به گزارش خبرنگار مهر در همین ارتباط رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم با اشاره به اینکه جنگها و تنشها، مولود بی عدالتی هستند و صلح تنها در پرتو عدالت محقق می شود، گفت: عدالت زیر بنایی اساسی برای صلح است.
حجت الاسلام ابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم با اشاره به این که نگاه به عدالت و صلح در ادیان از یک مقدمه و پیش زمینه سود می برد و مقدمه آن دعوت بشر به دین است گفت: انسانها می توانند به هر دینی که اعتقاد دارند عمل کنند، بودایی به حقایق آئین بودا، هندو به حقایق آئین هندو، مسیحی به حقایق دین مسیح و یهودی به حقایق یهود اعتقاد پیدا کرده و مسلمانان نیز به حقایق دینی خود التزام پیدا کنند، درست در شرایطی که پیروان ادیان به جوهر دینی خود بازگشتند عدالت و پس از آن صلح گسترش می یابد.
حجت الاسلام نواب تصریح کرد: مشکل دنیای امروز این است که صلح و عدالت دارای پایه خاصی نیست که بتوانیم جهان را به آن دعوت کنیم. دعوت به دین باید در سراسر جهان گسترش یابد تا در سایه دعوت به دین، دعوت به صلح و عدالت محقق شود.
وی یادآور شد: بدون در نظر گرفتن این مقدمه بازگشت جهان به دین و معنویت و همچنین صلح و عدالت معنا نخواهد داشت. عدالت در سایه اعتقاد به توحید، خدا و دین معنا می یابد. انسانها نخست باید به این حقیقت بازگردند که یک منبع غیر مادی در جهان تصمیم گیرنده اصلی است، در غیر این صورت در سایه بی عدالتی صلح نیز بی معنا خواهد بود.
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم اظهار داشت: هنگام بازگشت فطرتها به دین، دعوت به صلح و عدالت میسر می شود، چرا که عدالت زیربنای صلح است. هنگامی که عادلانه رفتار کردید صلح برقرار می شود. جنگها و ستیزها مولود بی عدالتی است و انسانها به منظور عدالت خواهی می جنگند.
تقویت و تجهیز علمی زمینه ساز دعوت به عدالت و گسترش صلح
دعوت به زندگی منصفانه و مصالحه در گرو تقوت علمی و برخورداری از معیارهای برتر دنیای امروز است.
حجت الاسلام محمود تقی زاده داوری رئیس مؤسسه شیعه شناسی گفت: در مقام حقیقت و عالم ارزشها، انسان دوستدار صلح بوده و عدالت جویی را ترویج می کند و عدالت خواهی و صلح جویی از آرمانهای بشری تلقی می شود.
وی افزود : باید متوجه باشیم که روند چرخشی عالم واقعیت به گونه ای است که همواره نیازمند سلطه و تحمیل اراده خود بر زیر دستان است، بنابراین در عالم واقعیت با وجود مسئله طبقاتی بودن ثروت و قدرت کشورها اصولاً بحث عدالت معنا ندارد. چرا که فرد یا نهادی که از یک مزیت برخوردار است همواره برای حفظ و توسعه آن فعالیت کرده و نمی خواهد آن را با دیگران به مشارکت بگذارد.
معاون پژوهشی دانشگاه قم تصریح کرد : به منظور دستیابی به ارزش، آرمان و شعار در عالم واقعیت باید عزم و اراده قوی داشت و جامعه مورد نظر را به لحاظ علمی غنی و به لحاظ تجهیزات قوی کرد. جامعه ای که از نظر صنعتی، کشاورزی، نیروی انسانی، کشور، قوی، نیرومند و آگاه باشد از امکانات لازم برخوردار است و در منطق نیز می تواند در روابط بین المللی و جهانی تأثیرگذار باشد.
دکتر تقی زاده داوری گفت : چنین جامعه ای می تواند با بیان موقیعت خود و تصریح این که قصد ندارد اراده خود را بر سایرین تحمیل کند، آنها را به صلح، تسامح و تشریک مساعی دعوت کند. در غیر این صورت تا زمانی که فقر حکمفرما باشد صدای جامعه به گوش جهان نمی رسد، دعوت به عدالت و گسترش صلح شنونده ای نخواهد داشت و گفتگوها بی نتیجه می شود. تجهیز علمی و تربیت نسلی آگاه و فهمیده و در عین حال وجود مبتکران، مکتشفان و روشنفکران می تواند صدای جامعه را که پایه و اساس دعوت به عدالت و صلح جهانی است انعکاس دهد .
صلح بدون عدالت پایدار نیست
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با اشاره به اینکه عدالت شرط لازم برقراری صلح است اما شرط کافی آن محسوب نمی شود، گفت: صلحی که بدون پایه و اساس عدالت شکل گیرد پایدار و ارزشمند نخواهد بود.
حجت الاسلام محمود محمدی عراقی رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اظهار داشت: موضوعی که در پیوند رابطه عدالت با صلح جهانی توجه را به خود جلب می کند این است که شعار صلح در دنیا شنیده و سرداده می شود، همه سازمانهای بین المللی، کشورهای بزرگ دنیا و حتی کشورهای استعماری شعار صلح را مطرح می کنند. برای مثال شعار صلح اعراب و اسرائیل به کرات به گوش رسیده است. اما تحقق صلح دارای یک بحث اصولی است و آن تحقق شرایط صلح پایداراست.
حجت الاسلام عراقی با اشاره به اینکه عدالت مهمترین شرط صلح پایدار است، گفت: اگر صلح بر اساس عدالت باشد مقدس و ماندگار خواهد بود، اما اگر صلحی بدون عدالت به وجود آید نه دارای ارزش است و نه پایدار خواهد بود. صلح همراه با ظلم باقی و برقرار نمی ماند.
رئیس شورای سیاستگذاری مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: متأسفانه امروز در روابط بین المللی عدالت حاکم نیست. در شورای امنیت به عنوان مهمترین ارگان بین المللی که باید برای برقراری صلح تلاش کند به علت عدم حاکمیت روابط عادلانه در آن و حفظ منافع کشورهای قدرتمند، قطعنامه های آن مورد قبول نبوده و اجرا نمی شود، همه دنیا از این امر مطلع هستند که قطعنامه شورای امنیت علیه ایران ظالمانه بوده و تحت فشار آمریکا و قدرتهای بزرگ صادر شده است.
وی یاد آور شد: در مسئله اسرائیل و فلسطین، با توجه به اینکه 60 سال از اشغال فلسطین می گذرد و هنوز صلح برقرار نشده می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا با وجود تمام تلاشهایی که برای عدالت صورت می گیرد هنوز صلحی در میان نیست؟ علت آن این است عدالت مبنای این صلح نبوده است.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: عدالت شرط لازم صلح است، اما شرط کافی آن تلقی نمی شود چرا که عدالت مهمترین رکن صلح پایدار است و بی تردید عوامل دیگری در برقراری و گسترش صلح نقش دارند. ما همچنان منتظر ظهور منجی جهان بشریت و برقراری صلحی بر مبنای عدالت توسط وی هستیم.
صلح مصداق بارز عدالت
پژوهشگر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم با تصریح بر اینکه برقراری پیوند میان عدالت و صلح مستلزم پذیرش سه پیش شرط است، گفت: صلح یکی از مصادیق عدالت است به طوری که عقل همواره حکم می کند رفتاری همراه با صلح، مدارا و احسان داشته باشیم .
حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه جانشین مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم برقراری پیوند رابطه عدالت و صلح را زمانی ممکن دانست که چند پیش فرض مورد قبول واقع شوند.
وی با اشاره به اینکه فرض اول تصدیق این امر است که عدالت یک مفهوم برون دینی و یک مفهوم عقلی و ذاتی است، گفت: حَسن و نیکو بودن عدالت امری فطری و ذاتی است، چنین نیست که در اثر جعل جاعلی و اقتدار مقتدری عدالت حَسن شده باشد و ممکن است زمانی عده ای دیگر جمع شده و اعتبار عدالت را تغییر داده و آن را تقبیح کنند.
حجت الاسلام خسروپناه گفت: اگر نیکو بودن عدالت را هم ذاتی و هم عقلی بدانیم، این به آن معنا است که ذاتاً افعال عادلانه نیکو و حسن است و عقل بشر نیز می تواند نیکو بودن بشر را درک کند، در آن هنگام می توان میان عدالت و صلح پیوندی برقرار کرد. بنابراین اگر افرادی عدالت را مقوله ای غیر عقلی، عرفی یا اعتباری فرض کنند، پیوند عدالت و صلح جهانی قدری دشوار خواهد شد.
پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قرار دادن مقوله صلح به عنوان یکی از مصادیق عدالت را پیش فرض دوم دانست و عنوان کرد: همانطور که عقل درک می کند که عدالت حسن است، پاره ای از مصادیق عدالت را نیز درک می کند و صلح یکی از مصادیق عدالت است. بدین معنا که عقل حکم می کند که رفتار همراه با صلح، مدارا و احسان رفتارهای عادلانه است.
استاد فلسفه و کلام حوزه و دانشگاه گفت: در مقابل صلح به طور طبیعی جنگ مطرح می شود، جنگ فی حد نفسه مفهوم ارزشی و عادلانه ای نیست . مگر این که در مقام دفاع باشد. زمانی جنگ مصادق عدالت می شود که مفهوم دفاع به خود بگیرد. اما جنگ ابتدا به ساکن مصداق به عدالت نیست. در اسلام نیز مفاهیمی چون جهاد از سنخ دفاع است و قصد دفاع از هویت انسانی دارد. اگر دولتی بنای جنگ با دولت اسلامی نداشته باشد و خواستار رویکری صلح آمیز باشد دولت اسلامی نیز صلح را ارجح می داند .
وی پیش فرض سومی که می تواند در برقراری پیوند عدالت و صلح جهانی مؤثر باشد را چنین تبیین کرد: پیش فرض سوم این است که همه ادیان، ارزشمندی عدالت را می پذیرند. همه ادیان آسمانی و حتی ادیانی که ادعای زمینی بودن دارند، همه از نیکو بودن عدالت سخن می گویند. اگرچه در پیش فرض اول عدالت را مفهومی ذاتی و عقلی توصیف کردیم، اما همین گزاره عدالت حسن است را می توان به عنوان اعتقاد و باور مشترک به ادیان بپذیریم.
حجت الاسلام خسروپناه تصریح کرد: اگر این سه پیش فرض مورد تأمل قرار گیرند پیوند مناسبی میان عدالت و صلح به وجود آمده و می توان در مقابل قائلان به تفکیک این دو مقوله نقد خوبی ارائه کرد.
اجرای عدالت ضروری ترین مؤلفه برای برقراری صلح جهانی است
اسلام جهان و نظام هستی را مبتنی بر عدالت و آن را جلوه ای ازعدل خداوندی می داند و اگر صلح ایجاد شده مبتنی بر عدالت باشد پایدار و سازنده خواهد بود، چرا که عدالت و اجرای آن برای ایجاد صلح جهانی از سایر مؤلفه ها ضروری تر است.
عبدالمجید میردامادی رئیس سابق مرکز گفتگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: اسلام نگاه بسیار عمیق و گسترده ای به دو مقوله صلح و عدالت دارد، به طوری که مقوله عدالت را با اصالت نیکو و مقوله صلح را به اعتبار عدالت ممدوح می شمرد.
وی افزود: موضوع عدالت و عدالت خواهی همواره هنگامی مطرح می شود که انسانها نقض حقوق خود را تجربه و خود برای اجرای عدالت اقدام می کنند. در اینجا عدالت به طور عمده متوجه اتخاذ جایگاه و رفتار نسبت به کسانی است که خود ناتوانتر از آن هستند که بتوانند نسبت به احقاق حقوق خود اقدام کنند. البته نگاه اساسی اسلام به مقوله عدالت بسیار فراگیرتر و جامع تر از آن است که ما نمود آن را تنها در مقوله اجتماعی و روابط انسانها در پیوند با یکدیگر جستجو کنیم.
رئیس سابق مرکز گفتگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با اشاره به اینکه اسلام اساساً جهان و نظام هستی را مبتنی بر عدالت و آن را جلوه ای ازعدل خداوندی می داند، گفت: در چنین شرایطی به طور طبیعی آثار و میراث عدالت در حقوق، اخلاق، فلسفه و حتی ایدئولوژی اصلی پایدار و استوار در اندیشه اسلامی است و بنا به فرموده پیامبر اکرم بر پایه عدل و آسمانها زمین استوار هستند. در این صلح که ترسیم نوعی از روابط انسانها، یعنی زندگی مسالمت آمیز آنها با یکدیگر است چنانچه در تطابق مناسب با مقوله عدالت باشد می تواند صلحی پایدار و سازنده تلقی شود.
میردامادی با اشاره به سخن امیر مؤمنان حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر که می فرماید " ای مالک از صلحی که دشمن تو را بدان می خواند و رضای خدا در آن است استقبال کن، زیرا صلح به سربازان تو آسایش می رساند و تو را از اندوه می رهاند و شهرهای تو را امن و ایمن می سازد"، تصریح کرد: این سخن نگاه عمیقی به مقوله صلح، عدالت و امنیت دارد که صلحی که مورد عنایت خداوند است به طور قطع صلحی مبتنی بر عدالت و خود موجب امنیت و تأمین شهرها و سربازان و حفظ زیرساختهای اساسی اقتصادی، نظامی و فرهنگی جوامع است.
وی یادآور شد: مسئله امنیت که از مسیر صلح مبتنی بر عدالت فراهم می آید، امری است که اسلام به اقتضای سازگاری آن با فطرت آدمی ارزش بسیار زیادی برای آن قائل شده است و اصل ایجاد آن را به رسمیت می شمرد. ایجاد خوف، وحشت و دلنگرانی، اضطراب، تهدید، ارعاب، و اقداماتی از این دست که اساسا امنیت اجتماعی جوامع را به هم می زند و موجب به هرز رفتن استعدادهای معنوی و مادی جوامع می شود، برگرفته از رفتارهای و سیاستهای ناعادلانه است که تهدیدی جدی برای صلح و امنیت حهانی محسوب می شود.
رئیس سابق مرگز گفتگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی گت: ما نیازمند ایجاد طرحی فراگیر و جامع درباره عدالت به عنوان یک راهکار اساسی برای تأمین صلح در جهان هستیم. عدالت همواره موضوعی قابل توجه برای جامعه بشری بوده و خود یکی از بنیادی ترین ویژگیهای روح آدمی است و هر چند در قالب تعاریف انسانی تعریف واحدی نیافته اما آنچه بر آن اتفاق نظر وجود دارد عدالت و اجرای آن برای ایجاد صلح جهانی است.
شکل دادن به معیاریهای مبتنی بر عدالت تحقق صلح را عملی می کند
رئیس مرکز جهانی علوم اسلامی با اشاره به اینکه عدالت را می توان شرط لازم برای گسترش صلح دانست، تصریح کرد: از نظر فلسفی پایه صلح جهانی، فطرت مشترک و هویت واحد بشر و تحقق این بنیاد نظری در عرصه عمل نیازمند معیارهای مبتنی بر عدالت است.
حجت الاسلام علیرضا اعرافی رئیس مرکز جهانی علوم اسلامی گفت: از نظر بنیادی صلح و برابری جهانی باید پایه فلسفی و فکری داشته باشند و ادیان نیز از آن جهت که مرتبط با هویت واحد و فطرت مشترک بشر هستند، بنیاد فلسفی مناسبی را برای صلح و تساوی جهانی ارائه کرده اند.
وی افزود: اگر بشریت پایببند به یافتن پایه فلسفی برای گسترش صلح و برابری بر پایه فسلفی پایبندی نشان دهد و بر این حقیقت که همه انسانها دارای هویت واحدی بشری توجه کند، هویت واحد و فطرت مشترک بشری می تواند زمینه و بستری مناسب برای صلح و همزیستی تلقی شود.
حجت الاسلام اعرافی تصریح کرد: این صلح و همزیستی هنگامی به طور کامل تحقق می یابد که معیارهای عدالت مورد توجه قرار گیرد. از نظر فلسفی پایه صلح جهانی همان فطرت مشترک و هویت واحد بشر و تحقق این بنیاد نظری در عرصه عمل نیازمند معیارهای مبتنی بر عدالت است. گر چه در جزئیات تعریف و تحقق عدالت اختلافهایی وجود دارد اما بشر می تواند معیارهای واحدی برای آن تعیین کند.
رئیس مرکز جهانی علوم اسلامی گفت: عدالت را می توان شرط لازم گسترش صلح دانست، اما برای برقراری و گسترش آن شرط کافی تلقی نمی شود. نگاه معنوی و قدسی نیز یکی از شرایط مهمی است که باید حاکم باشد.
نظر شما