۱۶ دی ۱۳۸۵، ۸:۵۳

"خانه"؛ قهرمان اصلی فیلم‌های ژانر وحشت؛ مقایسه کارکرد "خانه" در دو فیلم ترسناک "دیگران" و "کینه"

"خانه"؛ قهرمان اصلی فیلم‌های ژانر وحشت؛ مقایسه کارکرد "خانه" در دو فیلم ترسناک "دیگران" و "کینه"

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: خلق و انتقال ترس در فیلم‌های ژانر وحشت مدیون طیفی گسترده از عوامل است؛ از موجودات واقعی بزرگنمایی‌شده تا مخلوقات فضایی ساخته ذهن. جز این عوامل عینی و زنده، می‌توان به عوامل ماورایی و ذهنی هم اشاره کرد که وحشت ناشی از آنها و تأثیرگذاری‌شان همواره در پس ذهن مخاطب باقی می‌ماند. چون به ناشناخته‌هایی پهلو می‌زند که شرط باور، وقوع آنها را همواره امکانپذیر می‌سازد.

از جمله مولفه هایی که در خلق وحشت از نوع ماورایی کارکرد خوبی پیدا کرده و در طول سالیان دستمایه فیلم های مختلفی با جلوه های مختلف بوده، لوکیشن "خانه" است. خانه ای که منشأ یکسری اتفاقات غریب در دنیای فیلم است و در واقع تبدیل به قهرمان اصلی فیلم می شود.

چند فیلم ژانر وحشت سراغ دارید که "خانه" را محور اتفاقات وحشت آور و غریب خود قرار داده اند؟ "کینه" از نمونه های متأخر این رویکرد در ژانر وحشت است. در این مطلب به بررسی و مقایسه "خانه" در دو فیلم "دیگران" الخاندرو آمنابار و "کینه" تاکاشی شیمیزو به بهانه اکران فیلم اخیر در سینماهای تهران می پردازیم.

دیگران

در "دیگران" خانه در ابتدا به عنوان یک مکان عادی و معمولی معرفی می شود. نقطه دیدی که برای روایت و معرفی شخصیت ها انتخاب شده مخاطب را به سمت و سوی قصه ای می برد که در آن عده ای متجاوز وارد حریم خصوصی ساکنان قدیمی خانه شده اند. مشاهده نشدن پسر خانواده جدید از سوی ساکنان قدیمی خانه و ارتباطی که فقط بین دختر و پسر برقرار می شود، تعریفی جدید وارد قصه می کند.

اینکه متجاوزان یا ساکنان جدید موجوداتی فرازمینی یا روح هستند. سکانسی که مادر (گریس) در اتاقی تنها می ماند و همه اجسام زیر پارچه های سفید پنهان شده اند، بیش از پیش فضای حضور موجودات فرازمینی را حاکم می کند. این نکته که ناشناخته های احتمالی بی شماری در یک قدمی ساکنین خانه و در واقع مخاطب قرار دارند، به گونه ای برجسته بر موجودیت فیلم حاکم می شوند.

نقطه عطف اصلی قصه زمانی شکل می گیرد که در سکانس روح گیری متوجه می شویم این دیگرانی که مادر مرتب فرزندانش را از آنها بر حذر می دارد، انسان های واقعی و زنده ای هستند که تازه به این خانه نقل مکان کرده اند و ارواح خانه همان مادر و فرزندانش هستند. شکل گیری این نقطه عطف برخاسته از تعریف اولیه ای است که نویسنده برای این خانه در نظر گرفته و در لحظه مقتضی آن را افشا می کند.

در واقع خانه، برزخ مادر و فرزندان است. مادری که با تکیه بر اصول خشک و تعلیمات مذهبی افراطی، تاب شرایط سخت یا به نوعی برخورد با واقعیت پیرامون و سازگاری با آن را نیاورده و دو فرزندش را با بالش خفه کرده است. خانه علاوه بر برزخ، مکانی است که به مثابه خاستگاه اعمال مادر، تبدیل به تبعیدگاه او شده تا با بازتاب اعمالش مواجه شود و به نوعی سازش با واقعیت و پذیرش گناه خود برسد.

این تعاریف، خانه فیلم "دیگران" را از یک خانه روح زده عام که ممکن است در فیلم های مشابه هم دیده شود متمایز کرده و این امتیاز را به آن می دهد که وجه معنایی و نمادین پیدا کند و اتفاقات نشأت گرفته از آن به نوعی برزخ عینی و مکانی برای تطهیر ارواح گنهکار، تعمیم پیدا کنند. به این ترتیب گذشته خانه و تعریفی که نویسنده برای آن قائل شده نقشی تعیین کننده در اتفاقات موجود و حتی بار عینی فیلم پیدا می کند.

در "کینه" هم با خانه ای مواجه هستیم که شناسنامه دارد و داستان گذشته اش تعیین کننده نوع وحشت و تعلیق برخاسته از اتفاقات موجود آن است. خانه ای که این بار به مثابه یک دوربین خانگی، کنش های منفی را در خود ضبط کرده و این ویژگی را دارد که بخشی از آن را بر ساکنین خود نمایان کند. البته آنچه برای تازه واردان خانه به نمایش درمی آید یا به نوعی افشا می شود، ناشی از پرده دری برای رو به رو شدن با حقیقت نیست، بلکه آثار مخرب و منفی این اعمال است که با گذر سالیان هنوز به دنبال قربانی جدیدی برای هلاکت در دایره سیاه خود می گردد.

نکته دیگر در خصوص نوع عملکرد خانه، به فضای وهم آلود و ناامنی بازمی گردد که برای تازه واردان فراهم می کند، ولی فقط مادر است که از هنگام ورود به خانه این حس و فضا را دریافت کرده و در چنبره آن گرفتار می شود. کارن دومین مددکاری است که برای پرستاری از اما وارد خانه مرموز می شود و او هم متوجه حال و هوای غریب و امواج منفی که در فضا جریان دارد می شود. انگیزه ای که او برای دنبال کردن ماجرای غریب خانه پیدا می کند، هر چند کدگذاری خاصی نمی شود اما می تواند بر احاطه فضای وهم آور خانه و تسلط آن به کارن تعمیم پیدا کند.

کینه

خانه به نوعی هم تصاویر عینی کنش هایی را که به خود دیده منعکس می کند و هم فضا و جو موجود را که یک مولفه حس کردنی است بر محیط جاری می کند تا به نقش و تأثیرگذاری گسترده اعمال انسانی صحه بگذارد. به علاوه حضور عینی پسری (توشیو) که به دست پدر خانواده به قتل رسیده تبدیل به مولفه ای می شود که با حضور خود دام را برای قربانی بعدی می چیند تا به همان شیوه ای که به قتل رسیده، دیگران را بکشد.

سکانسی که بازرس پلیس برای آتش زدن خانه به آنجا می رود و فریب (توشیو) را خورده و به دست او در وان حمام خفه می شود، مصداق همین نکته است که مشابه این اتفاق برای کارن هم پیش می آید و او با دیدن توشیو کنجکاو به دنبال کردن ماجرا می شود.

سیال بودن شبح و محدود نبودن او به خانه از ویژگی هایی است که تا حد زیادی عملکرد خانه و شبح را بکر کرده و می تواند از نمونه های مشابه متمایز کند. در نمونه های اینچنینی معمولا عملکرد خانه وابسته به موقعیت مکانی و جغرافیایی آن است، اما این بار شبح متحرک امکان حضور در هر مکان و موقعیتی را پیدا می کند تا یک بار دیگر وحشتی فراگیر مخاطب را به بازنگری در عملکرد و کنش هایش وادارد.

نکته ای دیگر که از مقایسه این دو فیلم روشن می شود نوع نگرش نویسنده - فیلمساز به پرداخت شخصیت ها و به نوعی احیاء کلیشه های این ژانر است که به نظر غیرقابل تغییر می آیند. "کینه" حاوی همان نگاه متعارف و کلیشه ای به شخصیت های واقعی و ماورایی است و طبق انتظارمان، تازه واردها انسان هایی هستند که به نوعی قربانی ارواح شیطانی و ملعبه دست آنها می شوند. اما "دیگران" در لحظه گره گشایی به نوعی نحوه نگرش ما را به مقوله انسان و روح به چالش می کشد و با یک جابجایی کوچک در موقعیت آدم های زنده و ارواح، مخاطب را در مرز عینیت و ذهنیت رها می کند تا دچار غافلگیری چندجانبه شود.

کد خبر 430829

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha