۱ آذر ۱۳۸۵، ۱۷:۱۸

تحولات تئوریک در روابط بین الملل(17)

مکانیسم توزیع توانمندی در ساختار بین الملل

مکانیسم توزیع توانمندی در ساختار بین الملل

خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: یکی از مباحث اصلی در روابط بین الملل چگونگی توزیع قدرت وتوانمندی ها است.کیفیت توزیع قدرت نوع ساختار را مشخص می کند .این مقال به بررسی این موضوع می پردازد.

به گزارش خبرنگار مهر، در نظام بین الملل  نوع توزیع توانمندی ها در میان واحدها،عامل تمایز آنهاست،همین توزیع است که مشخص می کند هر یک از این واحدها چه جایگاهی دارند.

اگر توزیع توانمندی ها میان دو بازیگر باشد، نظام دو قطبی است و اگر قدرت های بزرگ متعددی وجود داشته باشند،نظام چند قطبی است.در ساختار آنارشیک بین الملل ،هر تغییری منوط به تحول در ساختار قدرت است؛ به عبارت دیگر،چگونگی رفتار و برآیند تعاملات واحدها به نوع توزیع قدرت بستگی دارد.

در نظام آنارشیک نظام بین الملل امکان همکاری محدود است. با وجود اینکه دولتها ممکن است ازهمکاری  وهمگرایی سود اقتصادی  ببرند، اما عواید اقتصادی تحت الشعاع منافع سیاسی قرارمی گیرد. دولت ها همواره ازچگونگی توزیع عواید ناشی از همکاری نگران هستند و ازآن می ترسند که دیگران بیشتر از آنها ازهمکاری سود ببرند. بنابراین به رغم آنکه ممکن است عواید مطلق ناشی ازهمکاری زیاد باشد اما برای آنها آنچه اهمیت بیشتری دارد، عواید نسبی است .

وابستگی متقابل درجهان امروز رو به افزایش است، به رغم افزایش مطلق حجم تجارت ازمیزان نسبی تجارت تعادلات بین المللی به نسبت تولید ناخالص ملی کاسته شده است. اگروابستگی متقابل افزایش یابد، باعث  افزایش همکاری نمی شود، بلکه دامنه تعارضات را در حوزه های موصوعی مختلف افزایش  می دهد. 

در وابستگی متقابل آنچه مهم است تخصص تولیدی (تقسیم کار)است که در مناطق جغرافیایی مختلف شکل می گیرد .این تقسیم کار باعث شکل گیری ساختاری از قدرت اقتصادی در اروپای شمالی و آمریکا شده است که همه چیز را در اختیار دارد .

 درساختار اقتصادی جهان کشورهایی هستند که در جایگاه ضعف و وابستگی یکسویه هستند به نحوی که اگر صادرات آنها که مواد خام اولیه است توسط کشورهای توانمند خریداری نشود، اقتصاد آنها دچار بحران اساسی می شود .

بحث اصلی این مقال،نظام توانمندی درجهان است ،جهانی که سراسر قدرت و زوراست. البته این قدرت ابعاد مختلفی دارد وهمیشه براساس یک بعد خاص ثابت نیست. دردورانهایی بیشترحالت خشک وسخت افزاری داشته است ودردورانهایی حالت نرم افزاری پیدا کرده است .

سرمنشاءچگونگی توزیع قدرت در همه ابعاد ، اقتصادی است . با توجه به تاریخ جهان متوجه می شویم که ریشه نظام جهانی اروپایی است ؛ سود برندگان اولیه اروپایی بودند و هم قربانیان آن اروپایی بودند ،اما این نظام که در آغاز به اروپا محدود بود به تدریج به سراسر جهان بسط پیدا کرد و بخش هایی که در عرصه  بیرونی آن محسوب می شدند ،به مرور زمان به داخل آن جذب شدند به گونه ای که دیگر هیچ جایی از کره زمین خارج از این نظام جهانی نیست . 

در ساختار اقتصادی کنونی جهان، هردولتی بخشی از تقسیم کار جهانی را بر عهده دارد؛ سازوکار مالکیت و تولید در جهان در جنبه های مختلف علمی،صنعتی و فناوری به وجهی رقم خورده است که نوعی ثبات را بوجود آورده است؛این مقاومت از سوی مالکان هدایت ومدیریت می شود.

ساختارهای اقتصادی جهان و تقسیمات حاصل از آنها،عمیق و گسترده هستند.صحبت ازتغییر آن نیازمند نیرویی بیشتر یا حداقل  برابر است که آنهم به خرد و عقلانیتی فراتر نیازمند است . بنابراین کشورهایی که بدنبال تغییر در ساختار سیاسی و اقتصادی جهان هستند باید مبنای حرکت خود را بر ا قتصاد علم محور وفناوری مدار قرار دهند. 

کد خبر 409760

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha