به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سینما هنر و تجربه شیراز، علی آذری جلسه را با این جمله آغاز کرد که «در این مستند، موسیقی بستری میشود برای بررسی وضعیت فرهنگی و حتی سیاسی یک دوران خاص از تاریخ ایران» و در ادامه کارگردان فیلم را دعوت به صحبت با تماشاگران کرد.
سیدوحید حسینی اکران فیلم خود در شیراز را به حسن ریاحی که اهل شیراز است، تقدیم کرد و صحبتهای خود را این گونه آغاز کرد: از دوران نوجوانی به موسیقی علاقهمند بودم و همیشه در ذهنم طرحی برای ساخت فیلمی در مورد موسیقی دوره جنگ داشتم. در دوران سربازی با توجه به اینکه لیسانس فیلمسازی داشتم، طرح اولیه این مستند را به روایت فتح دادم و آقای همایونفر، مدیریت روایت فتح، با آن موافقت کرد و من این فیلم را در دوره سربازی ساختم. اکثر مصاحبهها در خانه خودم فیلمبرداری شد و از امکانات محدودی که داشتم، استفاده کردم. البته بعدا بخشی ازهزینههای تدوین، صداگذاری و اصلاح نور و رنگ از طرف روایت فتح به من داده شد، اما بابت دستمزد عوامل، هیچ پولی را پرداخت نکردند. قبل از شروع این پروژه، حدودا ۳۰ درصد آنرا در ذهنم داشتم، اما به دلیل اینکه برای پیدا کردن افراد مدت زیادی را صرف میکردیم، بیشتر پژوهشها، هم زمان با فیلم برداری انجام شد. البته از ابتدا فیلمنامهای برای این مستند نداشتم. ساخت مستند «بزم رزم» را در سال ۹۴ آغاز کردم و حدودا یک سال به طول انجامید.
تصاویر آرشیوی خاص و نادر
آذری سپس در مورد تصاویر آرشیوی بسیار خاص و نادری صحبت کرد که در این مستند نمایش داده میشود و عنوان کرد که پیدا کردن چنین تصاویری بسیار عجیب و سخت است و به نظر میآید که جمع آوری آنها خود یک داستان باشد.
حسینی در این مورد توضیح داد: هیچ آرشیو منظمیاز موسیقی آن دوران به صورت یکجا و دستهبندی شده وجود ندارد، البته به جز صداوسیما که به سختی اجازه دسترسی میدهد. من یک آرشیو شخصی دارم که قطعات بسیاری از موسیقی دوره انقلاب و جنگ در آن وجود دارد. از آرشیو موزه موسیقی به مدیریت آقای علی مراد خانی استفاده کردیم، که حدودا ۱۲۰۰۰ کاست در آن وجود دارد و اصلا منظم نیست. ما باید چندین کاست را گوش میدادیم تا آهنگ مورد نظر را پیدا کنیم و در نهایت شش قطعه را آرشیو موزه موسیقی در اختیار ما قرار دادند که در فیلم استفاده کردیم، از جمله قطعه کردی کامکار که حتی خود آقای بیژن کامکار آن را نداشتند و آن را روی یک مستند انگلیسی که در مورد انقلاب بود، پیدا کردیم. فیلمخانه ایران نیز در پیدا کردن تصاویر آرشیوی به ما کمک زیادی کرد. فیلمخانه ایران زیر مجموعه وزرات ارشاد است و با مدیریت خوب خانم طاهری، آرشیو بسیار منظمی دارد و تصاویر خوبی را در اختیار ما قرار دادند. تصاویر دیگری نیز از طریق آقایان کاظمی و از آرشیو صداوسیما در اختیار ما قرار گرفت. مکتب خانه میرزا عبدالله نیز در پیدا کردن قطعات و تصاویر به ما کمک کرد و همچنین آقای مجید درخشانی قطعاتی را در اختیار ما قرار دادند. پیش از این چند نفر دیگر در مستندهای مختلف به این موضوع پرداختهاند، اما تا الان فیلم جامعی مانند «بزم رزم» در این مورد ساخته نشده است.
علی آذری با اشاره به این موضوع که زمان ۱۲۳ دقیقهای فیلم برای مستند تا حدی غیرمتعارف است، در مورد تدوین فیلم عنوان کرد: تدوین بسیار خوب، به جذابیت این مستند اضافه کرده و از نقاط قوت آن محسوب میشود. فصل بندی فیلم باعث میشود که تماشاگر از زمان نسبتا طولانی مستند خسته نشود.» و در ادامه از خانم محدثه گلچین عارفی خواست که در مورد تدوین فیلم و این که آیا از اول میدانستند زمان فیلم بالای دو ساعت میشود، صحبت کند.
گلچین عارفی پاسخ داد: به خاطر وسعت موضوع و تعداد زیاد افرادی که قرار بود با آنها مصاحبه کنیم، ما از ابتدا نگران طولانی شدن فیلم بودیم. حتی نسخه اولیه که تدوین شد، ۴۰ دقیقه طولانیتر بود که ما به هیچ عنوان تمایلی به حذف آن ۴۰ دقیقه نداشتیم که شامل چند قطعه دیگر و چندین خاطره بود. اما متاسفانه مجبور به حذف آنها شدیم، چون زمان فیلم طولانیتر میشد و ما قصد ساخت یک مستند دو قسمتی را نداشتیم. گستردگی آرشیوها و مصاحبهها، کار تدوین را سختتر میکرد و به نظرمان رسید که فصل بندی برای تدوین این مستند مناسب باشد، چون ما مجبور بودیم که به شکلی قسمتهای مختلف فیلم را از هم جدا کنیم. انتخاب عنوانهای گوشههای ردیف دستگاهی برای فصل بندی، ایده خود من بود.
