به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، این روزها با آغاز هفته کتاب و کتابخوانی رویدادهای مختلفی برای ترغیب افراد مختلف به کتابخوانی برگزار میشود.اغلب این رویدادها مسکنهای موقتی برای آشتی مردم با کتاب هستند، با این حال نکته مثبتی که در سالهای اخیر شاهد آن هستیم فعالیت کم و بیش کسبوکارهای مبتنی بر فناوری در زمینه ترغیب افراد به کتابخوانی است.
اگر از چهارشنبه هفته گذشته با اسنپ سفر کرده باشید ممکن است با بسته مخصوص این سامانه به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی مواجه شده باشید. سامانه هوشمند حملونقل اسنپ برای بار دوم با همکاری نشر افق اقدام به برگزاری کمپینی به نام «کتابگردون» کرده است. این کمپین از ۲۴ آبان آغاز شده و تا ۵ آذر ادامه دارد و مسافران میتوانند کتابهای داخل خودرو را بردارند و یا کتابهای خود را برای مطالعه مسافران دیگر جا بگذارند. برای اطلاع از جزئیات کمپین کتابگردون پای صحبتهای رضا هاشمینژاد، مدیر نشر افق، نشستیم و از او درباره نحوه همکاری با یک کسبوکار آنلاین پرسیدیم.
* سالهاست درباره سرانه پایین مطالعه در ایران صحبت میشود، با این حال هیچ یک از مسئولان و اهالی متخصص در این حوزه راهکاری عملی برای بهبود این موضوع در پیش نگرفتند. به نظر شما علت چیست؟
- از نگاه من ریشه اصلی این مسئله را باید در نظام آموزشی کشورمان جستوجو کنیم. اصلاح آموزش و پرورش امری زیربنایی و نیازمند سیستمی مدرن و بهروز است. اصلاح این سیستم زمانی صورت میگیرد که دغدغه اصلیاش آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان این مرز و بوم باشد. امروز در کشور ما مسائل و مشکلاتی وجود دارد که اولویتها را تحتالشعاع قرار میدهد و هر گونه تغییری را در نظام آموزشی به تاخیر میاندازد. همچنین نوعی کهنسالاری وجود دارد که با اصرار بر رفتار کنترلگرایانه خود مسیر رشد تفکر مدرن را مسدود میسازد. هنگامی که نگاه مبتنی بر پذیرش واقعیات رشد نکند مهارت در نظر گرفتن واقعیتها نیز تربیت نمیشود.
* آیا در این بحث مسئولان ذیربط، نظیر ارشاد و همینطور ناشران، نقشی بر عهده ندارند؟
- قطعا دارند. اما به نظرم ارشاد هم باید تمرکز خود را بر بهبود نظام آموزشی کشور بگذارد. سیستم آموزشی در کشور ما تنها مختص به مدارس نیست و پیشدبستانیها را نیز شامل میشود. از آنجایی که جذب بچهها به آموزش در همان مقاطع ابتدایی صورت میگیرد، توجه به این مقاطع بسیار مهم است و ارشاد باید در تمامی مقاطع برای آشنایی بچهها با کتاب وقت بگذارد. مدتی است طرح زنگ مطالعه در مدارس مطرح شده، با اینکه اجرایی شدن چنین طرحهایی بودنش بهتر از نبودنش است، اما راهکاری در جهت اصلاح فرم محسوب میشود و هنوز به بهبود محتوا نزدیک نشدهایم.
درباره ناشران باید بگویم که مشکل اصلی این است که اغلب ناشران ما به صورت تخصصی کار نمیکنند و فقدان عمل مبتنی بر تخصص نیز ریشه در ضعفهای آموزشی کشور دارد. امروز مقدار، تنوع و کیفیت کتابهای ما پاسخگوی نیاز مخاطبانمان نیست. اگر ناشران سطوح ادبی مختلف را در اختیار انواع مخاطبان قرار میدادند و جواب سوالهای سلایق مختلف جامعه در کتاب پیدا میشد، میزان اقبال مردم نسبت به کتاب تا این حد پایین نمیآمد. با آنکه مشکلها بر قوت خود باقی است ولی به نظرم در حوزه نشر اتفاقهای مثبتی نیز در جریان است. امروز ناشرانی با فکرهای جوان وارد عرصه شدهاند، ناشرانی که با طرحهای تازه خود در حال تغییر بازی هستند.
* به نظرتان کمپینهایی شبیه به «کتابگردون» چقدر میتواند در بحث آشتی مردم با کتاب و کتابخوانی موثر باشد؟ در کل نسبت به حرکتهایی از این دست چقدر خوشبین هستید؟
- برای آنکه انسان بتواند عمیق فکر کند به دو امر ضروری نیاز است: توجه و شدت توجه. وقتی چیزی جلوی چشم شما باشد ناخودآگاه بیشتر به آن فکر میکنید. وجود و حضور کتاب داخل خودروهای اسنپ میتواند توجه افراد را جلب کند و باعث شود که نگاهی به آن بیاندازند، یا ورقی بزنند. بنابراین این کمپین به تنهایی میتواند میل افراد را نسبت به مطالعه کتاب تحریک کند. در صورتی که بخواهیم شدت توجه افراد به کتاب را افزایش دهیم باید طرحهای مشابه کتابگردون را تکرار کنیم. به این ترتیب موجی راه میافتد که میتواند علاوه بر جلب توجه مخاطبان به کتاب، آنها را تشویق به مطالعه کند.
* آیا کمپین کتابگردون میتواند باعث شود که مسافران لحظهای سرشان را از روی گوشی بلند کنند؟
- به نظرم تلفنهای هوشمند هرگز رقیب کتاب نبودهاند. در واقع به همان میزان که میتوانند تهدید باشند فرصت هم هستند. ما در کمپین کتابگردون از همین ابزار برای نزدیک کردن افراد به کتاب استفاده میکنیم. در واقع وقتی مسافران سوار خودروهای اسنپ میشوند پیامی مبنی بر این دریافت میکنند که میتوانند در مسابقه کمپین کتابگردون شرکت کنند. مسافران میتوانند برای شرکت در این مسابقه حین سفر با اسنپ از کتابهای موجود در خودروهای اسنپ عکسی بیاندازند و در شبکههای اجتماعی خود منتشر کنند. بنابراین تکنولوژی موبایل یکی از اصلیترین ابزارهای اجرایی این کمپین است. از دریافت پیام تا گرفتن عکس و ارسال آن در شبکههای اجتماعی همگی با یک گوشی هوشمند انجام میشود و در نتیجه این کنشها افراد تشویق به ورق زدن کتاب میشوند.
* اگر به جای ارائه کتاب در کتابفروشی آن را داخل وسیله حملونقل هر روزه مردم به آنها ارائه دهیم میتوانیم قدمی در راه آشتی عامه مردم با کتاب برداریم؟
- ما در فرهنگمان عادت به مقدس کردن مکانها و افراد داریم. به نظرم این اتفاق برای کتابفروشیها هم افتاده و اتفاقا به ضرر کتاب تمام شده است. چرا که انسان نوعا از چیزهای غیرهمجنسش گریزان است. به هر حال دسترسی آسان به کتاب و جلوی چشم بودن آن بی تاثیر نیست.
* معیار شما برای انتخاب کتابهای این کمپین چه بوده و چه رده سنی و چه ژانرهایی را در آن قرار دادهاید؟
- من تصمیم گرفتم در جلسه انتخاب کتابها شرکت نکنم. شاید دخالتم در انتخاب کتابها باعث میشد این تصور به وجود آید که کتابهای خاکخورده نشر افق را به کمپین کتابگردون اهدا کردهایم. گروهی متشکل از چند کارشناس نشر افق و شرکت اسنپ مسئول انتخاب کتابها شدند و جامعه متنوعی از کتابهای داستانی تألیفی و ترجمه را برای سطوح مختلف مخاطبان برگزیدند.
* سوال آخر اینکه آیا شما خودتان هم اسنپ سوار میشوید؟
- خیلی زیاد. بامزه است که بگویم آقای اسداله امرایی اسنپ را به من معرفی کردند. به نظرم آقای امرایی بخشی از جامعه ادبی ما را اسنپی کردند. خاطرم هست حدود دو سال پیش مراسمی در کتابفروشی افق داشتیم؛ در پایان مراسم وقتی میخواستیم ماشین بگیریم آقای امرایی اپلیکیشنش را به ما نشان داد و همه ما را اسنپی کرد. این روزها به قدری مشکل جای پارک زیاد است که برای اغلب سفرهای داخل شهریام از اسنپ استفاده میکنم، به خصوص آنکه اغلب ذهنم مشغول است و تمرکز رانندگی در شلوغی شهر تهران را ندارم.
نظر شما