۳ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۵۷

دلنوشته‌ای خطاب به معاون مطبوعاتی؛

مطبوعات از سبد خرید کالاهای فرهنگی خانوار ایرانی حذف شده است

مطبوعات از سبد خرید کالاهای فرهنگی خانوار ایرانی حذف شده است

مدیر یک نشریه در درد دلی خطاب به معاون مطبوعاتی ارشاد، نوشت: در پایان دوره­ چهارساله­ دولت یازدهم، بگذارید به عرض برسانم که مطبوعات، از سبد خرید خانوار ایرانی، حذف شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، احسان میراب­‌زاده، صاحب­ امتیاز و مدیرمسئول نشریه «تهران» که در جلسه ضیافت افطاری معاون امور مطبوعاتی وزارت ارشاد به دلیل طرح سوالات زیاد و فرصت اندک سوال کنندگان، یک نسخه از متن سخنان خود را که فرصت طرح کامل آن در این جلسه فراهم نشد، در اختیار مهر قرار داد تا به اطلاع مدیران رسانه و معاونت مطبوعاتی برسد. این درد و دل رسانه‌ای در زیر از نظر مخاطبان می‌گذرد:

جناب‌ آقای دکتر انتظامی، نماینده محترم مدیران مسئول و معاون محترم امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

با اهدای سلام و درود

معتقدم که جنابعالی در زمره­ باهوش‌ترین و باتجربه­‌ترین سیاست­گذاران مطبوعاتی و مدیران رسانه در ایران هستید اما لطفاً سرعت‌ِتان را با میانگینِ جامعه مطبوعاتی و با عقربه سرانه­ مطالعه مطبوعات در ایران تنظیم کنید؛ عقربه‌ای که چرخیدنِ آن به سیاست‌ها و حمایت‌های ۳۹ ساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بستگی دارد و یارانه هم جزوی از همین سیاست‌ها و در جهت تحقق قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خصوصاً ماده ۱ آن است. ای ساربان آهسته ران / که ­آرامِ جانم می‌­رود

بر این باورم که همه­ طرح­‌های بلندمدت حمایتی از مطبوعات نظیر طرح اشتراک، زمانی می­‌تواند موثر باشد که قبل از آن از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر روی تیراژ مصرف برنامه‌ریزی و سرمایه ­گذاری کلان شود تا مشترک مطبوعات، نه به شیوه‌های دوپینگی بلکه به میل و خواست مشترک، ایجاد شود و تقاضای خرید مطبوعات بالا رود یا اگر هم بالا نمی‌رود لااقل تکان نخورد نه اینکه اینگونه طرح‌های حمایتی موجب شود تا تقاضای خرید مطبوعات پائین بیاید و در مواجهه با فضای مجازی، فرهنگ مکتوب قربانی شود.

معتقدم، در این زمان، یارانه­ مطبوعات باید افزایش قابل‌ توجه یابد. هرگونه دست­کاری در یارانه و مکانیسم توزیع آن، مانند این است که به بیمار دارای علائم سکته که مراجعه به اورژانس دارد و همراهانش نصیحت‌ و توصیه‌های ورزشی تجویز کنیم. نخست باید خطر مرگ را با دارو و درمان فوری از او دور کرد. بعد از تثبیت، آن­‌وقت می­‌شود توصیه به ورزش هم کرد؛ دستورالعمل­‌های داروئی درازمدت هم داد و اندرز هم گفت. به تعبیر هوشنگ ابتهاج: «امید هیچ معجزه‌­ای ز مُرده نیست.»

از تاثیرات جهانیِ فضای مجازی بر کاهش سرانه­ مصرف مطبوعات آگاهم اما باور کنید با تیراژ میانگینِ‌ مصرفِ‌ مطبوعات ایران درحال حاضر، هر سیاست‌گذاری نادرستی و هر دست‌کاری در مکانیسم و رویه‌های محاسبه و پرداخت یارانه، منجر به جزر و مدهای ویرانگر می‌­شود. تیراژهای تولید و مصرفِ مطبوعات در ایران کجا و تیراژهای تولید و مصرفِ مطبوعات در جهان کجا!؟ اگر تیراژ میانگینِ مصرفِ ۱۲ میلیونی روزنامه­ یومیوری شیمبون ژاپن، به دلیل تاثیرات فضای مجازی نصف هم شود، باز هم یک تنه حریف فضای مجازی است.

مثال دیگری بزنم؛ در اروپا که اقتصاد، آزاد است به مطبوعات خصوصی فرهنگی و اجتماعی یارانه می‌دهند تا در مقابل فضای مجازی که مطبوعات را ضعیف کرده، فرهنگ مکتوب باقی بماند.