گفتار متن ناهماهنگ
آذری در ادامه جلسه به مصاحبهها اشاره کرد: در نگاه اول به نظر میرسد این مستند فقط از یک سری مصاحبه، موسیقی و عکس تشکیل شدهاست، اما در طول مصاحبهها، تعدادی از مدیران موسیقی و صداوسیمای آن دوران، در جریان پرسش و پاسخها و جلوی دوربین، تصمیمات خود در آن دوران را بازنگری میکنند. به عنوان مثال آقای شاهنگیان میگویند که «من نسبت به آن آهنگ تنگ نظری کردم و البته شاید تصمیم من در آن زمان درست بود.
آیا شما از ابتدا تصمیم داشتید که مدیران را در این فیلم دخیل کنید؟
کارگردان «بزم رزم» در پاسخ به این سوال گفت: از ابتدا مدیران در لیست ۷۰-۸۰ نفری من بودند که البته بسیاری از آنها حاضر به انجام مصاحبه نشدند. اگر حسین علیزاده و بیژن کامکار را قهرمان این مستند بدانیم، از نظر من آقای شاهنگیان نیز به شکل دیگری قهرمان فیلم بودند. شاید در آن دوران چاره دیگری برای تصمیم گیریهایشان نداشتند. جرات و جسارت آقای شاهنگیان که حاضر شدند با این فیلم همکاری و خود را نقد کنند، از جمله اتفاقات خوب این مستند است.
در بخش دیگری از این نشست مطالبی پیرامون گفتار متن فیلم مطرح شد. علی آذری در این مورد توضیح داد: به نظر من، نریشن با فیلم هماهنگ نیست و باعث ایجاد یک ناهمگونی در فیلم شدهاست. چون بعد از شنیدن یک نریشن، مدت زیادی از فیلم دیگر نریشنی را نمیشنویم. درحالیکه در صورت هماهنگی بیشتر نریشن باعث ایجاد یک ریتم در فیلم شده و امکان ارتباط بهتر تماشاگر را فراهم میکند.
دلیل استفاده از صدای صابر ابر برای گفتار متن فیلم چه بود؟
سید وحید حسینی در پاسخ با اشاره به طولانی بودن زمان فیلم عنوان کرد: زمان فیلم طولانی است و یک سری از مسائلی که در ذهن داشتم، در مصاحبهها بیان نشد، در نتیجه مجبور بودم برای بیان آن مسائل از نریشن استفاده کنم و متاسفانه درست است که زیاد با فیلم همگون نیست. دلیل انتخاب صابر ابر هم صدای خوب ایشان بود.
انتخاب هوشمندانه گروه چاووش
آذری در ادامه این نشست به انتخاب گروه چاووش اشاره و آنها را موتور حرکت دهنده بخش جنگ فیلم توصیف کرد و با توجه به این که در حال حاضر هر کدام از اعضای چاووش، طلایه دار موسیقی هستند، انتخاب این گروه را برای فیلم بسیار هوشمندانه دانست: زمانی که ما مساله متوقف کردن اجرای گروه چاووش را در فیلم میبینیم، متوجه یک تکرار تاریخ هستیم که الان کنسرت بسیاری از بزرگان موسیقی لغو میشود.
حسینی در این مورد توضیح داد: کارهای گروه چاووش از نوجوانی جزء علاقهمندیهای من بود. گروه چاووش در موسیقی آن دوران نقش بسیار مهمی داشتند و به قول حسین علیزاده، این گروه موسیقی بزمی را به رزمی تبدیل کرد. در مورد مساله تکرار تاریخ، این مستند تاریخ معاصر ما به روایت موسیقی است. شاید الان باور این که حمل ساز در آن دوران نیاز به مجوز کتبی داشته، برای ما سخت باشد، به همین روال شاید در سالهای آینده هم هیچ کنسرتی لغو نشود.
محدثه گلچین عارفی در پاسخ به سوال تماشاگران در مورد رعایت نکردن سیر تاریخی در این فیلم، عنوان کرد: در این مستند به غیر از سیر تاریخی، با یک سری آدمهای جریانساز روبهرو بودیم و اگر فقط با سیر تاریخی و بدون نظم، افراد و قطعات را میآوردیم، با توجه به زمان طولانی فیلم، تماشای آن خسته کننده میشد و از جذابیت آن کاسته میشد.
حسینی در پاسخ به سوالات دیگری از تماشاگران در مورد مصاحبهها و همچنین ممیزی فیلم گفت: شاعران و تنظیم کنندهها از ابتدا در لیست من بودند، اما گنجاندن همه این مصاحبهها در یک فیلم امکان پذیر نبود. البته من در انتخاب افراد سعی کرد که خواننده محور نباشم. در مورد ممیزی هم بعد از این که فیلم آماده شد و آن را برای بررسی به روایت فتح و بعد از آن به وزرات ارشاد تحویل دادیم، تا الان هم از فیلم صحنهای حذف نشده است..البته شاید این مساله به خاطر صداقت من بود که سعی کردم بی طرفانه و بدون بازیهای سیاسی، همه چیز را همان گونه که بود، نشان دهم و از همه گرایشهای فکری استفاده کردم و صادقانه صحبتهای همه را نشان دادم.
به گزارش خبرنگار مهر، در پایان این نشست، علی آذری پرسشی را در مورد کار بعدی سید وحید حسینی مطرح کرد؛ او هم از ساخت مستندی درباره دکترعبیدی گفت: این مستند یک روایت از داروسازان است که از دهه ۲۰ شروع و با مرگ دکتر عبیدی تمام میشود.
نظر شما