این شاعر معاصر در گفتگو با خبرنگار مهر ، با بیان این مطلب ، افزود : یکی از آفات بزرگ ادبیات درکشورها که ما قرار است فقط در ایران به آن بپردازیم ، کانونی کردن و انحصاری نمودن ادبیات با دایره سرخ و غیر قابل نفوذ برای دیگران است. ادبیات، یک دانش است مثل همه دانش ها و در این زمان نیز مثل هر زمان دیگر و هر دانش دیگری متولی می خواهد اما تعریف تصدی گری در ادبیات امروز تعریف نابجایی است .
ناصر صارمی تصریح کرد : ادبیات هر کشور در طول تاریخش ، می تواند دستخوش و دست به گریبان بسیاری ناملایمات و کشمکش ها باشد و در این رهگذر آسیب ببیند ، دگرگون شود و سرانجام بیمار گردد و یا از همه بدتر در جا بزند. تصدی گری در باغ ادبیات یعنی اینکه دیگر هیچ کس منتظر رویش نباشد و فقط از درختان باغ کم برگ بهره بگیرد.
به گفته این شاعر ، مدعیان باغبانی باغ ادبیات امروز، دیگر توان اداره این بهشت را ندارند ، لذا باید به دیگران هم فرصت دخالت و جستن و رستن بدهند.
صارمی با تاکید بر برپایی جشنواره ای ملی برای شعر ایران ( شعر فجر ) و حضور همه طیف ها و گرایش های متنوع ادبی در این جشنواره نوظهور ، یادآور شد : رنسانس ادبی هم اینک جای خود را به یک نوع الیناسیون فرهنگی به ویژه در زمینه ادبیات داده است ، انحصارطلبی یا به تفسیر عامیانه آن ، جا گرفتن و موروثی شمردن قیمومیت در عرصه ادبیات و دیگر میدان ها همواره عامل رکود و عقب گرد بوده است که نمونه بارز آن را اخیرا در زمینه ورزش فوتبال دیده ایم .
وی در ادامه گفت : من به نکته ای اشاره خواهم کرد که صرفا نظر شخصی است ، اما حاصل تجربه ای است تقریبا گران و آن اینکه در کشور ما افرادی که در برهه ای از زمان ، خوش می درخشند و صاحب اقتدار و شخصیتی در زمینه های خاص می گردند ، متاسفانه چون خود را صاحب و امیر بلامنازع می دانند و میدان را برای طولانی مدت به همگان می بندند ، آن قدر خویشتن گرایی و خود مقتدربینی را ادامه می دهند تا در نهایت به تخریب شخصیت آنها بیانجامد و تا خودشان را خراب نکنند از میدان به در نمی روند ! عدم نظارت و بند و بست هایی که در این زمینه وجود دارد به این حرکت کمک می کند و اما در خصوص ادبیات ، چهره هایی تکراری و اخیرا کاملا کم انگیزه صرفا به این دلیل که در برهه ای هر چند بسیار کوتاه درخشیده اند ، دیگر تصمیم به رها کردن مسند ندارند .
صارمی با بیان اینکه ادبیات ایران ، یک امپراطوری پیر نیست ، اظهار داشت : ادبیات درهرمقطع از زمان نیاز به نوین گرایی و درخشش و گرایش چهره های جدید دارد .
وی اضافه کرد : صدا و سیما که می تواند و باید نقش ارزنده ای در معرفی چهره های جدید و کارآمد داشته باشد کار خود را راحت کرده و با تکرار چهره های نخ نما و قدیمی عرصه ادبیات و خصوصا شعر، به بهانه برنامه شعر و موسیقی و ... ، عرصه را برای دیگر متخصصان تنگ می کند و هرکس می خواهد در صدا و سیما از ادبیات سخن بگوید باید از فیلتر این افراد عبور کند که در نتیجه اگر از باند آنها نباشد ، نمی تواند رشد کند .
این شاعر با تاکید بر فعال شدن جریانهای ادبی و فرهنگی در شهرستانها ، یادآور شد : امروزه حتما باید به کانون هنرپیشه سالاری یعنی تهران نزدیک بود و گرنه نام و نشانی از تو باقی نخواهد ماند ! البته همه این نفوذها و ماندن ها کوتاه مدت است و هر چیزی ، روزگاری قدر و قیمت خود را خواهد یافت ، ولی چقدر خوب است آنهایی که میخ خود را سفت و سخت در هر جا که قرار است صدای ادبیات و خصوصا شعر شنیده شود ، کوبیده اند قدر خویش را بدانند و آنهایی که متصدی امور هستند و پیک ادبیات می باشند به دلشان رحمی بیفتد و " دموکراسی" را به " امپراطوری ادبیات ایران " برگردانند . از همه بدتر اینکه نسل جوان و نسلی که قرار است ادبیات را بفهمد و با قوه ادبی خود را تقویت کند، این دانش دیرینه ، سنگین و ارزشمند را فقط با چند چهره مکرر می شناسد ، چهره هایی که شاید میزان هایی قوی برای سنجش ادبیات نباشند .
گفتنی است دبیر جشنواره بین المللی شعر فجر نوید داده است که جشنواره در استانها و شهرستانهای مختلف کشور فعال خواهد شد .
نظر شما