امید قجریان هنرمند مجسمه ساز، سفالگر و مدرس دانشگاه درباره فعالیت انجمن های تخصصی هنرهای تجسمی و به ویژه انجمن سفال و سرامیک و نقش آن در شناساندن سفال هنری در جامعه به خبرنگار مهر گفت: انجمن های هنرهای تجسمی بر اساس یک گفتمان مدرنیستی به وجود آمدند و تخصصی کردن انجمن ها اساسا فعلی مدرنیستی است و در این وادی هر انجمن روی فعالیت خاص خود متمرکز است و افق دید هنر معاصر در آن معنا پیدا می کند.
وی ادامه داد: در این انجمن ها شما یا سرامیست هستید یا نقاش یا مجسمه ساز در حالیکه بسیاری از هنرمندها امروزه کارهایی انجام می دهند که در قالب رشته خودشان نمی گنجد و در حوزه نیوآرت تعریف می شود. من معلم رشته سرامیک هستم اما در این سال ها سعی کردم در عرصه سرامیک این دیدگاه را جا بیندازیم که این عرصه باید به وضعیت متفاوتی نسبت به دیدگاه سنتی که درباره آن وجود دارد برسد.
سرامیک مثل هر شاخه هنری دیگری یک مدیا و رسانه است و هنرمندان متعددی در دنیا از این متریال در چیدمان و نیوآرت خود از آن استفاده می کنند. من سال های پیش در برنامه «دو قدم مانده به صبح» سر این مسئله بحث کردم که چرا ما اجازه نمی دهیم سرامیست ها در فضای شهری موقعیت خود را پیدا کنند و به شکل هنری پدیدار شوند
این مدرس دانشگاه بیان کرد: سرامیک مثل هر شاخه هنری دیگری یک مدیا و رسانه است و هنرمندان متعددی در دنیا از این متریال در چیدمان و نیوآرت خود از آن استفاده می کنند. من سال های پیش در برنامه «دو قدم مانده به صبح» سر این مساله بحث کردم که چرا ما اجازه نمی دهیم سرامیست ها در فضای شهری موقعیت خود را پیدا کنند و به شکل هنری پدیدار شوند.
قجریان اظهار کرد: یک روزگاری با سرامیک و سفال کاسه ها و کوزه هایی ساخته می شد که در زندگی روزمره ما کاربرد داشت و این بخش جزو سنت ها و هنرهای سنتی ماست و ما حتی سنت آجرکاری که داریم جزو سابقه این عرصه محسوب می شود. امروزه سفال های نیشابور در موزه های بزرگ دنیا نگهداری می شوند. این سنت جای خود را دارد ولی امروزه در دانشگاه های ما با این قدمتی که در سفال و سرامیک داریم توجه در خوری به این رشته نمی شود و یکی از گرایش های رشته صنایع دستی است که در آن دانشجو هم فرش یاد می گیرد، هم جواهرسازی و هم سفال و سرامیک.
وی با بیان اینکه وقتی در سمپوزیوم ها و مجامع خارج از کشور بیان می کند که در کشور ایران رشته ای مختص سرامیک و سفال وجود ندارد با تعجب همگان رو به رو می شود، گفت: دیگران به خاطر آن سابقه و تاریخی که ما در عرصه سرامیک و سفال داریم در تصورشان نمی گنجد اینقدر بی خرد باشیم که تاریخ خود را تداوم ندهیم و پتانسیل خود را نشناخته باشیم. در حالیکه علاوه بر این پتانسیل و تاریخ، عرصه سرامیک در دنیا یک پشتوارنه نگاه پیشرو دارد و به عنوان یک مدیا وارد وضعیت معاصر شده است.
سرامیک ارزان است و حوزه تمدنی ایران را در بر می گیرد
این مدرس دانشگاه همچنین در توضیح اینکه سرامیک به چه شکل می تواند وارد فضاهای شهری شود و چرا تجربه های نادر پیشین در این زمینه نتوانسته استقبال زیادی از سوی شهروندان ایجاد کند نیز بیان کرد: همانطور که گفتم سرامیک هم ارزان است و هم حوزه تمدنی ایران را شامل می شود پس چه جایی بهتر از فضاهای شهری که این هنر تبلور پیدا کند. سرامیک را حتی می توان در کف خیابان ها مورد استفاده قرار داد و کارهای خاص هنری با آن کرد. برای خیابان هایی مثل خیابان انقلاب که دیگر صرفا یک خیابان نیست بلکه پر از خاطره و گفتگوست می توان از این متریال سود برد. فضای شهری باید به موقعیت های جدیدی به جز مجسمه و نقاشی دیواری هایی که شهر را فرا گرفته برسد اما این کار حوصله می خواهد و این روزها کسی زیاد حوصله فکر کردن ندارد. در دانشگاه هم وقتی من درباره نگاه پیشرو به این عرصه صحبت می کنم مورد غضب قرار می گیرم و فکر می شود که مخالف سنت ها هستم در حالیکه شما به سفال دوره سلجوقی و صفوی که نگاه کنید می بینید رویکرد این دو دوره هم با هم متفاوت است.
این سرامیست ادامه داد: من یک زمانی طرح هایی را در همین زمینه کار سرامیک در فضای شهری به شهرداری ارائه دادم اما یک روز تماس گرفتند و پرسیدند آیا می شود طرح های شما را روی دیوار نقاشی کنیم! این پرسش برای من یک تراژدی بود. من به سازمان های دولتی زیاد خوشبین نیستم. ضمن اینکه با هر نگاه جدیدی برخورد مقابله ای صورت می گیرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه بین عرضه و تقاضا در حوزه هنر رابطه معناداری وجود دارد، گفت: تا برای مردم عرضه ای شکل نگیرد تقاضایی هم ایجاد نمی شود اما این عرضه باید با کیفیت باشد. این موضوع در هنر و صنعت و همه عرصه های زندگی مصداق دارد. به عبارت دیگر به عنوان یک ایرانی نمی توانید مدام به مردم بگویید جنس ایرانی بخرند در حالیکه کالای با کیفیتی تولید نمی کنید.
قجریان در پاسخ به اینکه در فضای دانشگاهی امروز وضعیت تدریس هنر و پرسشگری دانشجوها چگونه است، گفت: یک زمان کار هنر با ذوق و پشتکار و نشستن پای کار فلان استاد تعریف می شد ولی در حال حاضر هنر به دانش و سواد خاص خود نیاز دارد. در حوزه سرامیک متاسفانه کسانی که کار می کنند درگیر تکنیک هستند در حالیکه شما شاهکارترین تکنیک ها را هم یاد بگیرید تا اندیشه ای نداشته باشید اتفاقی رخ نمی دهد. این موضوع مهمی است که امروزه در دانشگاه ها با آن رو به رو هستیم. دانشگاه های ما دیتامحور هستند و مدام به دانشجو و هنرجو اطلاعات می دهند و بینشی در کنار آن به دانشجو نمی دهند. کم هستند استادانی که یک فرآیند دیگری را پی بگیرند. البته امروزه هنرمندانی که عموما خیلی هم با سرامیک آشنا نیستند کارهای جالبی با این متریال هنری می کنند.
قجریان در انتها گفت: ملت ما تجربه دیداری در حوزه سرامیک دارد زیرا در و دیوار شهرهای ما با آجر است و کشور ما کشوری است که معماری اش بر مبنای خاک که ماده اصلی سفال و سرامیک است شکل گرفته است و نه سنگ. متاسفانه درددل در این حوزه کم نیست و یک روزی فکر می کردیم با برپایی نمایشگاه های مختلف بتوانیم این فضای نگاه سنتی به سرامیک را بشکنیم اما خیلی ها معاصر بودن برایشان یک ویترین است و گفتمانشان معاصر نیست. در حوزه سرامیک دانش کمی وجود دارد و نمی شود با چسباندن یک کلمه معاصر به کاری که در این عرصه می کنیم و استیتمنت سنجاق کردن به اثر، معاصر شویم. وضعیت دانشگاهی ما از دنیا بسیار عقب است و ما در دانشگاه ها تعاریف جدید از هنر را مطرح نمی کنیم و فضا در چهارچوب یاد دادن تکنیک باقی مانده است.
نظر شما