به گزارش خبرنگار مهر، علی نظرمحمدی سرمربی جوان و موفق تیم سپیدرود رشت که تیمش در یک قدمی صعود به لیگ برتر قرار دارد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اگر اتفاق خاصی نیفتد روز دوشنبه تیم خوب نساجی را در رشت شکست میدهیم و در حضور هواداران پرشمارمان جشن صعود میگیریم. خوبی کار ما این است که کار دست خودمان است و تنها کافی است تا بازی خودمان را ببریم تا بدون توجه به نتایج دیگر بازی ها، مستقیم به لیگ برتر برسیم.
* ابتدای فصل گزینه اول سپیدرود نبودم
تعارف ندارم و از بیان واقعیت هم ابایی ندارم. ابتدای فصل من گزینه اول مدیران تیم سپیدرود نبودم. آنها با مربیان زیادی مذاکره کردند. اما هیچ مربی حاضر نشد هدایت این تیم را با شرایطی که داشت بپذیرد. مدیران وقت باشگاه وقتی از همه جا ماندند و کاملا از جذب مربیان دیگر نا امید شدند، به درخواست و اصرار هواداران و بازیکنان به سراغ من آمدند.
من هم چون خودم را سرباز فوتبال رشت میدانستم، بدون هیچگونه مصلحت اندیشی و با ریسک بالا این وظیفه را پذیرفتم. البته من به توانایی ها خودم اعتقاد داشتم و برای پذیرفتن این مسئولیت روی داشته های خودم هم حساب کردم.
* سه روزه تیم را بستم
بعد از صعود تیم از لیگ دو به لیگ یک، به دلیل دعواهای مدیریتی سه ماه تمام همه چیز تعطیل بود و زمان طلایی نقل و انتقالات و بدنسازی از دست رفت. درست ۲۴ روز مانده به شروع مسابقات مذاکره با من صورت گرفت و بعد از توافق و رسمی شدن کار، عملا من سه روز فرصت داشتم تا تیم را ببندم. در این سه روز تلاش شبانه روزی کردم با همه بازیکنان گیلانی که در استان و یا خارج از استان بودند تماس گرفتم و از آنها دعوت به کار کردم.
از همه بازیکنانم تشکر میکنم که روی مرا زمین نینداختند و اول به خاطر شهر و استان خودشان و هواداران پر شمار این تیم و بعد به خاطر من آمدند و قرارداد سفید امضا کردند.
* خواستم کعبی را احیا کنم
در تیم سپیدرود تنها دو بازیکن غیر گیلانی داریم. اول حسین کعبی و دوم باقر شعبانی، دروازه بان دوم تیم که البته در دیدار با نساجی قرار است در ترکیب اصلی ما قرار بگیرد. در مورد حسین کعبی هم باید بگویم من با او در استیل آذین همبازی بودم و معتقدم که به کعبی در فوتبال ایران جفا شد و او به حقش نرسید. حق کعبی نبود که اینطور غریبانه فوتبالش تمام شود. وقتی گفتگو او را در برنامه نود دیدم و انگیزه و اراده اش را دیدم، تصمیم گرفتم که به او کمک کنم.
از همین رو با کعبی تماس گرفتم و از او خواستم به رشت بیاید و او هم قبول کرد. کعبی با یک پروسه دو ماهه بدنش را به آمادگی رساند و انصافا در این فصل خیلی به ما کمک کرد.
* بومیترین تیم ایران هستیم
همانطور که گفتم در کل تیم ما تنها دو بازیکن غیر بومی حضور دارد و به جرات میگویم در تمام لیگهای برتر، یک، دو و حتی پایینتر بومی ترین تیم ایران هستیم. از این نظر به خود می بالیم که تنها با استعدادهای فوتبال گیلان به موفقیت رسیدیم.
* از فصل پیش تاکنون ۱۵۰ درصد طلبکار هستیم
روزی که هدایت تیم را پذیرفتم به من گفتند تا قبل از شروع فصل ۳۰ درصد از مبلغ قراردادها را میدهیم و من هم همین را به بازیکنان منتقل کردم. مجموع قراردادها در سپیدرود اعم از بازیکن و مربی و غیره، سه میلیارد بود و بر اساس وعده مدیران تیم باید چیزی حدود ۹۰۰ میلیون تا یک میلیارد در ابتدای فصل پرداخت میشد. اما کل پولی که در ابتدای فصل پرداخت شد ۹۷ میلیون تومان بود. یعنی به جای ۳۰ درصد تنها ۳ درصد به ما دادند و شرمندگی ما مقابل بازیکنان از همان زمان شروع شد.
الان که به هفته ماقبل پایانی رسیدیم رقم دریافتی ما به ۳۰ درصد رسیده است. یعنی پولی که باید تا قبل از هفته اول میگرفتیم تا پایان لیگ گرفتهایم. این را اضافه کنید به این که ما از فصل قبل هم ۸۰ درصد طلبکار هستیم. یعنی در مجموع از سال پیش تا به حال ۱۵۰درصد طلبکاریم.
* از قلعهنویی و دایی مشورت گرفتم
با توجه به این که دوران بدنسازی را از دست داده بودم، با علی دایی و امیر قلعه نویی که تجربه کار کردن در چنین شرایطی را داشتند مشورت کردم و از تجربیات آنها استفاده کردم تا بتوانم تیم را بدون بدنسازی وارد مسابقات کنم و در طول فصل بدنسازی کنم. این دو بزرگوار هم دوستانه مشورتهای سازندهای به من دادند و خوشحالم بگویم که از تجربیات این دو مربی بزرگ که افتخار فوتبال ایران هستند نهایت استفاده را کردم و از طریق همین تریبون از آنها تشکر میکنم.
* باشگاه فقط وعده داد
متاسفانه از ابتدای فصل از باشگاه فقط وعده و وعید گرفتیم و هیچ کدام از این وعدهها هم عملی نشد. حتی قبل از بازی با ملوان به ما یک چک ۲۰۰ میلیونی دادند و گفتند بعد از بازی نقل میشود که آن هم نقد نشد. تیم ما در سه مقطع به خاطر بی پولی اعتصاب کرد و ما در چند بازی بعد از این اعتصابها امتیازات مهمی از دست دادیم که اگر آن امتیازات را از دست نداده بودیم همین الان در لیگ برتر بودیم.
من از استاندار محترم گیلان تشکر میکنم که در مقاطعی به داد تیم رسیدند و مبالغی برای اعتلای این تیم و فوتبال گیلان هزینه کردند. همچنین از مهندس ثابت قدم شهردار محترم رشت تشکر میکنم که تمام هزینههای جانبی از قبیل بلیط هواپیما، هتل و تغذیه تیم را تامین کردند. آقای هدایتی هم در چهار نوبت به تیم کمک کردند و مالک هتل کادوس رشت هم در دو نوبت به تیم کمک مالی کرد و اگر این کمک ها نبود واقعا تیم سپیدرود از هم میپاشید.
* به من گفتند اگر رتبه تیم تک رقمی شد پاداش داری
در برنامههای هیات مدیره، مالک و مدیر باشگاه تنها چیزی که جای نداشت صعود به لیگ برتر و حتی مدعی شدن برای صعود به لیگ برتر بود. چیزی که از من خواسته بودند این بود که سهمیه تیم در لیگ یک حفظ شود و اگر شد در کنار حفظ سهمیه نتایج آبرومندی کسب کنیم. حتی در قرارداد من برای تک رقمی شدن رتبه تیم در جدول یک پاداش ویژه در نظر گرفته شده بود. چون فکرش را نمیکردند که تیم تک رقمی بشود چه رسد به آن که صعود کنیم.
* حضور در سطح اول فوتبال ایران بعد از ۵۰ سال
ان شاءاله اگر دوشنبه نتیجه لازم را مقابل نساجی بگیریم و لیگ برتری شویم، بعد از ۵۰ سال تیم سپید رود به سطح اول فوتبال ایران میرسد و از نظر من این خودش یک نوع تاریخ سازی در فوتبال استان گیلان و به خصوص شهر رشت است.
* چهارمین تیم پر هوادار ایران هستیم
به جرات میگویم که سپیدرود بعد از سه تیم استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی چهارمین تیم پر طرفدار کشور است و ما ضلع چهارم مربع تیم های پرهوادار لیگ برتری را تشکیل میدهیم. برای هواداران سپیدرود این تیم خیلی مهم است و هیچ فرقی نمیکند که تیم در لیگ برتر باشد، لیگ یک یا لیگ دو. حتی در مقاطعی که این تیم در لیگ استان هم حضور داشت همین تعداد هوادار با علاقه و اشتیاق از تیم حمایت میکردند.
* هر وقت پول باشد به سراغ غیر بومیها میروند
نمیدانم فصل بعد چه در صورت صعود و چه در عدم صعود به لیگ برتر برنامه باشگاه چیست. به خاطر نتایج خوبی که این تیم گرفته و هواداران پرشماری که دارد شاید سرمایه گذارانی باشند که حاضر باشند به مدیریت تیم سپیدرود ورود کنند. اما همیشه در فوتبال رشت اینطور بوده که فقر تیمها و بی پولیها و دردسرها برای مربیان بومی بوده و هر گاه یک باشگاه پول داشته، به سراغ غیر بومیها رفتند و تجربه نشان داده که تیمهایی مثل پگاه و داماش با پول و مربی غیر بومی سرنوشتی جز ناکامی نداشتهاند.
فقط میتوانم بگویم امیدوارم که این تجربه امتحان پس داده دوباره تکرار نشود.
* شرایط فراهم نشود به پیشنهاداتی که دارم جدی تر فکر میکنم
چه تیم لیگ برتری شود و چه نشود، من برای فصل بعد هم برنامه دارم و هم شرایط. برنامه من این است که انشاءالله در صورت لیگ برتری شدن اسکلت بومی تیم را حفظ کنم و برای خارج کردن تیم از قالب لیگ یکی، دو سه بازیکن خوب لیگ برتری و غیر بومی را هم به پیکر تیم اضافه کنم. چون بقای تیم در اولین سال حضور در این مسابقات در اولویت قرار دراد.
البته شرایطی هم دارم که باشگاه باید این شرایط را فراهم کند. وقتی میگویم شرایط، منظورم شرایط مالی و برای خودم نیست. بلکه منظور ایجاد زیرساختهای موفقیت در لیگ برتر است که تسویه حساب با بازیکنان هم در دل همین گنجانده شده است.
تا این لحظه که با شما صحبت می کنم دو سه پیشنهاد مربیگری داشتهام که البته نه با هیچ کجا مذاکره کردم و نه حتی به آنها فکر کردهام. اما واقعا اگر شرایطی که مد نظرم است برای فصل بعد تامین نشود ناچارم به این پیشنهادات جدی تر فکر کنم. هیچ کس نمیتواند آینده را پیشبینی کند. شاید هم شرایط به گونهای باشد که ناچار باشم برعکس میل باطنیام از سپیدرو جدا شوم.
نظر شما