دكتر عليرضا قائمي نيا، سردبير فصلنامه معرفت شناسي "ذهن" در گفتگو با خبرنگار "مهر" درخصوص موضوع وحدت متعالي اديان از ديدگاه سنت گرايان و نسبت آن با مسئله تكثر اديان گفت : نخستين بار شووان در كتاب وحدت متعالي اديان اين ديدگاه را بسط داد؛ سپس ديگر سنت گرايان مباحثي را در اين زمينه مطرح كردند. طبق اين ديدگاه، اديان داراي دو بعد باطني و ظاهري اند.
وي افزود: شووان مباني خاصي براي آن ترتيب داده است و در واقع مهم ترين نقش شووان در سنت گرايي تعيين نسبت اديان با يكديگر و ايضاح رابطه آن ها با حقيقت است. اديان تفاوتهاي عمده اي دارند و اين تفاوت ها، به تعبير شووان، باعث شده است كه آنها فهم متقابلي از همديگر نداشته باشند.
دكتر قائمي نيا تاكيد كرد: به اعتقاد شووان يكي از علل عمده اين امر، تفاوت جايگاه مفهوم امر مطلق در آنها است. در هريك از اديان، اين مفهوم در سطح متفاوتي جاي دارد؛ بهگونه اي كه مقايسه ميان آنها واهي و غيرواقعي از كار در مي آيد. شووان در مجموع در باب دين بر چهار ادعا تأكيد دارد: تنوع وحيها و صور ديني؛ اصل راست كيشي يا ارتدوكسي؛ تمايز ميان دو قلمرو ظاهري و باطني و ارتباط اين ابعاد دين؛ وحدت متعالي اديان.
وي با تاكيد بر اين نيكه كه شووان بارها اين ادعاها را در آثار خود تكرار، و كاربرد آنها را درباره پديده هاي ديني بيان كرده گفت : سنت گرايان يكي از وظايف حكمت خالده را ديدن حقايق بيرون از حجاب كثرت و پي بردن به آن وحدتي مي دانند كه سرچشمه همه شعائر و ظواهر قدسي به ويژه در قلمرو اديان است. از اين رو، آنان به گونه اي تأويل متوسل مي شوند.
دكتر قائمي نيا همچنين به سخنان دكتر نصر كه يكي از همين سنتگرايان است اشاره كرد و گفت : نصر مي گويد نيل به اين هدف تنها از راه توسل به آن علم ما بعدالطبيعه اي كه شناخت درجات وجود و تجلي حقايق عالم علوي را در عالم سفلي و باطن را در ظاهر ميسر مي سازد، عملي خواهد شد. تنها در پرتو علم التأويل كه از بعد دروني و از حقايق عيني آگاه است از حقايقي كه پديده ها گاه بر آن ها حجاب مي كشند و گاه حجاب از آنها بر مي دارند- و فراتر از همه سر در گمي هاي رواني، تاريخي و زباني كه در سال هاي اخير حتي در مفهوم خود علم التأويل را نيز در بر گرفته مي توان به اين اهداف نايل شد. هدف ديگر اين تلاش كشف حقيقت است كه در بطن هر دين ميدرخشد و مطلق را در چارچوب خود متجلي مينمايد و بدون آن در واقع هيچ ديني اصيل و معتبر نيست.
وي همچنين به نظر شووان درباب تنوع اديان كه بايد در چارچوب تفكيك صورت از حقيقت مطلق انجام گيرد اشاره كرد و گفت :
شووان معتقد است كه هر ديني يا هر سنتي صورتي خاص از آن حقيقت است و تكثر در ناحيه صور پيش مي آيد. در خود حقيقت مطلق تكثري وجود ندارد و وقتي از تكثر سخن ميگوييم، در واقع اين صورتها را در نظر داريم؛ پس حقيقت (مطلق) و وحي يا سنت، واژه هاي معادل و هم معنا نيستند.
دكتر قائمي نيا افزود: شووان گاهي نكته پيشين را اين گونه بيان مي كند كه وحي هاي گوناگون از راه زبانهاي الاهي متفاوت به بشر انتقال داده شده اند و همان طور كه بايد از انديشه زبان هاي راست و دروغ اكراه داشته باشيم، به همين نحو نياز داريم كه ضرورت و اعتبار وحي هاي متعدّد را دريابيم. همه اذهان به اصل تنوع وحيها دست نمييابند و پيامدهاي آن بايد براي اكثريت مؤمنان نفرت برانگيز باقي بماند. اين به سرشت خود امور مربوط ميشود؛ با وجود اين، از ديدگاه سنتگرايي، هر كسي كه امروزه ميخواهد اديان به معناي دقيق كلمه را بفهمد و روابط دروني اين سنتهاي گوناگون را دريابد، چارهاي جز اين ندارد كه اين اصل را به نحو قاطع بپذيرد.
نظر شما