در پایان دوره­ چهارساله­ دولت یازدهم، بگذارید به عرض برسانم که مطبوعات، از سبد خرید کالاهای فرهنگی خانوار ایرانی، حذف شده است. همان اندک خانوار ایرانی که پیش‌تر حتی تا همین ۴، ۵ سال قبل بابت خرید مطبوعات، اندکی هزینه می‌­کردند هم، اکنون دیگر حاضر به هزینه برای خرید مطبوعات نیستند یا ترجیح به خرید کتاب می­‌دهند. امروز، انتظار مخاطب، دریافت مجانی مطبوعات شده است. چرا؟

از سوی دیگر، میانگین سن خوانندگان مطبوعات در دهه­ نود خورشیدی، از بیست ­سال به پنجاه سال افزایش یافته است و متاسفانه ، با شیبِ تند، این میانگین سنی بالاتر هم می‌رود و پیرتر می‌شود که یعنی جوانان از مطبوعات دور ‌شده‌اند. آیا دولت در این راه، کم­ کاری نکرده است؟

آیا تاکنون همه­ ما به این اندیشیده‌ایم که هر نشریه­ دولتی یا نشریه­ داخلی که بی‌مجوز منتشر می­‌شود یا هر آگهی ­نامه‌­ای که بی‌مجوز منتشر می‌شود، بر تیراژِ اندک مصرفِ مطبوعات و اقتصادِ ضعیف وابسته به آگهی و رپرتاژ آگهی در مطبوعات، تاثیر مستقیم و بازدارنده می­‌گذارد؟ درحالی‌که نظارت بر این امر، در محدوده وظایف ذاتی و قانونی و در راستای رسالت معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی است.

از همه شما و خودم سئوال می­‌کنم که با شنیدن واژه­ «کتاب» چه در ذهن­مان نقش می­‌بندد و با شنیدن واژه­ «مطبوعات» چه نقش می‌­بندد؟ آنچه در ذهن مخاطبِ این سئوال نقش می‌­بندد، به نوعی همان برندینگ است. امروز فاصله­ برند «کتاب» با برند «نشریه» بسیار زیاد شده است. چیزی که همسایه دیگرمان یعنی «کتاب» و «معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» بسیار بهتر و دیرپاتر به آن پرداخته است و کاهش سرانه­ مطالعه، آنقدر که مطبوعات را تحت تاثیر قرار داده، کتاب را تحت تاثیر قرار نداده­ است.

برای اینکه تصور دقیقی از این فاصله برندینگ داشته باشید، مقایسه کنید «شهرکتاب» را با «گیشه». هر دو، محل فروش کالای فرهنگی­‌اند مثلاً. یکی بر پیشانی­ اش نام کتاب دارد و دیگری نام نشریه؛ اما این کجا و آن کجا؟

اینجا می­‌خواهم به موضوع دارائی­‌های نامشهود ورود کنم که عاملی مهم در ایجاد ارزش شناخته می­‌شوند. نشریات هم اگر از این دارائی­‌های نامشهود - که ایجادشان جزو وظایف ذاتی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع ­رسانی است - بهره­‌مند بودند، تیراژ مصرفیِ بالاتر و اقتصادِ بهتری از آگهی داشتند.

مثال ۱. نمایشگاه مطبوعات را با نمایشگاه کتاب مقایسه کنید. یکی، اقتصاد نشر ایران را در طول یک­سال با توزیع بن­ خرید کتاب بین دانشجویان و دانش­ آموزان و طلاب می‌­چرخاند و علاوه ­بر آن بر دارائی‌های نامشهود «کتاب» می­‌افزاید و دیگری درآمد یک­سال مطبوعات را می­‌خورَد و هرچند به درستی بر دارائی‌­های نامشهود مطبوعات می­‌افزاید اما به دلیل عدم وجود بن خرید مطبوعات، تاثیری در تیراژ مصرفی مطبوعات نمی­‌گذارد.

مثال۲. گاهی رفتارهای سازمان تامین اجتماعی که برمبنای آئین ­نامه­‌ها و بخشنامه­‌ها با مدیران ­مسئول مطبوعات انجام می‌­شود، به کاهش­ شئونات اجتماعی اهالی رسانه و از همین زاویه، به کاهش دارائی­‌های نامشهود مطبوعات منجر شده ­است. بالاخره معاونت امور مطبوعاتی و سازمان امور مالیاتی هر دو، بدنه دولت هستند اما قربانی این تعابیر و تفاسیر تا امروز، رسانه‌ها از مدیرمسئول گرفته تا خبرنگاران بوده‌اند.

مثال۳. دفتر مطالعات و تحقیقات رسانه­‌ها یکی از دارائی­‌های نامشهود مطبوعات است. خروجی این دفتر باید منجر به تقویت سیاست­گذاری­‌ها به نفع مطبوعات شود. واقعاً آیا چنین شده است؟

مثال۴. وجود یک جشنواره­ مطبوعات قوی که شما در نخستین سال مسئولیت‌­تان، برگزارکننده آن بودید و پس از آن متوقف شد، یکی از همین دارائی­‌های نامشهودِ از دست­ رفته­ مطبوعات است.

در پایان عرایضم و در این مجال اندک، تلاش کردم تا تصویری کُلی از آنچه در ذهنم نقش بسته بود و ارزیابی و تحلیلم را به جنابعالی ارائه دهم. اشکالات و کاستی‌ها و ضعف‌های استدلال را، شما ببخشائید و اصلاح کنید.

کد خبر 4012771

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha