به گزارش خبرنگار مهر، در ابتداي جلسه محمدي با بيان خصوصيات كيانيان در بازيگري گفت: "كيانيان براي شغلش احترام قائل است، به كيفيت كار فكر ميكند و براي او كوچك يا بزرگ بودن نقش اهميت ندارد. او نه تنها در كار خودش سعي ميكند خوب باشد، به گروه همراهش كمك ميكند تا آنها هم به نحو احسن كار خود را انجام دهند. كيانيان در تمام زمينهها با علاقه كار ميكند و اين موضوع در اين كتاب به خوبي نمايان شده است."
وي با اشاره به مسئوليت هنرمندان در قبال هنر افزود: "مسئوليت هنر در هر كشوري بر عهده هنرمندان آن كشور است و هر چه آنها در اين كار ضعيفتر باشند، كارمندان هنري بيشتر دخالت ميكنند كه متاسفانه ما در كشورمان كارمندان هنري زيادي داريم. اگر براي انتخاب مدير هنري مجموعهاي مانند تئاتر شهر از هنرمندان سئوال نميكنند، تقصير اهالي هنر است. چون ميگويند ما سرمان به كار خودمان است."
كارگردان نمايش "حرفهايها" خاطرنشان كرد: "متاسفانه ما براي هنر بازيگري ارزش قائل نيستيم. بهترين فيلمهاي پس از انقلاب فيلمهايي بودند كه نابازيگران در آن بازي ميكردند. چون بازيگران ما پشتوانه علمي بازيگري ندارند و دانش خود را به روز نميكنند و در نتيجه به تدريج براي مردم عادي ميشوند."
محمدي با اشاره به بخشهايي از كتاب "شعبده بازيگري" گفت: "كيانيان در اين كتاب درباره بازيگرداني و نقد بازيگري فيلمهايي مانند "من ترانه 15 سال دارم" توضيحاتي ارائه داده كه به نظر من نقد او مانند يك منتقد اروپايي است. هر چند با ملاحظه نقد كرده است. اگر در بخشهاي پاياني كتاب هم كه اختصاص به مصاحبه دارد جوابهاي كيانيان نبود، چاپ اين بخش ارزشي نداشت. چون سئوالهاي مصاحبهگران ضعيف است و شخص سئوالكننده بيشتر در پي مطرح كردن خود است."
در ادامه جلسه، رضا كيانيان با ابراز خوشحالي از برگزاري اين جلسه گفت: "تيراژ كتاب در ايران از لحاظ پائين بودن حيرتانگيز است. به همين دليل خوشحالم كه افرادي كه در اين جلسه شركت كردهاند براي معرفي يك كتاب در اينجا گرد هم آمدهاند. آقاي محمدي پيشنهاد اين جلسه را به من دادهاند و در ايران بعيد است كه هنرمندي كه اسم و رسمي دارد، كتاب هنرمند ديگري را معرفي كند. چون ما سعي ميكنيم با نابود كردن يك نفر خودمان را اثبات كنيم و در حقيقت محمدي ضد اين فرهنگ حركت كرده است."
وي با اشاره به تفاوت علم و هنر خاطرنشان كرد: "يكي از خصوصيات علم اين است كه گذشته خودش را نفي ميكند، قانونهاي علمي جديد گذشته را نفي ميكنند، اما هنر چون درباره سرشت و جوهر وجودي انسان است با پيشرفت كردن چيزهاي جديدي را كشف ميكند. به همين دليل وقتي آثار سوفوكل و شكسپير را ميخوانيم، مثل اين است كه براي امروز نوشته شده باشد. هنرمندان مدرن به سرچشمههاي اصلي كه در اساطير وجود دارد، برميگردند و اساطير به اين دليل كهنه نميشوند. چون درباره بشر، عواطف و سرشت او صحبت ميكنند."
كيانيان با بيان اينكه در نوشتن اين كتاب اعتراض به كسي نداشته، اظهار كرد: "من اين كتاب را ننوشتهام كه به عدهاي بگويم اين طوري باشيد. قرار نيست من مصلح اجتماع باشم. من اين كتاب را نوشتم تا به جواب سئوالات ذهني خودم برسم. از سالهاي گذشته اين موضوعات را مينوشتم. اما فهميدم اين سئوالات براي عده ديگري هم وجود دارد. چون با خواندن آن نوشتهها از آن لذت ميبرند. بنابراين تصميم گرفتم آنها را چاپ كنم."
وي ادامه داد: "من در بازيگري دنياهاي تازهاي را كشف ميكنم و از كشف آنان لذت ميبرم. من براي تماشاگر بازي نميكنم و به نظر من اين كار تقديس تماشاگر است. افرادي كه فكر ميكنند براي مردم كار ميكنند از مردم طلبكارند. هر كس كار خودش را خوب انجام دهد به بقيه هم استفاده ميرساند. من چون از مردم متوقع نيستم سعي ميكنم كار خودم را خوب انجام دهم."
بازيگر "روبان قرمز" افزود: "به نظر من بازيگري مثل شعبدهبازي است. بازيگر بايد كاري كند كه تماشاگر از كار او حيرت كند. مانند شعبدهبازي كه تماشاگر هنگام تماشاي او از حيرت لذت ميبرد. بازيگر بايد بداند كه بازي ميكند و وقتي فهميد ميتواند خوب بازي كند ميتواند نقش خود را تحليل كند. بهترين بازيگران افرادي هستند كه جزئيات كار آنان در ذهن مردم باقي بماند."
كيانيان با اشاره به حضور خود در گروههاي تئاتري گفت: "من و بازيگران هم نسل من در گروههاي تئاتري شكل گرفتيم كه ساليان سال كار ميكردند و ما در استاتيك خاصي رشد كرديم. ما يك ريشه داريم، متاسفانه در دورهاي گروههاي تئاتري از هم پاشيد اما چند سالي است گروههاي تئاتري در ايران دوباره شكل گرفته و تعدادي از آنان چند سالي است با هم كار ميكنند، سيستم دانشگاهي و كلاسهاي آزاد هم كه در گذشته از هم پاشيده شده بود در حال شكلگيري است و نظامي را به وجود آوردهاند. به نظر من چرخ پرورش بازيگري در مملكت ما راه افتاده است."
در پايان جلسه خيمهدوست، استاد فلسفه، درباره كتاب "شعبده بازيگري" توضيح داد: "برخي متفكران حيطه هنر را از حيطه نظري جدا كرده و معتقدند حيطه هنر جاي تفكر نيست. اين تفكرات در دورهاي به وجود آمد و عدهاي هم به آن معتقدند. آقاي كيانيان به حيطه تفكر هم توجه كرده و پرسشهايي را در حيطه كاري خودش مطرح و تلاش ميكند در اين كتاب به آنها پاسخ دهد. نگاهي كه كيانيان به بازيگري دارد نگاهي نقادانه است و تفكري جديد در عرصه بازيگري در كتابهاي او ديده ميشود."
نظر شما