۴ دی ۱۳۸۵، ۱۵:۱۲

/ تازه های نشر /

مبانی تفکرات اقتصادی و توسعه ژاپن در کتابی بررسی شد

مبانی تفکرات اقتصادی و توسعه ژاپن در کتابی بررسی شد

کتاب " مبانی تفکرات اقتصادی و توسعه ژاپن " از سوی شرکت سهامی انتشار وارد پیشخوان کتابفروشی ها شد .

به گزارش خبرنگار مهر ، کتاب " مبانی تفکرات اقتصادی و توسعه ژاپن ؛ تداوم و تغییر" نوشته دکتر محمد نقی زاده در دو مجلد با بیش از 1100 صفحه با شمارگان 1300 نسخه ، بهای دوره 12500 تومان از سوی شرکت سهامی انتشار وارد پیشخوان کتابفروشی ها شده است .

این کتاب با پیشگفتار دکتر کی تا اوچی ( kei takeuchi ) استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه توکیو و رئیس شورای آمار ، انجمن آمار  و مرکز انتشارات علمی ژاپن در خصوص  وضعیت اقتصادی ژاپن از یک صد و پنجاه سال قبل تاکنون به چاپ رسیده است .

ژاپن چگونه ژاپن شد ؟

دکتر کی تا اوچی  در مقومه خود بر این کتاب نوشته است : یکصد و پنجاه سال پیش ، ژاپن کشور آسیایی فقیری بود که وادار به گشایش مرزهایش به روی تجارت خارجی گردید . قدرت های امپریالیستی آمریکا ، بریتانیا ، فرانسه و روسیه به سواحل ژاپن دست یافته بودند و مردم ژاپن عمیقا دریافتند که کشورشان از ممالک پیشرفته بسیار عقب مانده و استقلالش به گونه ای جدید تهدید می شود .

سپس یک دهه شورش های سیاسی و اجتماعی درگرفت که به اصلاحات مهیجی در سال 1868 منجر شد . فایند نوسازی دولت و جامعه به طور جدی آغاز شد تا عقب ماندگی نسبت به غرب جبران شود . در پایان سده نوزدهم چهارچوب بنیادین دولت نوین ژاپن شکل گرفت و رشد اقتصادی از راه صنعتی شدن به شیوه سرمایه داری |آغاز شد . ژاپن در دو جنگ با چین ( 1894 تا 1895 ) و روس ( 1904 تا 1905 ) پیروز گردید و به عنوان عضو تمام عیر جامعه جهانی به رسمیت شناخته شد .

دکتر کی تا اوچی در بخش دیگری از متن خود آورده است : بعد از پایان جنگ جهانی دوم که ژاپن به عنوان یکی از کشور های محور در آن حضور داشت و از سال های دهه 1950 یک دوره رشد سریع و بی سابقه آغاز و تا شوک نفتی سال های 1973 و 74 ادامه یافت . در این دوره ساخت صنایع نوین و پیشرفته تحقق یافت و ژاپن تبدیل به یکی از کشورهای صنعتی دنیا تبدیل شود و بعد از آمریکا در رتبه دوم قرار گرفت " .

شخصیت ملی در DNA ملت ها قرار ندارد

او سپس تاکید می کند که رشد اقتصادی ژاپن که روند سریعی ملی هم داشته است به دان معنا نیست که گاهی چیزی به عنوان شخصیت ملی - عاملی که در DNA  یک ملت نهاده شده است - وجود دارد . در اینجاست که اهمیت تفکرات اجتماعی و اقتصادی نهفته است و بر رفتار اقتصادی مردم در زندگی نه تنها در بخش خصوصی بلکه در بخش دولتی و به طور اعم در زندگی عمومی نظارت دارد و آن را تعیین و ظابطه مند می نماید .

