۱۴ آذر ۱۳۸۲، ۱۵:۴۸

فرهاد آئيش در جلسه گفت و شنود نمايش " قهوه تلخ " عنوان كرد:

من مي توانستم اين متن را خيلي لوده تر بنويسم

جلسه گفت و شنود با عوامل نمايش " قهوه تلخ " به كارگرداني " شبنم طلوعي " ساعت 30/21 روز پنج شنبه در تالار سايه مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

به گزارش خبرگزاري مهر در ابتداي اين جلسه كه به همت انجمن منتقدان و نويسندگان تئاتر ايران برگزار شده بود،" فرهادآئيش " كارشناس جلسه در مورد نمايش " قهوه تلخ " گفت: من اين كار را دو بار ديدم و مي‌‏توانم بگويم كه نمايش قهوه تلخ يك اثر موفق است. اين نمايش برعكس ديگر نمايش‌‏هاي ايران با شجاعت توانسته عنصر سكوت را رعايت كند. اين سكوت به هيچ عنوان به طولاني بودن نمايش تاثيري نگذاشته است كما اين كه توانسته بسياري از حرف‌‏ها ناگفته‌‏ها را از ميان همين سكوت‌‏ها به تماشاگر القا كند.

وي در ادامه افزود: در بسياري از نمايش‌‏ها بيننده مي‌‏تواند به ‌‏خوبي در ديالوگ‌‏هاي بازيگران - موضوع و مفهوم نمايشنامه را بفهمند اما قهوه تلخ علاوه بر اين‌‏ها توانست به خوبي و با همان سكوت‌‏هايي كه گفتم ميان خطوط ديالوگ‌‏ها را هم به مخاطب خود بفهماند.
وي همچنين گفت: در اين اثر نمايشي بيننده حتي يك لحظه هم از كار درو نمي‌‏شود. نمايشنامه، كار گردان، نور، صدا، دكور، بازيگر  همگي دست به دست هم ‌‏داده بودند تا مفهوم نمايشنامه آن‌‏هم به خوبي به مخاطب فهمانده شود.

آئيش در ادامه گفت: اگر بخواهيم با همان روش سنتي و كليشه‌‏اي نقد به اين اثر نگاه كنيم اصل ماجرا اين است كه متن اثر بسيار خوب بود. كارگردان و بازيگران كاملا در خدمت اثر بودند. نور، صحنه و صدا هر سه يك هدف را دنبال كرده‌‏اند. براي من اين نمايش‌‏ نمادي از گم‌‏گشتن يك نسل است و من به عنوان يك بيننده به خوبي توانستم آن را درك كنم. و اين نه تنها در قصه بود بلكه در كل اجرا نيز مي‌‏شد به آن دست پيدا كرد. فرم اجرا كاملا منطبق به قصه بود.

وي در انتهاي صحبت هاي خود گفت: اگر بخواهم به عنوان يك بيننده با سلايق شخصي به اين اثر نگاه كنم نتيجه اين است كه كار, زياد دراماتيك بود و گاهي احساس بيشتر شدن كلام نويسنده ديده مي‌‏شد. ضمن اين كه بازيگران به خوبي توانسته بودند ديالوگ‌‏هاي بسيار مشكل نويسنده را به خوبي ادا و اجرا كنند.

در ادامه جلسه تماشاگران سئوالات خود را از گروه نمايشي پرسيدند. " شبنم طلوعي " كارگردان و نويسنده نمايش در پاسخ به سؤال يكي تماشاگران مبني‌‏بر اين كه چرا در اين نمايش لودگي زياد بود، گفت: ما به شدت سعي كرديم از واقعيت الهام بگيريم. و سعي كرديم وجوه مختلف برداشت اجتماعي را در غالب لودگي در كار داشته باشيم.مثلا شخصيت آقاكمال كه از ديد شما بيشترين لودگي را داشت مخوف‌‏ترين شخصيت نمايش است. آقا كمال مثل استاد خيمه شب بازي نخ همه شخصيت ها در دستش است. او همه مسائل را دم دستي مي كند. حتي به نظر من او لوده نيست، بلكه اين لودگي شيوه كارش است.

هم چنين طلوعي در مورد ابهام هاي موجود در نمايشنامه گفت: ابهام به لحاظ قصه پردازي عمدي بود. نمي خواهم ادعا بكنم كه قصد داشتيم به يك رئاليسم مدرن برسيم. ما بر اساس دلمان كار كرديم و نخواستيم وارد داستان هاي تك تك شخصيت ها بشويم. ما فقط يك برش از زندگي آنها را نشان داديم.آن هم برشي از حال آنان و قصه براي ما بهانه بود.

در انتهاي جلسه بار ديگر " فرهاد آئيش " در مورد نمايش " قهوه تلخ " گفت:يك نكته مهم در اين اجرا سلطه ادبيات بود. من مي توانستم اين متن را خيلي لوده تر بنويسم. اما فكر مي كنم در موقعيتي هستيم كه بايد به وسوسه قصه گويي خاتمه دهيم. يك ميراث خطرناك از گذشته براي ما باقي مانده است و آن زبان است.

وي ادامه داد: من سال ها است كه شعر و رمان نمي خوانم چون مي ترسم وقتي كه مي خواهم نمايشنامه بنويسم شعر و داستان وارد اثر من بشود. در نمايش شما از كلمه " باتلاق " خيلي استفاده شد. اين باتلاق متعلق به برشي از رئاليسم نيست بلكه متعلق به شبنم طلوعي است.

" فرهاد آئيش " در انتهاي صحبت هاي خود تاكيد كرد: من با اجراي شما فهميدم كه چه گمگشته گي در نسل شما و جامعه امروز ايران وجود دارد. براي نشان دادن اين امر هم نيازي به قصه گويي نبود.

کد خبر 42075

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha