به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، بر اساس روش اسلام جهاد يكي از راههاي مبارزه، پيروزي و خودسازي مي باشد. پيامبراسلامي (ص) بر اساس حوادث تاريخي در غزوه هاي مختلف رهبري جهاد اسلامي را بر ضد كفار بر عهده داشت. ايشان توانست بر اساس مباني انسان ساز جهاد در عزه هاي بدر، احد مهر الاسراء واحزاب فتح و پيروزي را براي مكتب و آيين خودبدست آورد.
بايد به اين نكته توجه داشت كه جهاد در اسلام با جنگ مادي گرايانه درتاريخ بشر متفاوت است. جهاد در اسلام امري است كه از خود سازي وآمادگي تك تك اعضاي جامعه شروع مي شود و به سطح جامعه مي رسد. جهاد امري دو گانه است كه عظيم ترين قسمت آن در درون انسان است وآنگاه به برون سرايت مي كند. مبنا و هدف جهاد دراسلام، پاكي، هدايت، ايثار واصلاح امور اسانها مي باشد. درصورتي كه جنگهاي مختلف تاريخ بشر، بيشتر بر مبناي سلطه طلبي واهداف توسعه طلبانه صورت گرفته اند و جز كشتار و خونريزي عواقبي نداشته اند.
ديدگاه اصولي اساسي اسلام درباره روابط انسانها درزندگي اجتماعي، برپايه صلح و همكاري نيكوكارانه و پرهيزكارانه در محدوده جامعه اسلامي و درمقياس وسيع تر در سطح جامعه بشري استوار است.
قبل از بررسي جنگ و جهاد از منظر امام علي (ع) بايد بدانيم كه ايشان درطول حيات خويش يكي از جهادگران مطرح اسلامي مي باشد به طوريكه همه مورخان وي را از علل پيروزي در جنگ هاي دوران پيامبر مي دانند. به طور مثال شجاعت و جنگاوري ايشان درجنگ احد مانع از شكست پيامبر توسط كفار شد.
امام با وجود داشتن روحيه مبارزه وشجاعت، هميشه اولويت را به صلح مي داد. وي در سراسر دوران زندگي خويش در پياده كردن واجراي صلح در تمام اعمال وسخنانش تاكيد كرد و تعهد اصولي وسرسختانه او به ضرورت حفظ صلح درامت، درزندگي شخصي و عمومي ما درحقوق سياسي واجتماعي براي او سنگين تمام شد.
ايشان در جايي پس از قضيه سقيفه و شورا مي فرمايد: شما آگاهيد كه من به خلافت از ديگران بر حق ترم اما به خدا سوگند تا وقتي كه امور مسلمانان به ميان باشد و جز بر من بر ديگري ستم نرود خلافت را وامي گذارم و به پاداش و فضيلت اين گذشت چشم مي دوزم و از زر و زيوري كه شما را به ميدان رقابت كشانده رو مي گردانم.
ايشان به خاطر حفظ صلح و وحدت جامعه اسلامي به سكوتي 25 ساله تن مي دهد. در باب اين مسئله چنين مي فرمايد: بدان كه هيچ فردي بر همبستگي و يكدلي امت محمد (ص) از من مشتاقتر نيست و به پاس اين اشتياق پاداش خوب وفرجام نيكو را آرزومندم.
در برخورد و اعمال سياسي امام، هدف ارشاد و اصلاح است نه انتقام و سركوب وهمواره صلح از اولويت برخوردار است. بر همين مبني است كه روح صلح و دوستي و اصرار جدي بر پرهيز از خشونت در بسياري از گفتارهاي نهج البلاغه موجب مي زند. ايشان جز در برابر ستيزه اي كه از انحراف ناشي مي شد پيكار نمي كرد. گرايش عمومي وي خود داري از هر عمل تحرك آفريني در جامعه بود و از تمام شيوه هاي سياسي مناسب براي جلوگيري از جنگ استفاده ميك رد ايشان هميشه از صلح استقبال مي كرد. اما اگر جنگ تنها عمل كار ساز و اصلاح گر بود وي منشوري خاص دراين باب داشت و جنگ را نيز فرصتي براي پياده كردن ارزش هاي انساني واخلاقي و پاكسازي جامعه مي دانست.
ايشان درنهج البلاغه به مباني فكري واخلاقي در جنگ متعهد بودند كه پاره اي از اين مباني عبارتند از: رعايت حقوق انساني درجنگ صلح طلبي و اصول گرايي در جنگ، ضرورت بصيرت وآگاهي در جنگ، توجه به مسائل معنوي، شهادت طلبي، صبر وبردباري، نيايش، اعتقاد به امدادهاي غيبي، توجه به نقش ايمان به خدا وتاثيرات آن درجنگ و هدفمندي و رهايي بخشي در جنگ.
امام علي (ع) اصولي را در باب مسائل مديريتي وتاكتيكي جنگ نيز مطرح مي كند وهميشه مسلمانان و پيروان خود را به شناسايي دشمن و آمادگي در مقابل ايشان فرا مي خواهند. ايشان در خطبه 241 با سخناني ياران خود را به جهاد فرا مي خواند و مي فرمايد: خدا شكر گزاري را بر عهده شما نهاده وامر حكومت را در دست شما گذارده و فرصت مناسب را دراختيارتان قرار داده است تا براي جايزه بهشت با هم ستيز كنيد. پس كمربندها را محكم ببنديد و دامن همت بر كمر زنيد كه به دست آوردن ارزش هاي والا با خوش گذراني ميسر نيست! چه بسار خوابهاي شب كه تصميم هاي روز را از بين برده وتاريكي هاي فراموشي كه همت هاي بلند را نابود كرده است.
امام به جنگ داخلي وخطرات آن براي امت اسلامي نيز توجه مي كند. در مقابل خواست كساني كه وي را به مبارزه در مقابل عثمان فرا مي خوانند مي گويد: كاري نكنيد كه قدرت ما را تضعيف كند واقتدار امت ما را متزلزل سازد و سستي و زبوني به بار آورد. اين جريان سياسي را تا مي توانيم مهار مي كنم اما اگر راه چاره اي نيابم با آن مي جنگم.
امام علي (ع) همچنين به عاقبت جنگ ومشكلات مردم پس از جنگ نيز توجه مي كند. اين امر نشان مي دهد كه ايشان جنگ رامسئله اي فراگير و تاثير گذار مي داند كه نمي بايست ابزار دست قدرتمندان و سلطه طلبان قرار گيرد. ايشان جنگ را ابزاري مي داند كه ضرورت استفاده از آن در موارد اصلاحي و تور كردن فتنه ها و حراست از جامعه اسلامي است. ايشان جهاد را امري مقدس مي داند كه بايد با هدفمندي الهي و صلح طلبانه درمواقع خاص مورد استفاده قرار گيرد.
نظر شما