۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۹

یک دیدار؛

روایت کسب معرفت از افغانستان تا سوریه/ دُرّ شهادت نصیب حسنی شد

روایت کسب معرفت از افغانستان تا سوریه/  دُرّ شهادت نصیب حسنی شد

مهدیشهر - دیدار مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی با خانواده شهید حسن حسنی از مدافعان حرم، یک‌بار دیگر روایت شهیدی را تجدید خاطر می‌کند که «حسنی» بود اما «زینبی» لقب گرفت.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- محمدحسن مقدم نیا: محله‌ای قدیمی در مهدی‌شهر ابتدای کوچه‌ای با شیب زیاد اما درب کوچکی قرار دارد اهالی خانه آماده پذیرایی هستند گشایش درب خبر از ورود به مکانی معنوی می‌دهد همان دری که آخرین تابستان۹۶، حسن از آن عبور کرد تا آخرین مرحله سفرش را به سوریه رقم بزند، این درب کوچک حرف‌های زیادی برای گفتن دارد ...

مرد میان‌سالی که نشان از گذر نیم‌قرن زندگی بر چهره دارد در درگاه منتظر است، اهالی خانه او را پدر شهید حسن حسنی معرفی می‌کنند پدری که حتی در تشییع‌جنازه فرزندش نیز نتوانست حضورداشته باشد، وقتی به مهمان‌ها معرفی می‌شود سرش پائین است حیای خاص در چهره دارد دستانش چاک‌چاک از زحمت مهروموم‌ها کارگری است پوستش آن‌قدر آفتاب‌خورده که می‌توان از دور فهمید خورشید چه روزگاری را با او در زمین‌های کشاورزی خلوت کرده است.

خانه شهید پذیرای مهمانان

دستانش زبرش را دراز می‌کند به نشانه خوش‌آمد و این بار مهمانانش مدیران فرهنگی و در رأس آن‌ها حجت‌الاسلام دارابی معاون امور مجلس و استان‌های سازمان تبلیغات اسلامی است در این دیدار اما مدیرکل و معاونان تبلیغات اسلامی استان سمنان نیز هستند از مقابل در خروجی تا ورود به خانه چند گامی فاصله است راهرویی باریک به‌اندازه عبور دو نفر، همان راهرویی که حسن از آن گذشته تا تنگی دیوارهای قفس دنیا را بگشاید و سمت رهایی پرواز کند.

خانه آن‌قدر کوچک است که در آن مهمان‌ها به‌سختی جا می‌گیرند و سخن با روایت پدر شهید حسنی آغاز می‌شود که می‌گوید: با سایر فرزندانم فرق می‌کرد مؤمن بود، متدین به معنای تمام از افغانستان که به ایران آمد فکرش را هم نمی‌کردیم چنین افتخاری نصیبش شود اما رفت و جاودانه شد با دوستانش باهم ولایتی‌هایش در تیپ فاطمیون.

پدر شهید حسنی می‌گوید: مسئولان افغانستان برای حضور ما در ایران و تشییع‌جنازه فرزندم اجازه خروج ندادند و پسرم بدون حضور پدر، مادر و همسرش به خاک سپرده شد، من و مادرش خیلی تلاش کردیم که آخرین بار پیکرش را حداقل ببینیم ... نشد. همسر جوانش که سه ماهی بیشتر از ازدواجشان نگذشته بود نیز نتوانست بر بالین وی حاضر شود.

حسرت‌ها پدرانه بیان میشوند

وی ادامه می‌دهد: امروز هم به بهانه زیارت کربلا در اربعین به عراق رفتیم از راه برگشت به ایران و مهدی‌شهر آمدیم تا مزار فرزندمان را ببینیم فکرش را هم نمی‌کردیم برای زیارت مقبره فرزند شهید مدافع حرممان بخواهیم این‌همه سختی بکشیم، انتظار داشتیم مسئولان افغانستان با ما همکاری بیشتری کنند که البته نشد و حسرت دیدار او در دلمان به‌خصوص دل مادر و همسرش ماند، من مردم طاقت می‌آوردم اما جواب دل مادر و همسرش را چه بدهم؟ نمی‌دانم.

دومین حسرت پدر بعد از نبود فرصت برای خداحافظی، دیدار حسن با فرزندش است، حسن وقتی رفت سه ماه از ازدواجش گذشته بود و همین روزهاست که فرزندش به دنیا آید ...؛ می‌گوید: پسرم دارد پدر می‌شود اما نیست که خودش ببیند نوه‌ام را، اما کاش فرزندم، فرزندش را می‌دید.

چه غریبانه مشابه هستند سرنوشت این پدر و پسر که هردوشان پسر را ندیدند مثل کتابی که دو فصل مشابه دارد باکمی تفاوت، کلیدواژه‌شان امید دیدار و واژه طلایی‌شان، فراغ و نرسیدن ... و چه زیبا می‌شود که نام فرزند حسن نیز حسن گذاشته شود حسن حسنی که رفت و حسینی که زینبی برگشت اما بر دست مردم و مسئولان قدرشناس مهدی‌شهر.

عقلانیت در وجود شهدا موج می زند

معاون امور مجلس و استان‌های سازمان تبلیغات اسلامی نیز در این دیدار حرف‌هایی داشت از عظمت راه شهدای مدافع حرم تا طاق مادرانشان از اینکه به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی، اگر این شهیدان نبودند، امروز باید در کرمانشاه و همدان در برابر داعش می‌ایستادیم و از اینکه مقاومتشان باعث شد تا داعشیان ملعون به اهدافشان نرسند.

حجت الاسلام علی دارابی اما معتقد است که عقلانیت در وجود شهدا موج می زند و تصریح می‌کند: آمریکایی‌ها داعشی را به وجود آوردند که به عقیده خودشان، آمده بود سی سال در منطقه فتنه انگیزی کند تا استکبار به دنبال اهداف خود باشد اما کمتر از شش سال با مقاومت لشکر اسلام و رزمندگان متدین و درستکار عاشق، طومار این جرثومه فساد، خشونت و آدم کشی، استثمار و برده کشی در هم  پیچیده شد.

وی همچنین از مادران شهید مدافع حرم و همسرانشان به عنوان فداکارترین انسان ها یاد کرد و می افزود: اجری که برای این شیرزنان مقاوم در نزد خدای متعال وجود دارد قابل وصف نیست.

حسن برای هدفی والا رفت

هدفی که حسن برایش رفت در چشمان و دستان پدرش دیده می‌شود؛ زحمت کشی وصف این خانواده است و تدین و ولایتمداری حُسنشان و سردار قاسم سلیمانی‌ها الگوی اینان هستند، خانواده‌هایی که خودشان الگو محسوب می‌شوند برای کسانی که دم از میهن‌پرستی و اسلام دوستی دارند اما حاضر نیستند در سرمای زمستان قدم از قدم بردارند حال‌آنکه امثال حسن در سرما و گرما از همسر باردارشان نیز می‌گذرند تا برای حفظ دین خدا بجنگند ... آیا این جز جهاد اکبر است؟

آن‌قدر این خانواده صمیمی هستند که نمی‌توان از آن‌ها دل کند این را از صحبت‌های حجت‌الاسلام علی شکری مدیرکل تبلیغات اسلامی استان سمنان نیز می‌توان دریافت که معتقد است: سعادتی است که انسان در جوانی به چنین مقامی والا نزد پروردگار بخشایشگر دست یابد و قطعاً بهشت برین، جایگاه شهدای مدافع حرم است چراکه کاری بس شگرف می‌کنند.

وی می‌افزاید: شهید حسنی آن‌قدر سعادت داشت که داستان زندگی‌اش از افغانستان به ایران و از این کشور به سوریه به‌گونه‌ای رقم خورد که امروز نام شهید بر او باشد و چه عظمت و افتخاری از این والاتر که همسر شهید، مادر شهید، برادر شهید و خواهر شهید، نام نزدیکان او قلمداد شود.

کم‌کم باید رفت خانواده شهید پرافتخار اسلام را تنها گذاشت آنانی که هیچ‌چیز نمی‌خواهند نه تقاضاهای مادی دارند و نه گشایشی در کارشان ... فقط رضای خدا از پیشکشی که به نزد او فرستادند ... می‌گویند خدا شهیدمان را از ما قبول کند.

کد خبر 4174724

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha