به گزارش خبرنگارمهر، این روزها نمایشگاه «پرسه در سکوت» در گالری «آ» برپاست. نمایشگاه عکس های محمد حدادی و پریسا زیار که هر کدام از آنها گرچه از ۲ دریچه مختلف به واقعیت های پیرامونی نگاه کرده اند اما ویژگی مشترک عکس های آنها در این است که با دوربین موبایل ثبت شده اند.
محمد حدادی درباره این نمایشگاه به خبرنگار مهر گفت: همه عکس های این نمایشگاه با گوشی موبایل آیفون عکاسی شده است و هیچ کدام در کامپیوتر دستکاری نشده اند و نهایتا کمی رنگ و نورشان تنظیم شده است همچنین موضوع عکس ها نیز متفاوت هستند اما هر ۲ ما از خالی ها و سکوت ها عکاسی کرده ایم.
وی ادامه داد: من از جاهایی که انسان ها زندگی می کنند اما برای لحظاتی از حضورشان خالی شده است، عکاسی کرده ام و پریسا زیار بیشتر از انعکاس واقعیت ها و فضای واقعی در سطوحی مانند آب و شیشه عکاسی کرده است. در مجموع ۳۵ عکس در نمایشگاه روی دیوار رفته است که ۱۵ اثر متعلق به همسرم است و ۲۰ اثر متعلق به من است.
این عکاس در توضیح اینکه چرا عکاسی با موبایل را انتخاب کرده اند، بیان کرد: در حال حاضر همه همراه خود موبایلی دارند که تقریبا دوربین های خوبی نیز روی آنها وجود دارد. از آنجایی که ما به عنوان عکاس نیز هر لحظه مترصد صید کردن یک موقعیت برای عکاسی هستیم موبایل وسیله خوبی است که همیشه برایمان در دسترس است. من از صحنه هایی عکاسی کردم که ۵ ثانیه بعد دیگر آن موقعیت نمی توانست به آن شکل وجود داشته باشد و سرعت عمل عکاسی با موبایل به کمکم آمد. بیشتر از وسیله عکاسی خواستیم به سوژه و لحظه اهمیت بدهیم ضمن اینکه کیفیت همه عکس ها به خوبی عکاسی با دوربین است فقط نمی توان در سایز بزرگ آنها را ارایه داد که در این آثار ابعاد اهمیتی ندارد.
حدادی درباره اهمیت داشتن سایز عکس در عکاسی گفت: گاهی شما فقط یک عکس را بزرگ می کنید تا از فاصله دورتری بتوان آن را دید و در ماهیت آن تغییری ایجاد نمی شود. اثر در ابعاد بزرگ باید معنی متفاوتی به عکس ببخشد وگرنه سایز عکس تفاوت چندانی در ماهیت عکس نمی کند. برای من در این عکس ها قصه لحظه ها مهم بودند و اینکه مخاطب یک صحنه از میز غذاخوری بدون حضور انسان را ببیند و بعد و قبل آن را حدس بزند. در این عکس ها ابعاد اهمیتی نداشتند جز اینکه اتفاقا مخاطب باید به اثر نزدیک شود تا آن را درک کند و این نزدیک شدن مخاطب به عکس، نزدیک شدن به سوژه و قرار گرفتنش در همان موقعیت را تصویر می کند.
این عکاس با اشاره به اینکه نگاه به محیط وقتی از حضور انسانی خالی است از زمان کودکی در او شکل گرفته است، بیان کرد: پدرم دوربین قدیمی داشت که من بسیار علاقه داشتم از پشت ویزور آن به دنیا نگاه کنم و حتی وقتی داخلش نگاتیو نبود من این کار را می کردم و شاتر هم می زدم. معمولا در نوجوانی وقتی این کار را می کردم که اعضای خانواده نباشند و از همانجا فضاهای خالی برایم مهم شد.
وی با انتقاد از اینکه با آمدن دوربین های دیجیتال اهمیت لحظه در عکاسی از بین رفته است و عکاسی سهل الوصول شده است، ادامه داد: این روزها خیلی وقت ها عکس ها شانسی خوب از آب در می آیند. شما از یک لحظه ۱۰ فریم عکس می گیرید و یکی از آنها خوب می شود و ۹ تای دیگر را دور می ریزید. شاید عکاسی با موبایل این فاجعه را جدی تر هم کرده است اما برای خود ما اینطور بود که با همان دقت عکاسی نگاتیو کلید ثبت عکس را بزنیم. فکر نکردیم از یک لحظه مدام عکس بگیریم و بعد خراب ها را دور بریزیم.
وی در پایان صحبت هایش متذکر شد: من معتقدم با موبایل هم که عکاسی می کنیم باید از دریچه صفحه عکاسی ببینیم یک صحنه ارزش عکس گرفتن دارد یا نه. ممکن است صحنه ای به نظر برای عکاسی مناسب باشد اما وقتی از پشت ویزور دوربین یا صفحه موبایل به آن نگاه کنیم، دیگر آن ارزش بصری را نداشته باشد.
حدادی در استیتمنت نمایشگاه «پرسه در سکوت» نیز نوشته است: «عکاسی رئالیستی همچون مواجهه بصری با «امر واقع» با ۲ رویکرد عمده همراه بوده است.
در رویکرد اول، عکاس توجه و تمرکز خود را به آنچه از فرط عادی و آشنا بودن اغلب نادیده می ماند، معطوف میکند و با برگزیدن پارههایی از واقعیت و بیرون گذاشتن پارههای دیگر، میکوشد به میانجی «قاب بندی» و از طریق تمرکز بر «امر جزیی» به تصویری از «امر کلی» دست یابد تا اگر به تعبیر همینگوی «بخت با او یار باشد» و در زمان و مکان مناسب «حضور» داشته باشد، لحظهای را ثبت کند که از فرط واقعی بودن نوعی حظ انتزاعی در مخاطب ایجاد کند.
اما در رویکرد دوم، هر چند همچنان مصالح کار عکاس «واقعیتِ واقعی» و نه «واقعیت مصنوع» است اما عکاس تلاش میکند زاویه دیدی غیر معمول اختیار کند تا از راهی سادهتر به همان «انتزاع» که آرمان نهایی هنر رئالیستی در مفهوم کلی است، دست پیدا کند؛ انتزاعی که فیالمثل، با یاری بخت در قلههای هنر رئالیستی همچون «پیرمرد و دریا» اثر همینگوی یا تابلوهای ادوارد هاپر به چنگ آمده است.
در زمانهای که بیش از هر چیز در هجوم عکسها هستیم و «عکس» از فرط «فراوانی» اهمیت زیباییشناسانه خود را تا حدود زیادی از دست داده است، رویکردها اهمیت بسیاری مییابند.
در این نمایشگاه، تلاش ۲ عکاس که کوشیدهاند در حد خود از رهگذر تمرکز بر «امر واقع» تأثیری کمابیش انتزاعی به وجود بیاورند، به تماشا گذاشته شده است.»
نظر شما