرد.
وی تصریح کرد: تأکید ایشان بر پذیرش تفاوتها، همزیستی مسالمت آمیز، همبستگی اجتماعی و تأکید بر مشترکات انسانی، بین مذهبی و بین دینی مؤلفه هایی است که صدر با تأکید بر آنها تلاش کرده است به تحقق و ایجاد اعتدال در جامعه لبنانی اقدام نماید. در این میان تأکید ایشان بر گفتگو البته اهمیت بیشتری دارد. در این زمینه می گوید: «گفتوگو تنها راه ماست. راه این همبستگی، گفتوگویی است که قطعاً به تفاهم و نزدیکی و وحدت میانجامد. و گمان میکنم برای همبستگی راهی جز گفتوگو و تفاهم نماند.» گمان می کنم بتوان گفت که گفتگو تنها راه رسیدن به اعتدال و عقلانیت است. ایشان البته الزامات گفت و شنود را هم ذکر می کند که عبارتند از: آزادی، امنیت، احترام متقابل، اعتماد و اطمینان متقابل.
نقش اخلاق در شکل گیری جامعه معتدل و عقلانی
نقش اخلاق در شکل گیری جامعه معتدل و عقلانی، عنوان مقاله دیگری بود که توسط نجمه کیخا استادیار دانشگاه شهید بهشتی ارائه شد.
وی با بیان اینکه موضوع مقاله حاضر، بررسی تأثیر، جایگاه و نقش اخلاق در ایجاد جامعه ای معتدل است، گفت: جامعه معتدل، جامعه ای است که از افراط و تفریط بهدور بوده، میانه روی و رعایت حد وسط در امور به بهترین نحو در آن جاری است. این جامعه شاخصهای فراوانی دارد.
وی افزود: در این پژوهش بر تحلیلی از عنصر حد وسط تأکید میشود که مورد نظر اندیشمندان مسلمان، بهویژه ملااحمد نراقی، امام خمینی(ره) و دیگر اندیشمندان معاصر است. بر اساس این تحلیل، حد وسط در افراد و به تبع آن جوامع مختلف، متفاوت است.
کیخا در ادامه سخنانش اظهارداشت: شاخصهای اخلاق سیاسی و عدالت در هر زمان مطابق شرایط زمانه تغییر مییابد. قرار گرفتن در حد وسط با مراعات اخلاق سیاسی میسر است. در خصوص انسان، تعدیل قوا و پرهیز از افراط و تفریط در هر قوه و پیروی از عقل سبب میانهروی میگردد. درباره جوامع نیز اعتدال قوای مختلف موجود در جامعه با لحاظ کردن شرایط زمانه راهگشاست.
وی با تأکید بر اینکه اخلاق مورد نظر پژوهش حاضر، اخلاق سیاسی است، گفت: اخلاق سیاسی در قوانین جامعه و شیوه های اجرای قوانین و همینطور در اخلاق کارگزاران جامعه و رفتارهای آنها قابل پیگیری است. اخلاق نوعی وجوه درونی و بیرونی دارد که هم در سطح خلق و ملکات انسان مکنون است و هم در گفتار و رفتار جلوه می کند؛ چنانکه برای مثال اتهام و افترا زدن، هم وجوه ذهنی و خلقی دارد و هم در قالب الفاظ و سطور با بیان و نوشتار عیان میشود.اخلاق سیاسی در جامعه اسلامی تحولاتی را از سر گذرانده است.
وی افزود: از جمله مهمترین تحولات آن، تأکید اخلاق سیاسی از توجه صرف به حاکمان و توصیه آنها به سمت توجه به عنصر مردم است. در واقع با تحولات سیاسی جوامع از سمت حکومتهای فردمحور به سوی مردم سالاری، در اخلاق سیاسی جامعه نیز شاهد تحولاتی هستیم. این تحول سبب شده اصطلاحات و مفاهیم جدیدی وارد ادبیات اخلاق سیاسی شود یا برخی مفاهیم با تحول مواجه گردد. برای نمونه، بحث از آزادی های سیاسی، کرامت انسان، امانت و صداقت سیاسی، اعتماد و همبستگی اجتماعی، مسئولیت و تعهد اجتماعی، پاسخگویی و … یا به تازگی مطرح گشت و یا با تحولاتی مطابق شرایط جدید روبه رو شد. این تحولات بتبع تحول در نظام سیاسی در جامعه پدید آمد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در دوران کنونی اعتدال و عقلانیت در گرو توجه به مؤلفه های اخلاق سیاسی است که نگارنده میکوشد این تحول را در جامعه کنونی ایران نشان دهد. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که اخلاق چگونه موجب ایجاد جامعهای معتدل و عقلانی می شود؟ در پاسخ می کوشیم مفهوم اخلاق سیاسی، تحول آن و تأثیر آن را بر عنصر اعتدال با توجه به مؤلفه هایی مانند کرامت انسان، آزادی و همبستگی اجتماعی بررسی کنیم.
خوانش متفکران عرب از عقلانیت ایرانی ـ اسلامی
از چکیده مقالات کنفرانس بین المللی گفتگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب در عرصه اعتدال و عقلانیت، مقاله خوانش متفکران عرب از عقلانیت ایرانی ـ اسلامی با تأکید بر دیدگاه محمد عابد الجابری بود رضا نصیری حامد، هیئت علمی مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران دانشگاه تبریز بود.
وی در ارائه مقاله خود گفت: فرهنگ مشترک ایرانی و عربی، مؤلفههای مشترکی ذیل فرهنگ و آیین اسلام دارند که یکی از مهمترین عناصر آن، عقلانیت مندرج در آن است. جریانهای عقلگرای معاصری که خواهان نقد میراث و سنت اسلامی هستند، بنیان دیدگاه و حرکت اصلاحیشان را مبتنی بر آسیبشناسی عقلانیت قرار دادهاند و بر آناند که خیزش و احیای درونی از سنت اسلامی، تنها به مدد نقد این پیشینه میسر خواهد شد.
وی افزود: بهرغم زیربنای مشترکی که بر کلیت این عقلانیت حاکم است، برخی از متفکران حوزه غیرایرانی، از جمله عربی بهویژه در دوران اخیر به نقد عقلانیت ایرانی و اندیشمندان آن پرداخته و آن را به سبب وجود عناصری همچون ترکیب آن با امور ایدئولوژیک و تأثیر عوامل سیاسی و اجتماعی، عامل مهمی در انحراف عقلانیت از مسیر اصلی خود برشمردهاند. از جمله متفکران عقلگرای دوران اخیر، محمد عابد الجابری است که بهرغم آنکه پروژه فکریاش را در قالب عقل عربی به پیش برده است، به طور خاص اندیشمندانی از حوزه ایرانی، همچون فارابی و به ویژه ابنسینا را از حیث درآمیختن عقلانیت با حوزه های دیگر، مورد نقد جدی قرار می دهد.
نصیری تصریح کرد: به نظر میرسد دیدگاه جابری را نیز می توان در شمار دیدگاههایی دانست که بر تمایز و اختلافی بنیادین میان عقلانیت در شرق تمدن اسلامی، به ویژه ایران با حوزه غرب آن تأکید می ورزند و مدل مطلوب خویش را در غرب تمدن اسلامی و کسانی همچون ابنرشد می یابند.
وی تأکید کرد: جابری از سنت نواعتزالی در جهان اسلام برخاسته است و از این رو، می کوشد خلوص عقلانیت را بدان بازگردد، البته نقادی جابری از عقلانیت حوزه ایران و متفکران شاخص آن، ماهیت متفاوتی از عقلانیت را در مقایسه با دیگر بخش مهم جهان اسلام ترسیم می کند که به نظر بسیار نقد رادیکالی می رسد. ازاینرو، در این نوشتار با توجه بدین نقدها، به بررسی امکان گفتوگو یا عدم آن بین دو حوزه عربی و ایرانی تمدن اسلامی با توجه به دیدگاه محمد عابد الجابری می پردازیم.
یادآور می شود، مراسم اختتامیه این اجلاس همگام با برنامههای فرهنگی مشهد پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2017،فردا ۴ بهمن در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار میشود. سیدرضا صالحیامیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمد کافی، رئیس دانشگاه فردوسی از سخنرانان مراسم اختتامیه این اجلاس هستند.
نظر شما