۱۸ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۴

حکایت مردی به نام اژدر؛

آخرین بازمانده از نسل نقاشان قهوه‌خانه‌ای

آخرین بازمانده از نسل نقاشان قهوه‌خانه‌ای

زنجان-اتاقی کوچک با سقفی از چوب که رطوبت به داخلش نفوذ کرده و پیرمردی که همه عشق‌اش را در هنرش متجلی کرده است، آری «اژدر»در اتاقی برای بقای هنرش تلاش می‌کند.

خبرگزاری مهر-گروه استانها-زهرا مقدمی: به جرات می‌توان گفت که اژدر، تنها بازمانده هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای است، او راویت‌گر تاریخ هنر نقاشی قهوخانه‌ای در زنجان است، او همچنین اولین کسی است که در استان زنجان فیلم‌سازی کرد و در مسیر تدوین فیلم‌اش از زنجان تا آلمان مرارت‌ها کشید.

او از روزهایی می گوید که نگاتیوها را از طریق پست به آلمان می فرستاد و پس از ماه ها و بعد از تدوین برایش ارسال می شد.

اژدر از روزهایی می گوید که هنر نقاشی روی پرده در اوج بود، و مردم پای هنرش می نشستند تا تصاویر نقاشی های روی پرده ها را نقلان برایشان قصه گویی کنند، هنری که امروز  کورسویی از آن مانده و آرام آرام منسوخ می شود.

نقاشی قهوه‌خانه ، نقاشی روایی رنگ روغنی با درون‌مایه‌های رزمی، مذهبی و بزمی است که در اواخر قاجار و اوایل پهلوی همزمان با جنبش مشروطهٔ ایران، اوج گرفتنقاشی قهوه‌خانه شیوه‌ای از نقاشی ایرانی است. نقاشی روایی رنگ روغنی با درون‌مایه‌های رزمی، مذهبی و بزمی است که در اواخر قاجار و اوایل پهلوی همزمان با جنبش مشروطهٔ ایران، اوج گرفت. نمونه‌های قابل توجهی از آثار هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه‌ای در موزهٔ رضا عباسی نگهداری می‌شود.

مبداء این هنر، سنت قصه‌خوانی و مرثیه‌سرایی و تعزیه‌خوانی در ایران است که پیشینهٔ آن به سده‌ها پیش از ایجاد قهوه‌خانه‌ها و چای‌خانه‌ها می‌رسد. این نقاشی به دست هنرمندانی مکتب ندیده پدیدار شد.در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی همزمان با جنبش مشروطهٔ ایران، این هنر ایرانی اوج گرفت. پس از آن در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ خورشیدی، این شیوه مورد توجه هنرمندان مدرنیست ایرانی به ویژه اهالی مکتب سقاخانه قرار گرفت.

حسین محمودی معروف به اژدر سال‌ها است که در اتاق محقر و کوچک‌اش نقاشی می‌کند، روی مس حکاکی می‌کند و بالاخره هنرش را با همه مرارت‌هایی که دارد، عرضه می‌کند. اژدر شاید تنها بازمانده از نسل نقاشان قهوخانه‌ای است که این روزها به جرات می‌توان گفت نسل امروز تصور و تعریفی از این هنر ندارند.

آغاز هنر نقاشی از ۷ سالگی

اژدر در معرفی خودش می‌گوید: من حسین محمودی معروف به اژدر نقاش هستم. در سال ۱۳۱۹ شمسی در زنجان به دنیا آمدم و الان هم ۷۷ سال سن دارم. از همان دوران کودکی به نقاشی علاقه داشتم و شروع به طراحی کردم و وقتی به سن ۱۶ سالگی رسیدم، طراحی را تکمیل و شروع به نقاشی روغن بر روی بوم را کردم. همچنین به خود این جرات را دادم تا واقعه عاشورا را در ابعاد ۲ در ۳ متر نقاشی کرده و به یک درویش بفروشم.

وی ادامه می دهد: ۷ سال بیشتر نداشتم که به هنر علاقه مند شدم. آن زمان به طراحی و نقاشی علاقه داشتم و با پول تو جیبی مداد و کاغذ می‌خریدم. در ۹ سالگی سر از مسگری درآوردم. شاگرد مسگر شدن برای من دنیای دیگری داشت. محل کارم در نزدیکی میدان امیرکبیر معروف به «تیرچیلر میدانی» بود. ۲ سال در این صنعت کار کردم.

او ادامه می‌دهد: از سال ۱۳۳۸ هنر من نقاشی قهوه‌خانه‌ای است، هر چند هنر قلم‌زنی را نیز کماکان با چند شاگرد ادامه می‌دهم. در حال حاضر نیز این هنر را ادامه می‌دهم ولی اولین پرده را که فروختم، دومین تابلوی من در ابعاد یک متر در دو متر بر روی چادر ماشین بود که برای این کار، شمایل حضرت ابوالفضل (ع) را بر روی اسب انتخاب کردم و آن‌را هدیه دادم تا در کربلا (مسجد حضرت ابوالفضل) نصب شد و الان هم موجود است.

اژدر می‌گوید: خواهری داشتم که در همان سال بعد از ازدواج به کربلا رفت و هر تابستان به ایران می‌آمد و ۲۰ روز می‌ماند و همان روزها بود که تابلو را دادم تا به کربلا ببرند.

حمایتی از هنر نقاشی قهوخانه ای در کشور صورت نمی‌گیرد

وی با بیان اینکه در حال حاضر حمایتی از هنر نقاشی قهوخانه ای در کشور صورت نمی‌گیرد، ادامه می‌دهد: الان متاسفانه مسئولان حمایتی از این هنر نمی‌کنند، این در حالی است که علاقه دارم این هنر را آموزش دهم تا از بین نرود اما متاسفانه هیچ‌کس در این زمینه پا پیش نمی‌گذارد. هم‌اکنون کارگاهی دارم که ۲۰ نفر را آموزش می‌دهم و هر سال ۲ پرده همراه با تابلوهایی در ابعاد کوچک با مضامین تاسوعا و عاشورا طراحی می‌کنم.

به گفته اژدر، نقاشی قهوه‌خانه‌ای هنری ذهنی است و از روی مدل نقاشی نمی‌توان به این کار مبادرت کرد. هم‌اکنون در حال مطالعه کتاب نوحه امام حسین (ع) هستم که در این کتاب آمده است: «در میدان، امام حسین (ع) حضرت علی‌اصغر (ع) را در آغوش دارد و عمر سعد به حرمله دستور می‌دهد که حضرت علی‌اصغر (ع) را به شهادت برساند» که من این صحنه را مجسم کرده و به تصویر می‌کشم.

وی با بیان اینکه با مردمک چشم، چهره شخصیت‌ها را ترسیم می‌کنم، می‌گوید: چهره امام فقط از روی مردمک چشم تشخیص داده می‌شود.

اژدر در مورد وضعیت حال حاضر هنر نقاشی روی پرده می‌گوید: الان بازار این هنر در حدود شش سال است که از طرف ترکیه، نخجوان، آذربایجان خوب است و به عنوان نمونه یک آقای دکتری هست که سالانه چندین مورد سفارش نقاشی بر روی پرده را می دهد . اما متاسفانه در ایران جمع شده است.

در زنجان پرده خوان نداریم

این هنرمند پیشکسوت نقاشی قهوه خانه ای، با بیان اینکه نقالان زیادی در گذشته روایت نقاشی های روی پرده ها را نقل می کردند، می‌گوید: آخرین پرده‌خوان «سلیمان» بود که به رحمت خدا رفت و در حال حاضر در زنجان پرده‌خوان نداریم.

اژدر ادامه می‌دهد: پرده‌خوانی هنری است که درویش باید به خواندن آن وارد باشد. الان همه حرکات امام حسین (ع) در ذهن من حک شده است. یک پرده حدودا بین ۸۰ تا ۱۰۰ صحنه است. پرده من را به روستاها و چادرنشینان می‌برند و در آنجا پرده خوانان واقعه کربلا را همانند یک فیلم تلویزیونی با بیان خاص می خوانند.

وی ادامه می‌دهد: در جاهایی این پرده‌خوانی انجام می‌شود که سوادی وجود ندارد. درویش با این پرده‌خوانی اسلام را به مخاطبانش تبلیغ می‌کند. پرده‌خوانی تاثیر موثرتری دارد، چون بر روی پرده واقعیت‌ها ملموس‌تر نشان داده شده و با زبان تصویر بیان می‌شود.

اژدر تاکید می‌کند: از مسئولان می‌خواهم به من یک کارگاه بدهند. بعد از این همه سال فعالیت می‌خواهم کارگاهی داشته باشم که وقتی دو پرده در این کارگاه نصب می‌کنم، جا بگیرد. متاسفانه در این استان یک کارگاه برای آموزش و ادامه فعالیت هنری ام به من نداده‌اند.

از اژدر حمایت می کنیم

در این میان مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان زنجان از کمک به«اژدر» خبرداد و گفت: این اداره کل طی سال های اخیر برای تدوام فعالیت های استاد محمودی« اژدر» کمک هایی در قالب برنامه ریزی برای حضور وی در برخی نمایشگاه ها کرده است.

یحیی رحمتی با تاکید بر اینکه کمک به هنرمندان صنایع دستی و تدوام فعالیت های آنها از مهم ترین برنامه های اداره کل میراث فرهنگی است، افزود: یکی از اهداف مهم سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جلوگیری از منسوخ شدن صنایع دستی و هنرهای سنتی است، که در این راستا دوره های آموزشی این هنر توسط پژوهشکده میراث فرهنگی در تهران انجام می شود.

در گذشته قهوه‌خانه‌ها به شیوه چند رسانه‌ای مردم را جذب و آن ها را سرگرم می‌کردند. شخصی که به آن نقاش گفته می‌شد به قهوه‌خانه می‌آمد و صحنه‌ها و چهره‌های وقایع مهم تاریخی و حماسی از جمله واقعه کربلا را ترسیم می‌کرد. سپس نقال از روی همان نقش‌ها با علم بر مقاتل و یا کتب حماسی به روایت داستان خود می‌پرداخت. این کار هم به گردهمایی مردم و هم به ماندگاری آثار سنتی، ملی، آیینی و مذهبی ما کمک می‌کرد.

کد خبر 4108364

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha