خبرگزاری مهر، گروه استانها- «ردپایی بر آسمان»، کتاب خاطرات رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و یادگاری از سه هزار شهید استان سمنان به قلم و تلاش عبدالوهاب ناظمیان و با بازنویسی و تصحیح مرتضی حاجیان نژاد بانام دوم یادی از یاران امام خمینی(ره) توسط انتشارات سوره مهر و حوزه هنری استان سمنان در قطع رقعی با ۱۷۴ صفحه منتشر شد.
«ردپایی بر آسمان» مجموعه خاطراتی است که عبدالوهاب ناظمیان رزمنده ۶۳ ساله سمنانی بهصورت سرگذشت خود جمعآوری کرده و مرتضی حاجیان نژاد نسبت به نگارش و بازنویسی آن اقدام ورزیده است لذا این کتاب را میتوان در زمره آثاری دانست که به مقوله اتوبیوگرافی و روایت خاطرات دفاع مقدس بهویژه یادی از جانبازان شیمیایی میپردازند و نگاهی صرفاً روایت محور دارند.
مراحل گردآوری این کتاب همچنین در فروردینماه ۹۳ به اتمام رسید و امروز به همت انتشارات سوره و حوزه هنری استان سمنان در دسترس علاقهمندان است.
این کتاب همچنین نخستین نوشتار از مجموعه خاطرات جنگ تحمیلی در استان سمنان است که بانام خاطرات رزمندگان دفاع مقدس(۱) منتشر میشود و تاکنون شاهد نشر هشت مجموعه دیگر در این قالب بودهایم ویژگی این مجموعه از خاطرات مصاحبه با راویان و پینوشتهای تفصیلی است که به مخاطبان نسل جوان کمک میکند تصویر بهتری از دفاع مقدس داشته باشند.
«ردپایی بر آسمان» روایتی شخصیت محور از خاطرات دفاع مقدس است که بازندگی نامهای کوتاه از ناظمیان آغاز و به عملیات مهم دوران دفاع مقدس که وی در آنها حضورداشته منجر میشود در این کتاب همچنین به وقایع حج سال ۶۶ نیز بهصورت تمثیل عینی پرداخته میشود چراکه نگارنده خواهر خود را در این حادثه ازدستداده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: ...به رودخانه عریضی رسیدیم، یکی از رزمندگان همینکه نگاهش به رودخانه افتاد چهرهاش مکدر و گرفته شد، گویی خاطره خوبی از این محل نداشت وقتی علت ناراحتیاش را جویا شدم گفت دریکی از عملیات ها که در تاریکی شب انجام میشد و ما در حال ماموریتمان بودیم وجود این رودخانه باعث شد تا عدهای از ما غافلگیر شده و به اسارت دشمن دربیایند و برخی دیگر نیز کنار همین رودخانه به شهادت رسیدند. در این مکان بود که فرمانده دستور توقف خودروها را صادر کرد. ابتدا فکر کردیم این همان منطقهای است که برای مأموریت ما در نظر گرفتهشده اما پس از پیاده شدن از اتومبیل متوجه شدم که دلیل توقف خودروها وجود ایستگاه صلواتی و استراحت رزمندگان بوده است...
در دیگر بخش کتاب میخوانیم... ساعت پنج صبح شنبه دشمن شلیک توپ و خمپاره را طبق معمول روزهای گذشته آغاز کرد که تا هشت صبح ادامه داشت. آخر شب، دشمن تانکهای نیمسوختهای را که بهوسیله رزمندگان ما متوقفشده بودند به مکان دیگری منتقل کرد چند دقیقه بعد دیدم سربازی عراقی برای برافراشتن پرچم کشورش روی تپههاست، میدانستم که با این کار میخواهند کارهای تبلیغاتی کنند...آتش ۱۴ ساعته دشمن ادامه داشت و تعداد مجروحان ما بیشتر و بیشتر میشد. نزدیک غروب برادر محسن سیادتی پرکشید و به خیل شهدا پیوست. پس از چند روز مقاومت رزمندگان اسلام نتیجه داد و حدود ساعت ۱۰ شب تمامی تانکها و نیروهای عراقی منطقه را ترک کردند...
«ردپایی بر آسمان» هماکنون در دسترس علاقهمندان به دفاع مقدس و روایت های تاریخ شفاهی معاصر است.
نظر شما