۱۰ بهمن ۱۳۸۵، ۱۴:۱۹

/ نشست نقد و بررسی "زمستان است" در مهر ـ 1 /

قطار در فیلم "زمستان است" نماد سفر است

قطار در فیلم "زمستان است" نماد سفر است

قطار در فیلم "زمستان است" نمادی از سفر است که به روایت و بر اساس نگاه رفیع پیتز بیان می‌شود.

محمدمهدی دادگو تهیه کننده فیلم سینمایی "زمستان است" در نشست نقد و بررسی این اثر ضمن بیان این مطلب گفت: "شعر اخوان ثالث که با صدای استاد شجریان در فیلم اجرا می شود همراه با تصاویر زیبایی که محمد داودی می گیرد و طراحی هنری خزایی شرایطی را در فیلم به وجود آورده که اثر به سمت بیان مضمون اصلی قصه پیش برود. در این میان تدوین مناسب حسن حسندوست این شرایط را انسجام بخشیده است."

وی خاطرنشان کرد: "یکی از ویژگی های فیلم استفاده از نابازیگران است که در میان آنها تنها از یک بازیگر حرفه ای استفاده شده است. تمام بازیگرها آدم هایی واقعی در زندگی حقیقی هستند. من علاقمند بودم بازیگر نقش های اصلی فیلم در این نشست حضور داشتند تا شرایط گفتگو بهتر انجام می شد. اما میترا حجار در ایران نیست و دیگر بازیگران فیلم نیز در محل لوکیشن زندگی عادی خود را دنبال می کنند."



محمدمهدی دادگو و حسن حسندوست

این تهیه کننده در خصوص دلیل انتخاب چنین ترکیبی از بازیگران در فیلم توضیح داد: "من وقتی با پیتز روی مسایل کلی توافق کردیم، در جزییات دست او را باز گذاشتم تا بر اساس افکار و اندیشه های خود کار را پیش ببرد. این کارگردان نیز پس از نگارش کامل فیلمنامه آن را در جریان اجرا اصلاح کرد. برای نمونه سکانس ابتدایی فیلم دیالوگ مفصلی دارد، اما هنگام تولید مسئله جدایی در حد چند تصویر ارایه می شود. در همین زمینه پیتز اعتقاد داشت مجموعه ای از نابازیگران فیلمنامه را بهتر انعکاس می دهد."

وی ادامه داد: "زن در این فیلم نماد استواری و کار نشانه ای از تداوم است. در این فیلم حضور زن، مرد و کار دایره ای را تشکیل می دهد که با بیکار شدن مرد این دایره به سمت بسته شدن پیش می رود، اما همانند زندگی واقعی ما، وجود یک روزنه از بسته شدن کامل این دایره جلوگیری می کند. زن جوان با یک بچه، شوهرش را از دست می دهد و خود دست به کار می شود تا دایره زندگی بسته نشود و به راه خود ادامه دهد. هر چند سایه مرد قبلی بر زندگی او وجود دارد."

دادگو درباره اقتباس ادبی به مفهوم کامل یا گرته برداری از قصه اصلی رمان "سفر" نوشته محمود دولت آبادی اعلام کرد: "نمایشنامه "بینوایان" تاکنون به وسیله کارگردان های مختلف تبدیل به 30 فیلم و سریال مختلف شده که همگی از یک خط داستانی مشترک داشته اند. اما نقطه تفاوت و تمایز این آثار نگاه مولف بوده که این قصه را بر اساس برداشت ها و نگاه خود تفسیر کرده است. این موضوع در مورد نمایشنامه های مشهور ویلیام شکسپیر نیز صدق می کند که تاکنون به وسیله اساتید بزرگی به تصویر درآمده، اما هر کدام از این آثار به دلیل نوع و زاویه نگاه فیلمساز با دیگر آثار تفاوت های زیادی داشته است."

وی در مورد تاثیرپذیری کارگردان از رمان توضیح داد: "پیتز فیلمساز باهوشی است. او از منظر سینمایی و زاویه نگاه خودش به این داستان نزدیک شده و نام برداشت وی از رمان "سفر" را اقتباس ادبی، تاثیرپذیری، گرته برداری یا هر چه بنامیم، فیلم محصول نگاه و برداشت ذهنی کارگردان است. مسئله اصلی اینجاست که ما کمتر نویسنده ای را سراغ داریم که از فیلم شدن اثرش اظهار رضایت کند. چون آنچه نویسنده به تحریر درآورده، مجموعه ای تصاویر ذهنی است. وقتی از منظر کارگردان به نوشته خود نگاه می کند، تصاویر ذهنی خود را نمی بیند. بنابراین درست تر است بگوییم پیتز تحت تاثیر رمان بوده و قرار نبوده تله فیلم بسازد."

تهیه کننده "زمستان است" درباره بستر تاریخی فیلم و طرح مسایل سیاسی در رمان "سفر" و شائبه برداشت های سیاسی از فیلم اعلام کرد: "این فیلم زمان و مکان خاصی ندارد. موضوع مهاجرت و بیکاری وابسته به دوره یا محدوده جغرافیایی خاصی نیست. این فیلم همزمان با درگیری های کشور فرانسه در خصوص موضوع کار اقلیت ها ساخته شد. بنابراین مسئله مهاجرت و بیکاری نکته ای فراگیر است که به ایران، خاور میانه یا قاره خاصی مربوط نمی شود و از گذشته تاکنون وجود داشته است. در شعر اخوان ثالث هم به این مسئله تاکید می شود. این مسایل حتی در قرن خاصی نیز مطرح نیست."

وی ادامه داد: "شاید دولت آبادی در فیلم خود بیان تعبیر خاصی را پیگیری می کرد و در رمان وی به مسئله فئودالیزم و مشکلات کار اشاره می شد، اما وقتی این فیلم با فیلتر ذهنی و نگاه مجرد پیتز بازآفرینی می شود، از موقعیت تقویمی خاص درمی آید و تبدیل به نگاه جهانی می شود. زمانی که این فیلم در جشنواره ها و کشورهای مختلف بر پرده رفت، منتقدان نیز چنین نظری داشتند و ساختار اثر را در قالب نئورئالیسم جادویی بررسی می کردند و برای آنها بسیار جالب بود."

دادگو درباره انتخاب ساختار اجرایی فیلم و شباهت آن با آثار برخی از فیلمسازان ایرانی و خارجی توضیح داد: "ساختار و تکنیک بر اساس مضمون باید در خدمت مفهوم زیبایی شناسی فیلم قرار بگیرد. این اثر هر چند مفهومی فراملی و جهان شمول دارد، اما اثری ملی است. این اثر در زمینه فیلمبرداری شرایط خاص خود را داشته و به همین خاطر جایزه بهترین فیلمبرداری یکی از جشنواره های معتبر سینمایی جهان را به خود اختصاص داد. در عین حال امکان دارد فیلمساز تعلق خاطری نسبت به آثار چند کارگردان داشته باشد یا ساختار کلی داستان او را به استفاده از تکنیک خاصی سوق دهد. اما همچنان یک کارگردان سبک خاص خود را ارایه می کند و توجه به برخی مولفه ها مفهوم تقلید یا اجرای عین به عین را ندارد."


حسن حسندوست به عنوان تدوینگر "زمستان است" در خصوص رویکرد تولید این فیلم گفت: "تدوینگر فیلم باید توجه زیادی داشته باشد که اثر از ریتم نیفتد. زمانی که ما فیلم را در جشنواره دیدیم. لحظه هایی در اثر وجود داشت که به نظرمان در ساختار کلی داستان ایرادهایی را به وجود می آورد. هر چند ما در این فیلم سکانس های چهار دقیقه ای هم داریم. اما ما توجه خاصی به این مسئله داشتیم که ریتم اثر مناسب از آب درآید و تماشاگر را نگه دارد. در اینجا باید به اهمیت صدای فیلم نیز اشاره کنم که به وسیله امیرقاسمی به خوبی انجام شده است."

وی در مورد اهمیت استفاده از یک بازیگر حرفه ای در فیلم اظهار داشت: "من هم این سئوال را از پیتز راجع به شیوه انتخاب بازیگران فیلم پرسیدم. وی در پاسخ گفت که در مدتی که به ایران آمده به هر جا رفته همه از میترا حجار در سینما صحبت می کردند و به همین خاطر از وی استفاده کردم. به کارگیری نابازیگران هم به خاطر نزدیکی اثر به ذهن تماشاگر بوده است. پیتز به استفاده از بداهه گویی بازیگران غیرحرفه ای فیلم اعتقاد داشت. در بخش هایی از فیلم نیز ما دیالوگ ها را حذف کردیم و در جهت افزایش سطح کیفی بیان تصویری فیلم، سکانس هایی را مورد استفاده قرار دادیم."

این تدوینگر به استفاده از صدای دالبی SR برای نخستین بار در کشور اشاره کرد و توضیح داد: "ما برای نخستین بار این نوع صدای دالبی را روی یک فیلم قرار دادیم. در این راه مسعود بهنام و حسین سحرخیز تلاش زیادی به خرج دادند. به عقیده من برای اینکه صدای دالبی جلوه و زیبایی خود را نشان دهد، سینماهای ما نیز باید در جهت به کارگیری این صدا در سالن ها نیز حرکت کند."

حسندوست درباره شباهت ساختار این فیلم به آثار برخی از کارگردان های ایرانی و خارجی اعلام کرد: "پس از اتمام فیلم طرح اولیه تدوین از سوی پیتز ارایه شد. من نیز در جهت بهتر شدن ساختار کلی داستان، پیشنهادهایی را به کارگردان دارم که با جابجایی برخی سکانس ها و حذف تعدادی از دیالوگ ها انجام شد. حذف جاری بودن زمان و وقوع برخی اتفاقات در آینده و بازگشت به زمان حال شخصیت ها بخشی از این ساختار را تشکیل می دهد. اما تفاوت این فیلم با سینمای کارگردان هایی همانند شهید ثالث، کیارستمی، کیمیاوی، گلستان و نادری در نوع نگاه فیلمساز است. میزانسن ها، استفاده از دیالوگ ها و حتی شیوه تدوین فیلم بسیار متفاوت است."

ملک جهان خزایی در خصوص شیوه طراحی صحنه و لباس فیلم گفت: "من در وهله نخست با کارگردان راجع به مسایل کلی به توافق رسیدم و برف به عنوان عنصر اصلی مد نظر قرار گرفت. بر اساس فیلمنامه آن سوی خط آهن باید خانه ای وجود داشته باشد. در صورتی که در لوکیشن تنها یک کلبه کوچک نگهبانی قرار داشت. به همین خاطر ما مجبور شدیم اتاق بزرگی را به این کلبه اضافه کنیم و دکور کاملی را برای آن بسازیم. مسئله مهم در طراحی این است که به اصطلاح دیده نشود و کار ما به گونه ای بود که هیچ کس نسبت به افزوده شدن این بخش به کلبه مطلبی را بیان نکرد."

وی ادامه داد: "در قصه یک قهوه خانه با شکل خاصی وجود داشت. بر اساس اعلام وزارت بهداشت باید کف و دیوار تمامی قهوه خانه ها با سرامیک سفید براق پوشانده شده باشد. به همین خاطر ما دنبال قهوه خانه ای با شرایط قدیمی بودیم که آن را به طریقی پیدا کردیم و به آن یک بخش محل خواب را اضافه و پیشخوان محل ارایه غذا را بزرگتر کردیم. سایر بخش ها ترمیم موردی انجام شد. در شرکت پا تن جامه نیز فقط مقنعه مشکی کارمندان آن را با روسری آبی عوض کردیم. به طور کلی ما تلاش کردیم شرایط محیطی و نظم لوکیشن ها را به هم نزنیم و از آنها بیشترین استفاده را داشته باشیم."

این طراح با تجربه در خصوص رنگ غالب فیلم اظهار داشت: "رنگ غالب فیلم آبی بود. چون این اثر به نوعی فضای جدایی ها و نوعی غم را بیان می کرد. بخشی دیگر به اعتراض آدمها نسبت به شرایط ارتباط دارد. فیلم آبی به نوعی هر دو این مسایل را مطرح می کند. البته در بخش هایی از فیلم نیز بسته به ایجاد شرایط مختلف از رنگ ها استفاده می شد. برای نمونه هنگام رسیدن مختار، روسری قرمز خاتون از زیر لباس مشکی وی مشخص است. دختر بچه بر اساس شرایط از ابتدا تا انتهای فیلم رنگ های کوچکی به خود می گیرد."

وی در مورد چیدمان قدیمی فیلم که شبیه دهه 70 فرانسه است، گفت: "میز و صندلی ها در قهوه خانه موجود بود. غیر از آنچه در لوکیشن وجود داشت ما فقط چهار تخت را اضافه کردیم. حتی کمدهای موجود در قهوه خانه از ابتدا وجود داشت. ما فقط رنگ خاکستری را به این محل اضافه کردیم."

کد خبر 440653

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha