۱۵ شهریور ۱۳۹۶، ۱۵:۲۹

آیت الله جاودان مطرح کرد؛

علامه عسکری یک شخصیت ناشناخته بود

علامه عسکری یک شخصیت ناشناخته بود

آیت الله جاودان در دومین همایش ملی غدیر، گرامیداشت علامه سیدمرتضی عسکری گفت: علامه عسکری یک شخصیت ناشناخته بود و ناشناخته ماند و ناشناخته رفت.

به گزارش خبرنگار مهر، دومین همایش ملی غدیر، گرامیداشت علامه سیدمرتضی عسکری صبح امروز چهارشنبه پانزدهم شهریورماه باحضور آیت الله کاظم صدیقی و آیت الله حسینی قزوینی و آیت الله محمدعلی جاویدان در سالن همایش های صداوسیما برگزار شد.

آیت الله محمدعلی جاودان، استاد اخلاق در این مراسم گفت: علامه عسکری یک شخصیت ناشناخته بود و ناشناخته ماند و ناشناخته رفت.

وی ادامه داد: علامه عسگری می گفت من روی علویون ترکیه، سوریه و لبنان کار می کردم. اینها در اصل شیعه بودند به خاطر فاصله زیادی که از حوزه های علمیه داشتند روی آنها کار می کردند که آنها به تشیع برگردند. می گفتند اگر چنین شود جغرافیای منطقه عوض می شود.

وی افزود: این مساله رسید به سکته علامه عسگری، من وقتی به خدمت ایشان رسیدم به من فرصت صحبت با ایشان را دادند. ایشان به من گفت قول می دهید که راه من را ادامه دهید؟ من گفتم من یک صدم توان شما را هم ندارم اما به خاطر آن موقعیت گفتم بله چشم. علامه عسگری مدتی گریه اش را نگه داشت اما در آخر نتوانست گریه اش را نگه دارد. گفت راه من را ادامه می دهی؟ گفتم بله.

وی ادامه داد: بعد از یک ماه که به بخش آمد اجازه دادند که چند دقیقه با ایشان صحبت کنم، فرمود آن روز که شما به دیدن من آمدید، سخت ترین روز زندگی ام بود زیرا دیدم دارم از دنیا می روم اما هیچ چیزی ندارم. این سخت ترین روز زندگی من بود، کمی در این سختی گذراندم یادم آمد که من اهل بیت را دوست دارم و هر کس که با اهل بیت مانوس باشد با ایشان محشور می شود آن روز بهترین و سخت ترین روز زندگی من بود.

جاودان ادامه داد: این اواخر دیدیم که ایشان روی کردها کار می کند. کتاب معالم را خلاصه کردند تا در مناطق کردنشین اهل سنت کار کنند. ایشان از زمان خودش نه ۱۰ سال و بلکه ۲۰ سال جلوتر بود. یک وقتی می گفت من به ۳۰، ۴۰ سال آینده را فکر می کنم و نقشه می ریزم. ایشان می گفت ما بچه های مان را به مدرسه می فرستیم تا در دبستان هستند بچه های ما هستند اما وقتی وارد دبیرستان می شوند از دست ما می روند. آن زمان مدرسه اسلامیه در کار نبود. فقط یک مدرسه سیدحسین امین در سوریه درست کرده بودند، بنابراین ایشان رفته بود سراغ مدرسه سازی و به سوی تاسیس دانشگاه در تمام مناطق شیعه نشین عراق. آن زمان شیعیان را در دانشگاه ها در رشته های فنی و مهندسی نمی پذیرفتند. علامه عسکری مدارس بزرگسال تاسیس کرد و در آنجا قرآن و رساله مرجع تقلید را تدریس می کردند. می فرمود ما باید برای شیعیان دانشگاه درست کنیم.

وی گفت: ایشان به دقت و صحت می اندیشیدند و نه به تعداد دانشجویان. می گفت هدفم شاگرد اولی در دانشگاه نیست هدفم این است که این بچه ها نماز خوان بار بیایند. ایشان تا وقتی در عراق بود دو استخوان گاو می گرفتند و آبگوشت استخوان گاو می خوردند.

کد خبر 4080460

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha