خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-زمانه راستگو: عصری که در آن زندگی میکنیم، عصر غیبت و عصر شدت فتنه است. آزمونهای سختی که تنها انسان های وارسته، پیروزمندانه از آن بیرون می آیند. توسل به قرآن کریم و شناخت اهل بیت (ع)، میتواند انسان را از امواج سهمگین فتنه های آخرالزمان برهاند. به مناسبت سالروز شهادت امام کاظم (ع) با سعید امانی، محقق علوم دینی و تربیتی و مدرس حوزه به گفتگو نشستیم.
*به مناسبت سالروز امام کاظم (ع)، لطفا در مورد جایگاه و مقام امام معصوم بفرمایید؟
یکی از نعمتهایی که خدای مهربان به همه ما عطا فرموده است دعای عظیم الشأن افتتاح است که از ناحیه امام عصر(عج) بنابر نقلی که بزرگان فرمودهاند صادر شده است این دعا برای عصر ما که عصر غیبت امام عصر است حاوی نکات بسیار عظیمی است در مورد نحوه زندگی در عصر غیبت امام عصر(عج) کلماتی در این دعا آمده من جمله فرمودهاند:
اللّهُمَّ إنّا نَشْکو إلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنا و بعد از شکوه از فقد پیامبر اکرم(ص) که فقط عظمت این فقد را امیرالمؤمنین(ع) میدانند که فرمودند «اصبنا بک» به واسطه شما مصیبتی به ما وارد شده است «حیث انقطع عنا الوحی» از این جهت که وحی از ما قطع گردیده است. این اوج مصیبت فقد نبی است. پس از آن فرمودهاند «و غیبه ولینا» غیبت حجت بالغه الهی، ولی مطلق خدا. این غیبت ولی خدا چه آثاری داشته است؟ از اینجا آثارش را حضرت حجت(عج) بیان میکند «وَ شِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا»، اگر اینجا بهاین کلمه دقت کنید مشکلات عصر غیبت برای شیعه به خوبی در دو کلمه بیان شده است شِدّةَ الْفِتَنِ بِنا.. کلمه فتنه آن. زیر تنور را اگر دیده باشید، تنورهایی که در قدیم آتش گیره هم داخلش قرار میدادند یا جایی که آتش باشد، آهنی را داخل آتش بکننداین آهن را وقتی داخل آتش کنند که ناخالصیاش ذوب و آب شود و ریخته شود. این را در لسان عربی میگویند فتنه. فتنه یعنی حرارت شدیدی به یک آهنی بدهند ناخالصیهایش برود. شِدّةَ الْفِتَنِ بِنا... عصر غیبت عصر شدت فتن است. نسبت به ما بعد حضرت فرمودهاند وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا حالا سؤال اگر عصر غیبت عصر شدت فتن است به تعبیر وجود مبارک امام عصر(عج) در دعای افتتاح.
*اکنون ما در عصر غیبت به سر می بریم، چگونه می توانیم از این فتنه ها رها شویم؟ آیا روایات در این خصوص چاره ای نشان می دهند؟
حال در عصری که عصر شدّت فتنه است، بهترین وسیله و عملی که میتواند ما را از فتنه نجات دهد و به ساحل آسایش و آرامش برساند معرفت امام و حجت خدا است، البته باید بیان کنیم که مراد از معرفت، شناختی فراتر از شناخت شناسنامهای و تاریخی نسبت به ولی مطلق الهی و امام معصوم(ع) میباشد، زیرا شناخت حقیقی امام و کسی که به این شناخت نایل شود، در رتبه و مرتبهای قرار میگیرد که شناخت او از نماز و حج و صدقه و روزه به مراتب بهتر میباشد و بلکه نزدیک شدن او به پروردگار عالم بوسیله اعمال منوط به این شناخت و معرفت اوست. ابن ابی عمیر که از حواریون اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین و از اصحاب خاص ایشان میباشد نقل میکند که امام صادق(ع) خطاب به شیعیانشان فرمودند:
« بعضی از شما بیش از بعض دیگر نماز میخوانید، بعضی بیش از بعض دیگر حج بجا میآورید و بعضی بیش از بعض دیگر صدقه پرداخت میکنید و بعضی بیش از دیگران روزه میگیرد، امّا بالاترین و بهترین شما کسی است که معرفت او بیشتر باشد»( بحار الانوار، ج(ص)،ص۱۴)
یا رسول خدا(ص) فرمودند: «بالاترین شما از نظر ایمان کسی است که بالاترین معرفت و شناخت را داشته باشد.»
چرا که معرفت امام معصوم و حجت خدا اصل اساسی تمام اصول دین است
بعد از بیان این مقدمه باید عرض کنم امروز که روز شهادت مولانا حضرت موسی بن جعفر (ع) میباشد، مهمترین نکتهای که باید به آن پرداخته شود، این است که او کیست؟
برای جواب به این سؤال بسیار مهم که جواب درست آن تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت انسان است، قبل از پاسخ این سوال، سوال مهم تری مطرح است و آن اینکه گفته شد بهترین راه نجات از فتنه، شناخت امام معصوم(ع) و حجت خداست.
- این شناخت و معرفت را باید از کجا تحصیل کنیم یا به تعبیری راه نجات از این فتنهها چیست؟
خود اهل بیت در اینجا دو تا دستور فرمودهاند؛ دستور اول از وجود مبارک نبی مکرم(ص) کهاین روایت را اهل سنت در تمام کتب خود نقل کردند. جناب هندی در کنز العمال، در جلد اول فضل القرآن و در جلد دوم از کتاب پانزده جلدی خود نقل کرده و بزرگان شیعه هم نقل فرمودهاند که وجود مطهر رسول اکرم (ص) فرمودهاند اذا اعرض علیکم الفتن وقتی بر شما فتنههای مختلف عرضه میشود کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ مثل قطعههای شب بسیار تاریک که اصلا نمیشود هیچ چیز را تشخیص داد نمیتوانیم ببینیم چه کسی از دور میآید انسان یا حیوان؟ چه حادثهای در پیش است ؟هیچ فضایی شناخته نمیشود. در این فضا چه کار کنیم؟ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ این دستور اول، بر شما باد به قرآن کریم!
دستور دوم که در سوره مبارکه بقره اصلِ این دستور آمده و عجیب است. این روایتی که میخواهم عرض کنم، غیر از منابع شیعه کتب معتبرهای مثل لیالی اهل سنت هم نقل کردهاند که پیغمبر اکرم (ص) فرمودهاند من اراد سلامه من الفتن... هرکس اراده کرده است جانش، ایمانش، حقیقت وجودش از فتنهها در سلامت کامل به سر ببرد، فالیتمسک بولایت علی ابی طالب صلوات الله و سلامه علیه... باید تمسک کند به ولایت امیرالمومنین صلوات الله وسلامه علیه! این دستوری است که وجود مبارک پیغمبر اکرم(ص) داده اند.
البته در نهج البلاغه امیرالمؤمنین(ع) یه تعبیر خیلی لطیفی فرمودهاند :شقو الفتن، شق یعنی بشکافید فتن را بِسُفُنِ النَّجَاةِ به کشتیهای نجات، جالبه سُفُن که جمع سفینه هست ، سفینه اون تیزی کشتی را میگویند سَفن سُفُن تیزی سر کشتی که امواج دریا را میشکافد و جلو میره نمی گذاره کشتی در این اموج سهمگین قرار بگیره تا کشتی داخل امواج میچرخه بهش میگن فلک در حدیث عظیمالشأن کسا هم خواندهاید وَلا فَلَکاً یَدُورُ ... خود یدور حالت فلک است ، دور میزند در این امواج. اینجا تعبیر فلک نیست... شقو الفتن بِسُفُنِ النَّجَاةِ ... فتنهها را بشکافید به کشتیهای نجات که اشاره به کربلای معلا و وجود مبارک حضرت سید الشهدا (ع) دارد. سفینة النجاه را هم در صلوات ماه شعبان میخوانید و هم در زیارت امام عصر در روز جمعه السَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَةَ النَّجاةِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ الحَیاةِ
پس راه نجات از فتنه و راه معرفت دقیق و حقیقی از طریق قرآن و اهل بیت میباشد.
*امام موسی بن جعفر(ع) که امروز روز شهادت آن امام است، چگونه انسانی هستند؟
برای جواب به این سؤال به سراغ منبع اصلی معرفت که قرآن است میرویم، قرآن کریم در آیات ۲۰ تا ۴۰ سوره نمل وقایعی که بین حضرت سلیمان(ع) و آن پرنده مخصوص ایشان هدهد و ملکه سبأ که بلقیس نام داشته را نقل میکند، که خلاصه آن اینچنین است که روزی حضرت سلیمان(ع) سراغ هدهد را گرفتند و فرمودند مرا چه شده که هدهد را نمیبینم، بعد از زمان اندکی وقتی هدهد پیدا شد به حضرت سلیمان گفت: من به چیزی آگاهی یافتم که تو بر آن آگاهی نیافتی، من از سرزمین سبأ یک خبر قطعی برای تو آورده ام، و گفت: به راستی من زنی را یافتم که بر آنان حکومت میکند و همه چیز در اختیار دارد، به خصوص تخت عظیمی دارد.
تا آیات قرآن به اینجا میرسد که حضرت سلیمان(ع) نامهای به آن ملکه سبأ نوشتند و او را دعوت کردند تسلیم ایشان شود.
حضرت سلیمان(ع) تمام اطرافیان و اجنه و شیاطین که همگی تحت فرمان ایشان بودند را جمع کردند و گفتند ای سران و اشراف کدام یک از شما تخت بلقیس را از فاصله ۵۰۰ فرسخی برای من میآورد.
یکی از جنیان کاردان و تیز هوش گفت: من آن را پیش از آن که از مسند خود برخیزی نزد تو میآورم و من بر این کار توانا و امینم اما حضرت سلیمان زودتر میخواستند.
خواهشمندم از اینجا بیشتر دقت کنید تا امام خود حضرت موسی بن جعفر(ع) را بهتر بشناسیم.
شخص بعدی که لبیک به درخواست حضرت سلیمان گفت. قرآن کریم اسم او را نمی آورد، بلکه صفت او را میگوید، که آوردن صفت مشعر بر علت آن مطلب است ،قرآن کریم میفرماید : قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب شخصی آنجا بود که مقداری از علم الکتاب (به تعبیری لوح محفوظ) در اختیار او بود، به سلیمان گفت: من تخت را برای شما از فاصله ۵۰۰ فرسخی حاضر میکنم قبل از اینکه سیاهی چشمت به گوشهی چشم رود یعنی قبل از ثانیه.
چرا چنین قدرتی داشت، چون مقداری از علم الکتاب را دارا بود. این شخص که در روایات نام او عاصف بن برخیا، وزیر حضرت سلیمان بود، مقداری از علم الکتاب را داشت و ثمره داشتن این علم چنین قدرت خارق العادهای بود.
اما قرآن کریم وقتی میخواهد اهل بیت از جمله امام موسی بن جعفر (ع) را توصیف کند درباره این خانواده در آخرین آیه سوره رعد میفرماید اینها کسانی هستند که تمام علم الکتاب را دارند.
امام صادق میفرمایند: مثال علم عاصف بن برخیا در مقابل علم ما اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین، مثل این است که شما سوزنی را درون دریای آب بکنید و خارج کنید، چه مقدار آب به سر سوزن میماند، آن مقدار علم عاصف است که چنین کرد در مقابل دریای آب که علم ما اهل بیت است.
این امامی که امروز روز شهادت ایشان است چنین علمی و قدرتی خدا به ایشان عنایت کرده است، که اگر ما این امام را اینگونه بشناسیم ثمره آن اینست که اولاً امام را با کسی از خلایق حتی انبیاء الهی مقایسه نمیکنیم، و مقام ولی مطلق الهی را از مقام تمام خلایق حتی انبیاء اولی العزم که به نص قرآن چنین علم و قدرتی نداشتهاند برتر و بالاتر میدانیم و سر تعظیم و ادب به این آستان فرود میآوریم.
دومین ثمره این شناخت قرآنی این است که انسان مدعیان دروغین امامت و آن کسی که واقعاً و حقیقتاً از طرف خدا امام و خلیفه الهی است فرق میگذارد، و دچار نیرنگ این مدعیان نمیشویم.
و ثمره سوم این است که روایاتی که در فضائل اهل بیت و امور خارق العادهای که از ایشان سرزده برای ما بیان میشود را به راحتی باور میکنیم و انجام چنین اموری را بسیار ساده و آسان برای امام و حجت خدا میدانیم.
نظر شما