۱۷ آبان ۱۳۸۵، ۸:۳۷

توسعه به مثابه یک فرآیند؛ ایران و توسعه همه جانبه

توسعه به مثابه یک فرآیند؛ ایران و توسعه همه جانبه

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: در میان تعاریف زیادی که از توسعه ارائه شده اند یک تعریف توسعه را نه به عنوان موقعیت که به مثابه فرآیند در نظر می گیرد. در این مقال این تلقی از توسعه به بحث گذاشته می شود.

به گزارش خبرنگار "مهر"، توسعه نیازمند تغییرات همزمان اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. شکاف و عدم توازن درابعاد مختلف جامعه، موجب اختلال در امر توسعه ملی گردد.

همزمانی و تعادل جنبه های مختلف جامعه در توسعه این مسئله را اثبات می کند که توسعه یک فرایند است و نیازمند نگاه سیستمی و جامع نگر می باشد. اگر دولتی یا کشوری در یکی از ابعاد اقتصادی یا سیاسی پیشرفت کند نمی تواند به توسعه ای پایدار دست یابد. کشورهای جهان سوم برای رسیدن به توسعه باید یک هماهنگی، تجانس و توازن درنظام اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود ایجاد کنند.

وجود رابطه علت و معلولی میان متغیرهای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در فرآیند توسعه باعث شده است که الگوهای متفاوتی ازتوسعه مطرح شود. به عنوان مثال مدل توسعه در اروپا با مدل آسیای جنوب شرقی مانند کره و مالزی متفاوت است.این تفاوت به نوع رابطه متغییرهای مختلف برمی گردد. اما همه این الگوهای توسعه یک مشخصه اصلی دارند و آن وجود انسانی و جامعه ای با ویژگیهای خاص می باشد.

نگرشها، رفتارها، تعاملات ودیدگاههای انسان و جامعه توسعه یافته گذشته از تفاوتها، شباهتهایی نیز دارند. نوع تفکر در جوامع توسعه یافته با ویژگیهایی: چون تسامح و تساهل، باز بودن نسبت به اندیشه ها و پدیده های نوین، دقیق و حساس به تقاوت و تکثر و جامع نگر می باشد.

تفکر در جامعه توسعه یافته از استبداد تاریخی، زمانی و احیانا سیاسی رهایی یافته است و براساس خلاقیت، منطق و لیاقت عمل می کند. نظام توسعه براساس شایسته سالاری و نه تملق شکل می گیرد. این امر ریشه دار، اندیشه و  تفکر آدمها دارد؛ اینکه جامعه، انسانها متملق را نمی پذیرد و صعود در مراتب اجتماعی نیز فقط با توانایی و تلاش به دست می آید. اگر هیات حاکمه یک جامعه، انسانهایی توانمند، ارزشی، آزاداندیش و توسعه گرا باشند می توانند "فرآیند" توسعه را در جامعه مدیریت کنند. اما اگر حاکمان برای پایداری نیازمند ارادت سالاری و چاپلوسی باشند هیچ زمینه و پتانسیل دیگری، حتی منابع فراوان مادی نیز، نمی تواند امکان توسعه را فراهم کند.

پس آنچه امکان توسعه را ممکن می سازد شکل گیری یک سبک تفکر خاص می باشد؛ تفکری که به طور خودکار و هوشمندانه رفتارهای اجتماعی را کنترل می کند.

هدایت و مدیریت جامعه در مسیر توسعه، با اجبار و زور سیاسی سازگاری ندارد. توسعه نیازمند تفکر خود کنترلی، قانونمداری نهادینه شده، شایسته سالاری پایدار، آزادی و مدنیت تحول گرا است.

توسعه یافتگی به تفکر توسعه مدار یعنی ساختار اجتماعی و فرهنگی متناسب در کل جامعه و دولت خاص یعنی نظام سیاسی که دریافت وبرداشت واقع گرایانه ای از شرایط داخلی وبین المللی خود و جامعه اش دارد نیاز دارد.

توسعه یافتگی یک فرآیند است؛ فرآیندی که به ظرف زمانی و مکانی تعریف شده، مقدمات و امکانات خاص هدفمندی و نتیجه گیری مشخص وابسته است. به عنوان مثال ایران به عنوان یک محدوده جغرافیایی مشخص و ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی محدود، نیازمند مدل توسعه ای مختص به خویش می باشد. اما این مدل باید با مولفه های ثابت توسعه در جهان مطابقت داشته باشد؛یعنی اینکه در ایران، انسانهای خاصی پرورش و تربیت یابند.همچنین عقلانیت، علم گرایی، شایسته سالاری، تعلم و قانونمداری در سطح وسیع تری در ایران نهادینه شود و نخبگان سیاسی جامعه را براساس شاخص های علمی مدیریت کنند.

تاکید بحث براین است که توسعه یافتگی یک فرآیند و تفکر است. تفکری که جامع نگری، آزادی، سیستمی بودن، لیاقت سالاری نه ارادت سالاری، تسامع و تساهل، ابتکار و خلاقیت و آینده نگری، مشخصه های آن است. توسعه فرآیند اندیشیدن، عمل کردن و پیش رفتن براساس مشخصه های مذکور است. توسعه یک آرزو یا برنامه آرمانی نیست بلکه اندیشه و حرکت واقع گرایانه جامعه ای باز و عقلانی مدار است که به "دقت" و"علم" حساس است.

کد خبر 403701

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha