آن روز از بینوایی سینما و سینماگرانمان نوشتیم و اینکه زمانی نجیب ترین سینمای دنیا لقب گرفت و به فاصله چند سال چنان با آماج نقدها و عتاب ها مواجه شد که گویی هیچگاه رنگ نجابت ندیده است!
نه آن جمله رئیس جمهور پیشین و نه نقدهای تند هفت هشت ماه پیش که تا امروز نیز ادامه دارد، توصیف ردای سینمای ایران نبود و نیست. اما در عین حال شاید مجموع این دو نقطه نظر بسیار متفاوت شمایی از ردای سینمایمان باشد. چشم که بچرخانی سینمای ما چنان است که به همه چیزمان می آید. این مطلب را عجالتا به خاطر بسپرید ...
آن جمله وزیر و ...
با روی کار آمدن دولت نهم طیفی از حامیان دولت بر این پندار بودند که بلافاصله پس از معرفی وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی سینما باید دوباره به سال های آغاز انقلاب بازگردد. وزیر جدید در نشستی در پاسخ به برخی انتقادها از فیلم های روی پرده گفت: "این فیلم ها محصول دولت قبلی است و دولت فعلی در تهیه آنها نقشی نداشته است." وی این جمله را نیز به توضیح خود افزود که در میان این آثار فیلم های خوب هم دیده می شود. او همچنین وعده داد در دوره کاری خود به گسترش سینمای ملی کمک نماید.
صدور مجوز اکران فیلم هایی نظیر "چهارشنبه سوری"، "کافه ستاره"، "کافه ترانزیت"، "ازدواج به سبک ایرانی"، "زمستان است" و ... از سوی معاونت سینمایی کاسه صبر منتقدان را لبریز کرد. شاید کمتر برهه ای از تاریخ سینمای ایران را به یاد داشته باشید که تیتر یک برخی نشریات سیاسی به انتقاد از وضعیت سینما پرداخته باشد و معاون سینمایی و وزیر ارشاد را به باد انتقادهای شدید بگیرد!
سینمای استریلیزه!
به نظر می رسد دغدغه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی آن بر سه محور تدریجی بودن اصلاح فرهنگی (که چند وقت پیش وزیر به وضوح به آن اشاره کرد)، جلوگیری از ضرر مالی اهالی سینما و البته جلب اعتماد هنرمندان استوار است و بر همین محورها در پی تعامل با سینماگران است. اما گویی برای برخی طیف های فکری نزدیک به دولت درک این دغدغه ممکن نبوده و نیست. آنها همچنان معتقدند با برخورد قهری و توقیفی با آثاری که از نگاهشان مناسب نیستند می توان ریشه مشکلات را خشکاند.
ظاهرا این طیف از خاطر برده اند که اگر قرار باشد بر شمار آثار ارزشمند سینمایی مان افزوده شود، باید به همین سینماگران اعتماد کرد و با نزدیکی به آنان و همراهی آنها به رشد سینمای ملی کمک کرد. وگرنه سینماگر، فوتبالیست نیست که از خارج وارد کنیم.
دیگر اینکه مراجعه به تاریخ سیاسی و نیز سینمایی حتی در کشورهای صاحب سینما هم هر هوشیاری را متوجه این نکته می کند که هیچ فیلمی نتوانسته برای هیچ جامعه و حکومتی خطری ایجاد کند. لذا توقیف فیلم ها اتفاقا اتمسفر و جو منفی بیشتری ایجاد می کند تا اکران آنها. خوشبختانه چارچوب های اخلاقی پررنگ حاکم بر جامعه ما و البته اصالت سینماگرانمان موجب شده علیرغم برخی انتقادات بجا، برخی لحظات معدودی از آثار، هیچیک از فیلم ها حریم ها را نشکسته اند.
سینمای استریلیزه به معنای سینمای عاری از هر میکروب و ویروس تنها در خلاء یا در آزمایشگاه به وجود می آید. حال آنکه سینما در بدنه جامعه و با "روز" و "مردم" زیست می کند. محیط مطلوب آن محیط طبیعی است. بدن انسان بهترین نمونه چنین محیطی است. انواع میکروب ها، ویروس ها و بیماری ها و به همین اندازه قابلیت های انحرافات فکری و اخلاقی در وجود آدمی بالقوه لانه دارد و دمی که آدمی غفلت کند، ممکن است در محیط زندگی متغیری، سلامت جسم و جانش را به مخاطره اندازد.
انسانی که خوب پرورش یافته باشد در متلاطم ترین دریاها نیز شناگر قابلی است و انسانی که بنیه اش ضعیف باشد، با کوچکترین نسیمی سرما می خورد. اما نکته طلایی را نباید از خاطر برد: "همیشه می توان به انسان امیدوار بود، زیرا فطرتش پاک است و از نهادی رحمانی جان گرفته است."
عمارتی نو!
در روزهای پیش از جشنواره و پس از راه نیافتن دو فیلم محمد نوری زاد به بخش مسابقه، او یادداشتی گلایه آمیز و هشدارگونه به رئیس جمهور نوشت و از عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه سینما گلایه شدید نمود. او در پایان نوشته اش همگان را به قضاوت و داوری درباره آثار جشنواره فیلم فجر و تطابقش با سینمای ملی فراخواند.
رویکردی که به حتم سایر منتقدان این چند ماه هم در پی آنند و آن را با رجوع به جمله معروف صفار هرندی (فیلم های روی پرده ...) آن را "شب امتحان وزیر" و معاون سینمایی اش تبدیل کرده اند. حال آنکه امتحانی در کار نیست. "سینمای ملی" در آثار برخی فیلمسازان ما از دیروزها نیز مشهود بوده، اما تسری و رشد آن و قد کشیدن تا تبدیل شدن به یک راه روشن کار یک شب و یک سال نیست.
حکایت کار فرهنگی، حکایت کشاورزی است. کشاورز باید سخاوتمندانه بذر بپاشد و از میان هزاران بذر اگر آفات بگذارند و ابر و خورشید و فلک هم یاری کنند، صدها خوشه گندم درو نماید و دولتی که سعه صدر و صبوری نداشته باشد و در پاشیدن بذرها امساک به خرج دهد، به حتم گندم کمتری برداشت خواهد کرد و شمار علوفه های هرز زمینش بیشتر هم خواهد شد.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
حسین عبدالهاشمپور
نظر شما