به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه آموزشی« شیوههای استفاده از متون کهن در قصهگویی» با حضور ۶۱ نفر از مربیان مراکز فرهنگی هنری در مجتمع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فارس ظهر سه شنبه در کانون پرورش فارس برگزار شد.
علی خانجانی مدرس این دوره با اشاره به ارزش و اهمیت قصهگویی به عنوان یک ابزار تربیتی اعلام کرد: در قرآن کریم اشارات زیادی به قصهگویی و ارزش این هنر شده است و ۲۰۰ قطعه داستانی در ۶۳ سوره از قرآن وجود دارد و بیش از نیمی از قرآن با قصه و حکایتهای حقیقی آمیخته است.
وی با بیان اینکه ادبیات کهن ایرانی سرشار از حکایتها و داستانهای پندآموزاست، گفت: هر قصه تازه حاوی نکات ارزشمندی است و با یک قصه میتوان ذهن کودکان را با ادبیات کهن آشنا کرد تا آنها نیز به این گنجینه ارزشمند علاقهمند شوند.
خانجانی، ۳ شرط اساسی برای بهرهگیری از متون کهن در قصهگویی را درک و فهم دقیق حکایات، سادهنویسی و ابهام زدایی عنوان کرد و گفت: اولین قدم در راه قصهپردازی این است که متن مورد نظر برای قصهگویی از لحاظ تعابیر ناآشنا شناسایی شود و با استفاده از فرهنگها معنی شود.
این مدرس قصه گویی، بهرهگیری از ادبیات کهن برای قصهگویی را یک ضرورت دانست و یادآورشد: پس از سادهنویسی حکایات، بایستی برای پرداخت و گسترش اتفاقات درون متن ابهامزدایی صورت گیرد.
این پژوهشگر ایجاد پرسش در ذهن قصهگو را یک شرط لازم در ابهامزدایی قصهها عنوان کرد و افزود: پرسشها باعث تحریک ذهن قصهپرداز میشود و یافتن پاسخ برای این پرسشها شفافیت در قصهها را به دنبال دارد.
وی با تاکید بر اینکه قصهها بایستی متناسب با مخاطب پرداخت شود یادآور شد: مهم این است قصههایی که انتخاب میشود حتی اگر از معتبرترین منبع قصهها یعنی قرآن کریم باشد، ساختار اصلی آن حفظ شود در حالی که جزییات میتواند تغییر کند.
مدرس این کارگاه آموزشی همچنین با بیان اینکه گاهی قصه تنها به قصد سرگرم کردن و آرامش دادن به مخاطب گفته میشود و هدف آن لذت رساندن است، اظهار کرد: توجه به محتوا و مضمون در قصه از اهمیت زیادی برخوردار است اما اگر قصهای از مضمون آموزشی چندانی برخوردار نباشد از ارزش آن کم نمی کند.
خانجانی، گوینده، قصه و شنونده را اضلاع مثلث قصهگویی عنوان کرد و افزود: لحن اصلیترین ابزار در قصهگویی است، قصهگو با تکیه بر لحن صدا و قابلیتها و توانمندیهای فکری به شیوهای غیر مستقیم منظور خود را به مخاطب منتقل میکند.
وی همچنین توجه به مخاطب را امری مهم در قصهگویی برشمرد و گفت: مخاطب صرفاً یک شنونده و محکوم به شنیدن نیست بلکه قصهگو بایستی در لحظه لحظهی روایت قصه به مخاطب فکر کند و او را جزیی از قصه خود بداند.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه هنر قصهگو در این است که قصه را مال خود کند، خاطرنشان کرد: در قصهگویی اگر مجالی برای بیان همهی حوادث نیست میتوان حوادث فرعی را حذف کرد، اما حذف مطالب از متن قصه نبایستی باعث ایجاد گسستگی در قصهها شود و ارتباط بین حوادث باید حفظ شود؛ برای رفع ابهامها میتوان به تحلیل رویدادها و پیامهای آن حکایت پرداخت و احتمالاتی را در ذهن ایجاد کرد.
خانجانی با اشاره به اینکه مجهز کردن قصهها به آرایههای کلامیمانند تکیهکلامها، ضربالمثل، شعرو ... راهکاری مناسب برای پرداخت قصههاست گفت: هر فرد با تفکر و دیدگاههای مختلف میتواند تحلیلهای متفاوتی داشته باشد.
در ادامه این کارگاه آموزشی، علی خانجانی قصهها را بر دو گونه تمثیلی و استعارهای تقسیم و یادآور شد: در قصههای تمثیلی شخصیتها مهم است و بایستی ویژگیها و خصوصیات مد نظر گرفته شود.
خانجانی تصریح کرد: استفاده از متون کهن نیاز به بازنویسی یا بازآفرینی ندارد بلکه نوعی بازآفرینی خلاق یعنی مناسبسازی متون برای قصهگویی است.
وی، بازنویسی خلاق را فضایی برای آفرینش هنر و در عین حال وفاداری به اصل متن عنوان کرد و افزود: برای شنیدنی کردن یک قصه باید از واژهها و گفتاری استفاده کرد که مخاطب با شنیدن آن قصه بتواند در ذهن خود تصویرسازی کند.
خانجانی با بیان اینکه قصهگو در واقع گزارشگر مجموعه رویدادهای یک داستان است اظهار کرد: قصهگو برای روایت یک قصه بایستی احساسیتر و قویتر عمل کند به گونهای که اینگونه احساس شود که اگر او نبود ما از خیلی از چیزها بیخبر میماندیم.
به گفته وی، قصهها بایستی برای قصهگو درونی شود و با توجه به شخصیت و روحیات خود به روایت آن بپردازد.
به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه این کارگاه آموزشی ۲ روزه، مربیان شرکت کننده در این کارگاه در گروههای جداگانه متونی از ادبیات کهن را بازنویسی و قصهگویی کردند.
نظر شما