به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «شهدای حرب و محراب» در پنج بخش، خاطرات و تحلیل سید هادی خسروشاهی از زندگی و فعالیت های شخصیت های انقلابی معاصر، آیت الله صدوقی، آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله مدنی، آیت الله سعیدی و آیت الله حسین غفاری بیان شده است. عناوین پنجگانه این کتاب عبارتند از: ۱. یادها و یادگارهایی از آیت الله شیخ محمد صدوقی، ۲. کارنامه علمی و عملی شهید آیت الله قاضی طباطبایی، ۳. شهید آیت الله مدنی مرد حرب و محراب، ۴. پیشگام مبارزه؛ آیت الله سید محمدرضا سعیدی و ۵. مبارز همیشه در صحنه؛ آیت الله شیخ حسین غفاری. در پایان کتاب هم فهرست اعلام، اماکن و کتب آمده است که برای محققان و تاریخ پژوهان بسیار راهگشاست.
نگاه خسروشاهی به مقوله های تاریخی، همواره با مستنداتی محکم همراه است. همچنین آشنایی دیرینه و گسترده ایشان با طیف روحانیت مبارز، سخنانش را از اتقان و استحکام قابل استنادی بهره مند می سازد که معمولاً در گفته های دیگران، کمتر میتوان نظیرشان را یافت. خسروشاهی در این کتاب، بخشی از خاطرات مستند خویش درباره شخصیت های مبارز و شهید در تاریخ معاصر ایران، پیش و پس از انقلاب اسلامی را در گفتگو با ماهنامه «شاهد یاران» (نشریه بنیاد شهید و امور ایثارگران) بیان کرده است. شخصیت های مذکور در این کتاب، در راستای اهداف نهضت اسلامی ایران نقش مثبت و برجسته ای ایفا کردند. مطالعه این کتاب می تواند گوشههایی از تاریخ معاصر ایران را در نیم قرن گذشته روشن سازد و نسل جوان پس از انقلاب را با شخصیت هایی آشنا سازد که جان خود را در دفاع از «حق و عدالت» و تثبیت نظام «عدل و قسط» فدا کردند.
نقش آیت الله صدوقی در مخالفت با دفن جنازه رضاخان در قم
خسروشاهی در بخشی از این کتاب می نویسد: «... مسأله آوردن جنازه رضاخان به ایران و از طریق قم مطرح شد، آیت الله صدوقی فعالیت چشمگیری در جلوگیری از این امر داشتند و در همین راستا هم روابط صمیمانهای را با فدائیان اسلام برقرار کردند تا آنجا که طبق نقل شاهدان و معاصران، در تظاهرات مدرسه فیضیه علیه ورود جنازه رضاخان به قم، آیت الله صدوقی در پشتیبانی از فدائیان اسلام، نقش خاص و هدایت کننده ای داشته است... پس از این حوادث، منزل ایشان به پناهگاه و یا خانه امن شهید نواب صفوی و شهید سید عبدالحسین واحدی تبدیل شد و هر وقت آن شهیدان تحت تعقیب قرار میگرفتند، به این خانه امن پناه می بردند...»(صص ۴۲-۴۳)
خسروشاهی در بخش دیگری می نویسد: «آیت الله صدوقی پشتیبان نهضت و در کنار امام خمینی(ره) بودند و این امر از آغاز مسأله انجمن های ایالتی و ولایتی تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت و پس از پیروزی انقلاب هم ایشان در مراسم استقبال از امام و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نقش خاصی را به عهده داشت و سپس به نمایندگی امام و امامت جمعه در یزد منصوب شده و در این شهر به خدمات خود در همه زمینه ها، به ویژه در کمک رسانی به جبهه های دفاع مقدس و حضور در میان سربازان و نیروهای مسلح فداکار، در خطوط اولیه جبهه ها ادامه داد...(ص۴۴)
در مبارزات انقلابی کسی به دنبال سهمخواهی نبود
خسروشاهی در بخشی از مطالب کتاب درباره نقش و جایگاه و مبارزات آیت الله قاضی طباطبایی مینویسد: «در آن دوران، کسی به دنبال «نقش یابی یا سهم خواهی» نبود و همه، اعم از مراجع و علما و مردم عادی و فرهیختگان، همه و همه به دنبال پیگیری هدف و پیشرد امور بودند... و راز پیشرفت اهداف هم در همین «خلوص نیت» و «اخلاص در عمل» نهفته بود. به هر حال دو بزرگوار (آیت الله سید احمد خسروشاهی و آیتالله قاضی طباطبایی) در آمادهسازی مردم، با سخنرانیهای مکرر در مساجد خود و نشر اعلامیهها در تبریز، نقش خاص خود را داشتند.(صص۸۴-۸۵)
مسجد آیت الله قاضی طباطبایی یکی از مساجد فعال شهر تبریز در امر نهضت و مبارزه و نشر اندیشه های مبارزاتی بود و این جناح بندی ها در آن ایام به این شدت مطرح نبود و در واقع به علت حضور جوانان در آن مسجد، پاتوق ما و دیگر دوستان هم بود... و من نشریاتی را که در تهران و قم چاپ می کردیم، به تبریز می فرستادم که در مسجد ایشان، توسط نوجوانان توزیع می شد.(ص۹۵)
روحیات لطیف آیت الله قاضی طباطبایی
خسروشاهی درباره روحیات آیت الله قاضی طباطبایی می نویسد: «ایشان تمایلی به دخالت در امور قضاوت نداشت، ولی این بدین معنی نیست که مسئولین قضایی منطقه را به مراعات، رأفت و رحمت و عدالت اسلامی دعوت نمی کرد. اصولاً ایشان روحیه خشونت نداشت و بیشتر طرفدار عفو و گذشت بود.(ص۱۱۰)
نظر خسروشاهی درباره ترورهای پس از انقلاب و برخی تصرفات غیرشرعی اوایل انقلاب
خسروشاهی در انتهای بخش مربوط به آیت الله قاضی طباطبایی به مسأله ترورهای پس از انقلاب و نقشه های استعمارگران می پردازد و می نویسد: «ترورهای پس از انقلاب و انتخاب شخصیت های برجسته و تأثیرگذار مانند آیت الله مطهری، آیت الله صدوقی، آیت الله قاضی، آیت الله دستغیب، آیت الله بهشتی و دیگران، در واقع یک طرح و توطئه برنامه ریزی شده امپریالیستی بود که از سوی مزدوران وابسته داخلی و عناصر فریب خورده و جوانان تندروی بی منطق اجرا شد که شاید هم بعضی از آنها مانند خوارج فکر می کردند که با ترور حضرت علی(ع)، دارند به اسلام خدمت می کنند!
این ترورها بی تردید، بدون نقشه و طرح قبلی نبود و در کل، هدف تصفیه انقلاب از عناصر اصلی و شخصیتهای تأثیرگذار بود تا پس از ایجاد خلأ در کادر رهبری عناصر اصلی انقلاب، بتوانند به خیال خود قدرت را در دست گیرند و البته برنامه های به اصطلاح فاز نظامی! آنان این حقیقت را ثابت کرد و اصولاً به نظر من بخش عمده تصرفات غیرشرعی نخستین در آغاز انقلاب مانند مصادره لجام گسیخته اموال و اعدامهای فراوان عناصر فرعی دست چندم و یا فراری دادن افراد، اغلب در راستای اهداف عناصر چپ و راست وابسته به خارج بود.(صص ۱۱۳ـ۱۱۴)
شهید مدنی؛ پیشگام در ارشاد مردم و امر به معروف
خسروشاهی در بخش سوم کتاب درباره شهید مدنی مینویسد: «آیتالله شهید مدنی از آغاز زندگی اجتماعی خود، همیشه در راه ارشاد مردم و امر به معروف و نهی از منکر پیشگام بود و به هر منطقه ای که سفر می کرد و یا می رفت و یا تبعید می شد، این اصل اساسی اسلام را اجرایی می نمود و فقط به موعظه و نصیحت اکتفا نمی کرد.(ص۱۵۹)
مشابهت شهید مدنی با سید جمال الدین اسدآبادی
خسروشاهی درباره مبارزات و فعالیت های شهید مدنی می نویسد: «شهید آیت الله مدنی، در واقع مانند سید جمال الدین اسدآبادی، سیدی همیشه تحت فشار، همیشه در غربت و همیشه در تبعید بودند؛ یعنی به دنبال مبارزات آشکار و علنی، ایشان از هر شهری که می رفتند و یا تبعیدگاهی که فرستاده می شدند، مبارزه را آغاز می کردند و در نتیجه مجدداً توسط ساواک و یا شهربانی منطقه، دستگیر و به منطقه دیگری تبعید می شدند که از آن جمله است: تبعید به شهرهای خرم آباد، همدان، گنبدکاووس، نورآباد ممسنی، بندر کنگان و سرانجام سقز، مهاباد و...(صص ۱۶۴-۱۶۵)
شهید مدنی در نمازجمعه اهل سنت و توجه اش به اتحاد مسلمانان
خسروشاهی در بخشی از زندگی و مبارزات شهید مدنی که مدتی در مهاباد تبعید بود، ضمن بیان تقیّد شهید مدنی به نماز جمعه مینویسد: «آن زمان امام جمعه مهاباد، شیخ عزالدین حسینی بود که بعد از انقلاب اسلامی به صف مخالفان انقلاب پیوست! جالب این که شهید مدنی که در ولایت اهل بیت(ع) و حراست از مکتب تشیع بسیار مشهور و متعصب بود، در آن ایام در مهاباد به نمازجمعه اهل سنت می رفت که توسط عزالدین حسینی اقامه می شد. این مسأله نشان می دهد که آیت الله مدنی چقدر به موضوع اتحاد مسلمانان اهمیت می داد.»(ص۱۷۵)
اخلاص و صراحت؛ ویژگی های بارز شهید سعیدی
خسروشاهی درباره ویژگی های شهید آیت الله سعیدی مینویسد: «از ویژگیهای بارز شهید آیت الله سعیدی در زندگی اجتماعی و حوزوی، اول «عدم تظاهر»، دوم «خلوص و اخلاص»، سوم «صراحت در بیان عقیده»، چهارم «هدفداری» و سرانجام «تقوی و پرهیزگاری» ایشان بود. داشتن صفات فوق، خود ویژگی خاص روحی و معنوی یک طلبه را نشان می دهد و به طور طبیعی، طلبه ای که چنین صفاتی داشته باشد، همواره مورد احترام و تکریم بزرگان و فضلا و طلاب قرار میگیرد و مرحوم سعیدی بیتردید جزو این گروه از نخبگان حوزوی بود.(ص۱۹۳)
علاقه شهید سعیدی به کتاب و خاطره ای ناب از امام خمینی درباره کتاب
خسروشاهی مینویسد: «مرحوم شهید سعیدی مانند اینجانب علاقه خاصی به خرید و تهیه کتاب داشت و شاید هر کتاب جدیدی که در زمینه های علمی، تفسیری، حدیثی و کلامی و... منتشر می شد، ایشان نسخه ای را برای کتابخانه خود تهیه می کرد و به همین دلیل هم مانند حقیر، اغلب به کتابفروشی های قم ـ مصطفوی، محمدی و... بدهکار بود! ولی به هر حال کتابخانه خوبی داشت.(ص۱۹۵)
در دیدار امام از سعیدی که در کتابخانه ایشان صورت گرفت یکی از دوستان گفت: «الحمدالله آقای سعیدی کتابخانه خوبی دارد!» حضرت امام لبخندی زدند و فرمودند «ولی کتاب زیاد باعث می شود که انسان به مطالعه آنها نپردازد و به مطلب نرسد!» یکی دیگر از آقایان به شوخی گفت: یعنی می فرمایید موجب بی سوادی می شود؟ «امام با لحن خاصی گفتند من همچین تعبیری نکردم، ولی داشتن کتاب زیاد باعث می شود که انسان در انتخاب کتاب برای مطالعه، در تردید باشد و نوعاً بحثهای مفید و مورد لزوم را نتواند مطالعه کند و آن را به وقت دیگری موکول کند و از مطلب دور بماند!» ( صص ۱۹۵ـ۱۹۶)
اهتمام شهید غفاری به امر به معروف و نهی از منکر
خسروشاهی در بخش انتهایی کتاب، درباره روحیات و دغدغه های آیت الله شهید حسین غفاری مینویسد: «شهید غفاری... از اشاعه فساد در بلاد، با حرارت و حالت خاصی، گله و شکوه داشت و از علمای محترم میخواست که به وظایف خود در امر به معروف و نهی از منکر بیشتر عمل کنند. البته خود آیت الله غفاری، پیش از انتقال به تهران (پذیرش امام جماعت مسجد خاتم الاوصیاء در تهران نو) و پس از آن هم، به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ و ارشاد، با سفر به شهرهای مختلف آذربایجان در زمانهای خاصی اقدام می کرد و همه جا در بیان حقایق، به شجاعت و شهامت معروف بود... به نظرم همین فعالیت های تبلیغی ایشان در مسجد خاتم الاوصیای تهران یا در شهرستان های آذربایجان شرقی و غربی خود نوعی مبارزه سیاسی بود و به همین دلیل هم ایشان همواره زیر نظر پلیس قرار داشت و گزارشهای مأموران شهربانی وقت، این نکته را به خوبی نشان می دهد.(صص۲۴۵ـ۲۴۶)
مشخصات کتاب
کتاب «خاطرات مستند استاد خسروشاهی درباره شهید حرب و محراب» در ۲۷۹ صفحه، قطع رقعی، تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰۰۰ تومان از سوی انتشارات کلبه شروق منتشر شده است.
تاکنون خاطرات مستند خسروشاهی درباره شخصیت ها و جریانات زیر منتشر شده است: علامه طباطبایی، آیت الله طالقانی، علامه سید مرتضی عسکری، امام موسی صدر، آیت الله مشکینی، شهید نواب صفوی، استاد سید جلال الدین آشتیانی، آیت الله هاشمی رفسنجانی، دکتر ابراهیم یزدی، محمدعلی جمال زاده، احمد بن بلا (الجزایر)، دکتر حسن ترابی (سودان)، روژه گارودی (فرانسه)، نشریات مخفی حوزه علمیه قم، مشروطه مشروعه و علمای تبریز، تاریخ نگاری معاصر و کودتای ۲۸ مرداد، طرح مرکز فرهنگی اسلامی اروپا، حزب خلق مسلمان. به زودی خاطرات مستند ایشان درباره امام خمینی، شهید مطهری، شهید بهشتی، شیخ آقابزرگ تهرانی و محمدحسنین هیکل (مصر) منتشر می شود.
برای تهیه مجموعه آثار و خاطرات مستند خسروشاهی میتوانید در قم به کلبه شروق واقع در ابتدای خیابان صفاییه و در تهران به فروشگاه کتاب موسسه اطلاعات واقع در خیابان انقلاب روبروی دانشگاه تهران مراجعه نمایید و یا با مرکز پخش کتب در قم به شماره تلفن ۳۷۸۳۸۱۴۴ (۰۲۵) یا سایت مرکز بررسی های اسلامی (www.iscq.ir) تماس بگیرید.
نظر شما