معرفی دکتر محمد نقی زاده

دکتر محمد نقی زاده ( مولف این کتاب ) استاد وابسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در سال 1320 در تهران متولد شد و پس از فارغ التحصیلی از دانشکده کشاورزی دانگاه تهران در سال 1344 و خدمت در دوره دوم سپاه ترویج و آبادانی و بنیانگذاری پروژه فضای سبز کارخانه ذوب آهن اصفهان در سال 1346 که اکنون به جنگلی سرسبز تبدیل شده است ، عازم ژاپن شد و دکترای خود را در رشته اقتصاد کشاورزی از دانشگاه کیوتو دریافت نمود . او هم اکنون 30 سال است که در ژاپن ساکن است و در طی این دوران پیوندش را با ایران حفظ کرده و. صاحب تالیفات متعددی است که علاوه بر زبان ژاپنی به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است .

ما چگونه ما شدیم ؟

دکتر نقی زاده در این کتاب می نویسند : سال ها است که روند توسعه اقتصاد ژاپن توجه کثیری را به خود جلب کرده است . در ایران بیش از 100 سال است که به عنوان اولین موج توجه به پیشرفت دیگر کشورها جهان به خصوص آسیایی ، به جاپان (ژاپن) و الگوی پیشرفت این کشور عطف توجه می گردد .

در دهه 1340 از تبدیل ایران ظرف 25 سال به ژاپن غرب آسیا سخن به میان آمد . پس از تغییر فاحش سطح تفکرات و توقعات بعد از انقلاب ، پیروی از الگوی هند ، کره جنوبی ، ترکیه و اخیرا چین سرداده می شود و دوباره گفتگوی ایران را به ژاپن تبدیل می کنیم ، آغاز  شده است .

ولی تفکرات و فلسفه اقتصادی این کشور که در دوران فئودالیسم و عصر روشنگری ژاپن ظهور و منشاء اصلی توسعه صنعتی بعدی این کشور محسوب می گردید ، به هیچ وجه مورد بررسی قرار نگرفته است .

عدم توجه به مبانی فکری و فلسفی جوامع باعث برداشت های غیر واقعی در تحلیل های نظری - علمی از روند توسعه اقتصادی - اجتماعی ملت ها گردیده است . در حالی که اقتصاد به عنوان یکی از مقوله های علوم اجتماعی ، حیطه ای است که شیوه پندار و کردار انسان - چه در اثر شرایط مادی ( مارکس ) و چه در اثر نظام های اعتقادی و ارزشی ( ماکس وبر و یا ایرانی - اسلامی ) - نقشی بسی اساسی در آن دارد . اشاره فرهنگ باستانی ایران به کردار ، گفتار و رفتار نیک به عنوان یک مجموعه غیر قابل تفکیک از همین روست .تا آنجا که می توان گفت جوامع بر طبق اندیشه و کردار خویش زندگی می کنند ، نه آنطور که منابع فیزیکی مادی در اختیار دارند و یا سخن می گویند .

لذا شیوه تفکرات اقتصادی و پیشرفت صنعتی و تکنولوژی ملت ها باید در یک مجموعه مورد مداقه قرار گیرد . که قابل تفکیک نیستند و هرگونه تلاشی به غیر از این بی ثمر است . عقب ماندگی ایران علی رغم منابع عظیم و به قولی به وسعت چند قاره ، نیم قرن تجربه برنامه ریزی اقتصادی و واردات تکنولژی دست اول در گذشته و دست دوم و سوم در شرایط حاضر نتیجه چنین جدایی است .

لذا از واقعیت نظری و عملی به دور است که روند و الگوی توسعه اقتصادی و حتی سیاست های اقتصادی کشورها تنها بر پایه بررسی شاخص های کمی - آماری ؛ که خود نتیجه مرحله توسعه هستند نه عامل آن ، روابط تولیدی حاکم و سیاست ها و برنامه های مکتوب توسعه ، میزان عوامل تولیدی در دسترس ، و ... بررسی شوند ، ولی تعمقی در فرهنگ و اندیشه های غالب اقتصادی در میان متفکران ، بنگاه ها ، خانوار ، و نظام ئبوروکراسی ( دولت ) که نهادهای اصلی تشکیل دهنده نظام اقتصادی را تشکیل می دهند نگردند .

کد خبر 426504

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha