به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر مشروح سخنرانی آیت الله مظاهری در آستانه ماه مبارک رمضان است که در ادامه می خوانید؛
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولیعصر«عجلاللهتعالیفرجهالشریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
در آستانۀ ماه مبارک رمضانیم، لذا باید چند تذکّر راجع به ماه مبارک رمضان داشته باشم، و از همۀ شما هم تقاضا دارم این تذکّرات مرا متوجّه و در خاطر خود داشته باشید.
اولاً بدانید در قرآن به ماه مبارک رمضان خیلی اهمیّت داده شده است. شب قدر معهود در ماه مبارک رمضان است. معلوم نیست که چه وقت بوده است، آیا قبل بعثت بوده یا حین بعثت یا بعد بعثت بوده است؟! اما آنچه از نظر قرآن مسلّم است، در شب قدری این قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نازل شده است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[۱]؛ بعد قرآن میفرماید این را ساده حساب نکن: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»[۲]؛ چه میدانی که شب قدر چه شبی است؟! و قرآن میفرماید: معنای نازل شدن قرآن دفعتاً بر قلب مبارک پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»، اینست که پروردگار عالم تجلّی کرده است با همۀ اسماء و صفاتش حتّی اسماء و صفات مخفی پیش انبیاء و آنگاه قرآن در ازل پیدا شده است. پروردگار عالم تجلّی دیگری هم کرده است و آن هم تجلّی ذاتی با همۀ اسماء و صفات و حتّی اسماء و صفات مستأثره و آنگاه اهلبیت«سلاماللهعلیهم» موجود شدهاند. در زیارت جامعه که یکی از زیارات مهم در مفاتیح است، میفرماید اینها در عرش خدا از ازل بودهاند تا اینکه پروردگار عالم بر انسانها منّت گذاشت و این دو تجلّی در این دنیا آمد. یکی قرآن، همۀ علم خدا، یکی هم اهلبیت«سلاماللهعلیهم»، تجلّی همۀ خدا. و این ماه مبارک رمضان اگر هیچ چیز نداشت جز همین، بس بود که ما خیلی اهمیّت به ماه مبارک رمضان دهیم. برسد به آنجا که از روزه گرفتن لذّت ببریم. روایتی از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و از اهلبیت«سلاماللهعلیهم» هست که میفرمایند:
«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ»[۳]
آدمی که روزه میگیرد دو فرح و خوشحالی برای او پیدا میشود: یکی موقع افطار، اینکه توانسته روزه بگیرد. یکی هم در روز قیامت پروردگار عالم به او آفرین میگوید و او را به بهشت میبرد. این اهمیّت دادن به ماه مبارک رمضان و اینکه خوشحال باشیم از اینکه ماه رمضان آمده، باید همه داشته باشیم. یک نعمت بسیار بزرگ است که نمیشود این نعمت را کسی قدردانی کند. ماه مبارک رمضان و آن همه فضائل.
مرحوم محدث قمی در مفاتیح از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل میکند که نه تنها روزۀ شما اهمیّت دارد، نفسهای شما هم حسنه است، خواب شما هم حسنه است و شبانهروز در حسنه و در رحمت پروردگار عالم هستید.
اهمیّت به ماه مبارک رمضان را هر کسی ندارد. معمولاً الان ماه مبارک رمضان آمده و در هوای گرم هم هست و همه میخواهند نیاید، اما چون واجب است، ناعلاجند که این روزه را بگیرند. این خوب است، امّا اهمیّت دادن به ماه مبارک رمضان نیست. از درد ناعلاجی میبیند ماه مبارک رمضان آمده و اگر روزه نگیرد و یک روزه را عمداً بخورد باید شصت تا روزه بگیرد. یعنی یک روزۀ قضا و شصت کفّاره بگیرد. اما اگر به ماه مبارک رمضان اهمیّت دهیم و احترام به ماه مبارک رمضان بگذاریم، ماه رمضان به ما دعا میکند و آخر کار از روزه لذّت میبریم. آن روزهای آخر درک دیگری برایمان پیدا میشود. آن روزهای آخر ارتباطات خاصی با اهلبیت«سلاماللهعلیهم» پیدا میکنیم. آن روزهای آخر ارتباط خاصی با خدا پیدا میکنیم. ما نمیتوانیم، امّا بدانید که هستند و میتوانند و شده است و میشود. روایتی داریم که میفرماید: «الصَّومُ لِی وَ انَا اجزی بِهِ»[۴]؛ روزه از من است و پاداش آن خود من هستم. بهشت برایش کوچک است و نعمتهای بهشت برایش کوچک است و من خودم را به او پاداش میدهم. یعنی انسان میتواند در اواخر برسد به آنجا که پروردگار عالم علاوه بر اینکه روزهاش را قبول میکند، یک آفرین به او بگوید و علاوه بر اینکه آفرین میگوید، خدا را بیابد. همه خدا را میدانیم و شکّی نیست. همۀ شما که اینجا نشستهاید برای اینست که خدا را میدانید، امّا خدا را بیابید.
یابیدن خدا یعنی: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ»[۵]؛ انسان در بنبستها که دستش از همه جا خالی میشود ناگهان الله را مییابد. لذا ولو دهری هم باشد، بنا میکند خدا خدا کند. هیچ چیز را قبول نداشته باشد، در بنبستها خدا خدا میکند و این خدا را قدرتمند میداند و لذا از خدا میخواهد او را از بنبست بیرون بیاورد. خدا را رحیم و رئوف میداند و خدا را سمیع و بصیر میداند. به عبارت دیگر مییابد الله را. الله یعنی ذات مستجمع جمیع صفات کمالات. این فطری است و مرد میخواهد که بیابد و اگر به ماه مبارک رمضان اهمیّت دهیم، در اواخر در وقت افطار خدا را مییابد، نظیر آدم تشنه که آب میخورد و سیراب میشود، چطور تشنگی را مییابد؟ او هم مییابد الله مستجمع جمیع صفات کمالات است و لذا جدّاً با خدا گفتگو میکند. خیال نکنید اینها عرفان است و خیال نکنید اینها حرف است. امام حسین در دعای عرفه به شما میفرمایند کور باد آن چشمی که خدا نبیند: «عَمِیَتْ عَیْنٌ لَا تَرَاک»[۶]؛ مگر میشود انسان خدا را با چشم دل نبیند. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» نیز میفرمایند: «ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ»[۷]؛ در این عالم فقط خدا را میبیند.
یار نزدیکتر از من به من است
وین عجب بین که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم
البته سعدی اشتباه بزرگی کرده و شعر اوّلش با دوّم نمیسازد؛ شعر اوّل درست است. قرآن میفرماید: «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»[۸]؛ «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»[۹]. خدا از شما به شما نزدیکتر است. لذا اینکه سعدی گفته یار از من به من نزدیکتر است، عالیست. امّا در شعر دوّم خیلی پایین آمده که میگوید: با که توان گفت که او، در کنار من و من مهجورم؛ زیرا حساب کنار نیست، بلکه حساب یابیدن است و آن هم اینکه در این جهان هیچ چیز نیابد به جز خدا. امام حسین«سلاماللهعلیه» میفرمایند انسان باید به اینجا برسد و الاّ کوردل است. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» نیز در نهجالبلاغه میفرمایند: انسان باید به اینجا برسد و الاّ کوردل است.[۱۰] اینها ریاضت میخواهد و اسمش را «شهود» میگذارند.
یکی از ریاضتها روزه است. شاید بتوان گفت بالاتر یا از بالاترین چیزها برای اینکه انسان خدا را بیابد و نور خدا در دل او تجلّی کند، همین روزه باشد. خوشا به حال اینها که خدا را یابیدند و در دل شب با خدا درد و دل دارند و ماه مبارک رمضان برای آنها یک لذّت است.
مطلب دوّم که آن هم فوقالعاده مهم است، خواندن قرآن است و این را همیشه خدا از ما خواسته است. آیهای در قرآن داریم که نظیر این آیه از نظر تأکید، مثل ندارد. بعضی از آیات اینطور است که از نظر تأکید، مثل ندارد، از جمله خواندن قرآن. خواه معنایش را بداند یا نداند و تفسیر بداند یا نداند. خواه توجّه دل روی آن باشد یا نباشد. این خیلی در قرآن اهمیّت دارد.
«فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضی وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ»[۱۱]
این مربوط به ماه مبارک رمضان هم نیست، بلکه قرآن میفرماید: تا میتوانی همیشه قرآن بخوان. بعد میفرماید: خدا میداند گاهی خیلی کار و مشغله داری، امّا در همین کارها تا میتوانی قرآن بخوان. خدا میداند گاهی مریضی، امّا تا میتوانی قرآن بخوان. خدا میداند گاهی در خط مقدّم جبهه هستی، امّا «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ»، تا میتوانی قرآن بخوان.
من از همه و مخصوصاً جوانها تقاضا دارم که خیلی قرآن بخوانید. همیشه برای رفع گرفتاری، بالاترین چیزها قرآن است. بارها و بارها گرفتارها از من سؤال میکنند که گرفتاریم، چه کنیم؟ من جواب میدهم که قرآن بخوانید، از هرکجا که میخواهید. مرحوم کلینی در کافی نقل میکند که امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: از هر کجای قرآن میخواهی بگیر برای هر گرفتاری. لذا به دنبال جادوگری و سحربازی و بازیهای خرافی و غیره نباشید، بلکه «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ».
اما در ماه مبارک رمضان خیلی باید انس با قرآن باشد. من خیلیها را سراغ دارم که در حالی که کار دارند و درس و بحث دارند، اما در سه روز یک ختم قرآن میکنند. کسانی که قرآن را روان باشند، به یک ربع میتوانند یک جزء قرآن بخوانند. خیلیها پیدا میشوند که در ماه مبارک رمضان هر سه روز یک ختم قرآن میکنند. حال شما هرچه میتوانید و هرچه در وسعتان هست. مواظب باشید اگر ناگهان ماه مبارک رمضان برود و این نعمت بزرگ از شما گرفته شده باشد و قرآن نخوانده باشید، در روز قیامت خیلی پشیمان هستید. یکی از این پشیمانیها که برای بندههای خدا هست، اینست که ای کاش من به جای یک ختم قرآن، دو ختم قرآن خوانده بودم. ای کاش روزی که دو سوره خواندم، سه سوره خوانده بودم. لذا از همۀ شما تقاضا دارم به آیهای که خواندم فوقالعاده اهمیّت دهید: «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ» و تا میتوانید قرآن بخوانید.
مطلب سوّم که مهمتر از مطلب اوّل و دوّم است، اینست که باید در ماه مبارک رمضان چه روز و چه شب، گناه در زندگی شما نباشد. این از همه چیز مهمتر است. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» مثل فردایی که بعد از آن ماه مبارک رمضان بوده، در نماز جمعه در فضیلت ماه مبارک رمضان خیلی بالا صحبت کردند. در وسط منبر کسی بلند شد و گفت یا رسول الله! «مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ»؟ بهترین عملها در این ماه مبارک رمضان چیست؟ پیغمبر فرمودند: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ»[۱۲]
انسان گناه نکند. گناه چشم، گناه گوش، گناه زبان و غیره.
ما خیلی روایت داریم که غیبت روزه را باطل میکند و دروغ روزه را باطل میکند. اینکه روزه را باطل میکند معنایش این نیست که باید قضا بگیرد یا کفاره دهد، بلکه معنایش اینست که گناه نورانیت روزه را میگیرد و یک روزۀ رسالهای میشود. یعنی آنچه در رساله گفته شده، پرهیز کردهاید. روزه نور دارد و نور میدهد، لذا در روایات داریم که غیبت کردن روزه را باطل میکند، یعنی روح روزه را میگیرد. غیبت و تهمت و شایعه و حرفهای مالایعنی و دروغ و مسخره کردن و ناسازگاری زن باشوهر و شوهر بازن و ناسازگاری زن و شوهر با بچّهها. ما خیلی باید مواظب باشیم، باید همینطور که شکم ما روزه است، از آنچه فقها در رسالهها نوشتهاند، باید چشم و گوش و زبان ما هم روزه باشد. خدا پاداش هم میدهد و پاداشش اینست که کمکم میرسد به آنجا که دلش هم روزه است. میرسد به آنجا که:
یار نزدیکتر از من به من است
وین عجب بین که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم
لذا از همه تقاضا دارم همینطور که شکمتان روزه است و طبق فتاوای مرجع تقلیدتان روزه میگیرید. امّا از نظر اخلاق هم علمای علم اخلاق میگویند تفاوتی نمیکند، همان علمای علم اخلاق هستند که رساله نوشتهاند و میگویند علاوه بر این، چشم و گوش و زبان شما هم باید روزه باشند. آنگاه نتیجه میبینید و در آخر کار مستجاب الدعوه میشوید و همۀ گرفتاریها رفع میشود؛ اگر انسان به راستی یک ماه روزه بگیرد؛ علاوه بر روزۀ شکمی، روزۀ چشم و گوش و زبانی هم بگیرد.
شخصی آمد خدمت پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و گفت: یا رسول الله! نصیحتی به من بکن. پیغمبر«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند: مواظب زبانت باش؛ دو مرتبه گفت به من نصیحتی بفرمایید. پیامبر فرمودند: مواظب زبانت باش؛ بار سوّم گفت: به من نصیحتی بفرمایید، حضرت باز هم فرمودند: مواظب زبانت باش؛[۱۳] آنچه انسان را به جهنّم میبرد، مواظبت نکردن از زبان است. غیبتها و تهمتها و شایعهپراکنیها و لغو گفتنها. برعکس اگر انسان مواظب زبانش باشد، زبان است که قرآن میخواند و زبان است که خیرخواه دیگران میشود و زبان است که خدمتگذار خلق خدا میشود و این زبان است که اهلبیت«سلاماللهعلیهم» را راضی میکند و این زبان است که خدا را راضی میکند و خوشا به حال کسی که در ماه مبارک رمضان خدا از او راضی باشد، آنگاه هم دنیا را دارد و هم آخرت را.
[۱]. القدر، ۱:«ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم.»
[۲]. القدر، ۲: «و از شب قدر، چه آگاهت کرد.»
[۳]. معانی الاخبار، ص ۴۰۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۶.
[۴]. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۵.
[۵]. العنکبوت، ۶۵: «و هنگامی که بر کشتی سوار میشوند، خدا را پاکدلانه میخوانند.»
[۶]. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۲۲۶.
[۷]. کلمات مکنونه، ص ۳؛ علم الیقین، ج ۱، ص ۷۰؛ شرح اصول کافی (ملاصدرا)، ج ۳، ص ۴۳۲.
[۸]. الانفال، ۲۴: «خدا میان آدمی و دلش حایل میگردد.»
[۹]. ق، ۱۶: «و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم.»
[۱۰]. ر.ک: نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۹.
[۱۱]. المزمل، ۲۰: «[اینک] هر چه از قرآن میسّر میشود بخوانید. [خدا] میداند که به زودی در میانتان بیمارانی خواهند بود، و [عدّهای] دیگر در زمین سفر میکنند [و] در پی روزی خدا هستند، و [گروهی] دیگر در راه خدا پیکار مینمایند. پس هر چه از [قرآن] میسّر شد تلاوت کنید.»
[۱۲]. الأمالی (للصدوق)، ص ۹۵.
[۱۳]. الکافی، ج ۲، ص ۱۱۵.
نظر شما