۱۰ آبان ۱۳۸۵، ۱۳:۱۰

تحولات تئوريك در روابط بين الملل(10)

مسئوليت دولت در قبال مردم در جهان كنوني

مسئوليت دولت در قبال مردم در جهان كنوني

خبرگزاري مهر- گروه بين الملل : تابعين حقوق بين الملل علاوه بر دولت ها و نهادهاي بين المللي ،افراد نيز مي باشد.درست است كه تابعين اصلي حقوق بين الملل دولتها هستند و مسئوليت اصلي بر عهده آنها است، اما افراد نيز در عصر فرا مدرنيته موضوع حقوق بين الملل و حتي سياست بين الملل و روابط بين الملل قرار مي گيرند. اين مقال به بررسي اين موصوع مي پردازد.

به گزارش خبرگزاري مهر، يكي از عناصري كه در روابط بين الملل و فراتر از اين در تاريخ بشريت مورد توجه قرار مي گيرد افراد و شخصيت هاي بين المللي هستند. ازاين منظر تاريخ خطي است كه از عملكرد يك سياستمدار بزرگ آفريده شده است، اما آنچه بحث ما در اين مقاله است؛ مردم و افراد عادي جامعه هستند نه افراد ممتاز و سياستمداران بزرگ گرچه سياستمداران بزرگ نيز خود مقوله اي مهم و قابل بررسي است.

دردورانهاي گذشته افراد هر جامعه متاثر از دولت، بزرگان و افراد خاص بودند يعني اينكه مسئوليت جامعه بر عهده سياستمداران و دولت مردان بود. اين مسئوليت مسئله اي همه جانبه فرا گير و گسترده بود، اما دردوران جديد كه عصر فناوري و ارتباطات است با اينكه مسئوليت دولت و دولتمردان به طول كل از بين نرفته است، اما تحولي اساسي در شرايط زندگي سياسي اجتماعي و اقتصادي مردم به وجود آمده است.

در دوران كنوني مردم مسئول اصلي زندگي خويش و مجبور به پذيرش اين مسئوليت هستند. مردم درجهاني كوچك شده، بهم پيوسته و بسيار متحول  قرار دارند كه به سرعت درحال تغيير است و با تعداد فزاينده اي از گزينه ها يا حق انتخاب در
حوزه هاي مختلف بويژه از جانب رسانه ها روبرو هستند؛ مردم از امروز جدا از دولت و  مستقل ، خود لحظات سرنوشت ساز حيات خويش را رقم مي زنند.

علاوه بر اين، اهميت اساسي اين تحولات دراين است كه جامعه و دولتي موفق و توسعه يافته است كه ارتباط كمتري بين دولت و مردم وجودارد. كنار كشيدن دولت از زندگي مردم واستقلال آنها از حاكميت ملي و مرتبط شدن آنها با علقه هاي فرا ملي و جهاني از نشانه هاي تحول وتوسعه در جوامع هستند.

شرايط مردم درجهان امروز درفضايي چند رسانه اي (multi media) سراسرانتخاب است. مردم  خود بايد از قافله رو به گسترش دانش و سواد عقب نمانند. در اين شرايط كاركرد دولت اين است كه فضاي آزاد آموزش مردم را فراهم كند. آموزشي كه با
معيار هايي چون آشنايي با زبان خارجي، اينترنت و فهميدن رسانه هاي مختلف سنجيده مي شود.

زندگي روزانه در كشورهاي مختلف از يكنواختي و همگوني سنتي خارج شده است و بسيارناهمگون و چند بعدي شده است. در شرايط كنوني هيچ راه و رسم مسلطي براي زندگي در سطح جهان وجود ندارد. برخي از مردم در داخل خانواده هسته اي سنتي زندگي مي كنند، اما تعداد بيشتري از مردم درخانواده هايي با اشكال و صورت هاي ديگر زندگي مي كنند.

درعصرپسامدرنيسم و فراواقعيت ها مردم مي توانند كاري را انجام دهند كه مي خواهند. چيزي را بشنوند كه مي خواهند و با كسي ارتباط برقرار كنند كه دلشان مي خواهد؛ يعني اينكه همه چيز فردي، انتخابي، گوناگون و متكثر است.

آزادي انسان امروز بدين معني است كه مردم ازقيد يك سبك خاص زندگي، پيروي ازالگوي زندگي پدران، كنترل دولتي ، كمبود  اطلاعات ودانش، روز مرگي و تكرار رها شده اند و خود هستند آنچنان كه باور دارند و فكر مي كنند.

آزادي و سيال بودن نوع وسبك زندگي سبب چنان تكثرو تنوع فرهنگي در جهان شده است كه داد دولت ها را از مسائل فرهنگي و اجتماعي برآورده است. تداخل، تهاجم و تقابل گروههاي اجتماعي گوناگون جنگلي بي حد و مرز از تكثر فرهنگي مثبت و منفي به وجود آمده است. دراين فضا است كه اروپا از تسلط سبك زندگي آمريكايي، ژاپن وكره از هجوم فرهنگ چيني و ايران از تهاجم فرهنگي غرب سخن مي رانند؛ مسئله اي كه واقعيت دارد اما ظاهرا امري گريز ناپذير و اجباري است.

اما آنچه مسئوليت هر چند كوچك شده دولت را مهم مي كند اين است كه بتواند سازوكاري عقلاني و كارآمد بين اين فرهنگ هاي متفاوت و فرهنگ ملي به وجود آورد. تا ملت خويش را از غرق شدن و بي هويت شدن در جامعه جهاني رها  كند. به طور قطع اين سازو كار با سياست هاي كنترل به دست نمي آيد؛ چون موثر نيست. بلكه اثرات منفي و مخرب دارد.اين امربا ارتباط فرهنگي منطقي با دنيا و استفاده مناسب از دستاوردهاي فرهنگي ديگران و فراهم كردن شرايط انتخاب درست مردم به دست مي آيد.

کد خبر 400841

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha