به گزارش خبرگزاری مهر، اولین دوره از سلسله جلسات آموزشی ویژه دانش پژوهان جدید الورود گروه فلسفه و روش شناسی اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی با عنوان «آشنایی با مسائل فلسفه علم و علم جدید» توسط علیرضا شفاه، عصر روز جمعه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۵ برگزار شد.
لازم به ذکر است که این جلسات آموزشی شامل دو دوره عمومی و اختصاصی می باشد.
هدف اصلی از سرفصل های اختصاصی، آشنایی بیشتر دانش پژوهان با سرفصل ها و مسأله ها و بعضا نتایج علمی گروه مربوطه است.
در این دوره تلاش می شود، تا دانش پژوهان با پرسش های محوری و اساسی که موجب شده است فرهنگستان علوم اسلامی، پاسخ های متفاوت و خلاف مشهور داشته باشد آشنا شوند. متن حاضر، گزارشی مختصر از دومین کارگاه آموزشی است.
در این کارگاه آموزشی، علیرضا شفاه به بررسی «مسائل اصلی در فلسفه علم» پرداخت. وی در ابتدای جلسه، به دوران پیدایش «حلقه وین» پرداخت و توضیح داد که چگونه دو راهی «هیوم» در بررسی گزاره ها و مواجهه با مسأله «ارجاع» به تحولات عمیق به علم در نگاه «ارنست ماخ» انجامید و چگونه مسأله معناداری گزاره ها و نسبت میان علم و فلسفه به مسأله اصلی در فلسفه علم آن دوران بدل شد.
شفاه در ادامه به چالشی اشاره کرد که در اثر ظهور هندسه های نااقلیدسی در علم به وجود آمد. وی این سوال را مطرح کرد که با ظهور هندسه های نااقلیدسی این مساله به نحو جدی مطرح شد که علم با جهان بیرون چه نسبتی دارد؟
وی گفت: در گذشته تنها یک دستگاه هندسی (هندسه اقلیدسی) به توصیف جهان می پرداخت؛ با شکل گیری هندسه های نااقلیدسی این سوال مطرح شد که چگونه ممکن است چند دستگاه هندسی به طور همزمان به توصیف جهان بپردازند؟ این چالش با انتشار نسبیت عمومی انیشتین که از هندسه نااقلیدسی در توصیف فضا ـ زمان استفاده کرده بود بیشتر شد. ادعای اصلی در نظریه نسبیت این بود که خمش فضا زمان با هندسه نااقلیدسی بهتر قابل توصیف است. لذا این ایده مطرح شد که علم می تواند به نحو اکسیوماتیک و با انسجام نظری پیش رود و نیاز به اثبات مطابقت خود با جهان خارج ندارد. این مسیر تا جائی ادامه یافت که امکان ایجاد طرح بنیادین برای علم را مخدوش کرد و رویکرد آمریکائی به علم بر همین نفی طرح بنیادین برای علم استوار است.
شفاه در پایان به ریشه های این تحولات در سرآغاز فلسفه و علم جدید پرداخت و با اشاره به آراء دکارت-اسپینوزا در یک سو و نگرش لایبنیتس در سویی دیگر اظهار داشت: اصل مسأله شناخت و آگاهی را می توان حاوی این چالشها دانست. این چالش در تاریخ فلسفه و علم قابل ردگیری است و تنها محدود به عصر جدید نیست.
نظر شما