خبرگزاری مهر - گروه استان ها- سمیه اسماعیل زاده: یک راهبان، هر روز حدود ۱۶ تا ۲۲ کیلومتر را طی میکند. ماراتنی سی ساله که هیچ برف و سرما، باد و باران، ظلمات شب و عطش آفتابی آن را متوقف نمیکند و در مدت این سی سال، حدود ۱۵۰ تا ۱۸۰هزار کیلومتر را طی میکند و این یعنی، یک راهبان در عمر شغلیاش، نزدیک به نیمی از فاصله زمین تا ماه را میپیماید.
شاید بسیاری گمان کنند که راهبانی مانند یک پیادهروی تفریحی است که قدمزنان در طول ریل میروی و برمیگردی اما وقتی وارد این حرفه میشوی، تازه سختیها هویدا میشود؛ تا هوا آفتابی و روشن است انگار همه چیز خوب است اما شباهنگام، رفتوبرگشت و چک کردن مسیر سخت شده و شبهای زمستان و روزهای داغ تابستان وضعیت سختتر میشود. برف و بوران هم که باشد، راهبان باید وارد مسیر شود و در هر ساعت مقرر در یک محل مشخص باشد، برفها را کنار بزند تا پیچها و تغییرات مخاطرهآمیز را ببیند و مسیر را چک کند و در این مواقع، سختیها مضاعف و مسئولیت راهبان سنگینتر میشود.
روزگار یک راهبان
کولهای بر پشت، حمایلی شب رنگ بر شانه و در یک دست فانوس و در دست دیگرش آچار راهبانی دارد. ساعت دو بعد از ظهر است و شیفت "قربان بهاری" آغاز شده و او باید از ایستگاه پلسفید به سمت ایستگاه دوآب حرکت کند و ۸ کیلومتر مسیر ریلی را بپیماید و سپس همین مسیر را بازگردد و در این راه، تمام خط را چک کند تا مبادا خطری عبور قطار را تهدید کند. با او در طی این مسیر همراه میشویم و او از شغل راهبانی میگوید: شش سال کارگر خطوط ریلی بودهام و اکنون هم شش سالی میشود که راهبان هستم. بجز جمعهها، نصف ماه در شیفت بعدازظهر و مابقی در شیفت شب کار میکنم. در راه، کل مسیر را چک میکنم تا آبراهها و کانالها مسدودی و تونلها و پلها شکستگی نداشته باشند. پیچهای شل را سفت میکنم و در هر شرایطی باید همه این کارها را انجام دهم و اگر خطری پیش آید، باید مسیر را با لوازمی که در اختیار دارم مسدود کنم تا سانحهای پیش نیاید.
یک راهبان باید در هر شیفت کاری، در طی ۸ ساعت، ۱۶ تا ۲۰ کیلومتر را بپیماید و در هر ساعتی باید در کیلومتر مشخص شده باشد و "قربان" در این رابطه میگوید: همیشه باید مراقب باشیم که طی زمانبندی حرکت کنیم و در زمان مشخص در کیلومتر مشخص باشیم. همچنین، از دو ایستگاه مجاور، همزمان دو راهبان، مسیر را از دو سمت طی میکنند و در یک زمان به نقطه تلاقی میرسند، برگه تعرفه را ردوبدل میکنند و دوباره باز میگردند و این رفتوبرگشت خوب است چرا که مسیر دو بار بازدید میشود.
از شبی میگوید که در مسیر ریلی زریندشت، ریل شکستهای را دید و مسیر را مسدود کرد تا ریل جایگزین شود و سپس قطار با سلامت از آن گذشت. در کنار این سوانح و مخاطرات، مواجهه با سارقان ریلی خود داستان دیگری است؛ دزدان پیاده و دوچرخهسواری که پیچ و مهرههای موجود در جانپناه تونلها را میدزدند تا دزدی ریلهای کنار خط و راهبانان باید علاوه بر بررسی خطوط ریلی، حواسشان به دزدان مسیر ریلی باشد.
این راهبان، شجاعت را لازمه شغل راهبانی میداند و میافزاید: مسیر جنگلی و کوهستانی است و حیوانات وحشی مانند خرس، گراز، گرگ، شغال و حتی پلنگ در مسیر وجود دارند. اوایل که تازهکار بودم کمی ترس داشت اما اکنون دیگر عادی شده و مار که جزو عادیترین حیواناتی است که هر روز با آن مواجه میشوم. با این حال، هنوز هم هنگامی که در دل تاریکی میروم و ناگهان صدایی میشنوم، هر چقدر بگویم که نمیترسم، تا متوجه شوم که صدا برای چیست، قلبم به تپش در میآید.
قصه بیمهریها
شرکتی بودن دردی مضاعف بر سختی کار راهبانی است. واهمه از دست دادن شغل، حقوق پایین، حذف مزایای شیفت شب، حذف مبلغ حق کیلومتراژ، همه و همه موجب شده تا این راهبان، با تمام خستگی انجام کار راهبانی، در روزهای تعطیل و مواقع بیکاری به درآمد دیگری بیاندیشد و پس از خستگی یک شب راهبانی در مسیر ریلی، کارگری ساختمانی نیز انجام دهد.
مسیر کوره راهی است که در کناره ریل ایجاد شده و هر چه پیشتر میرویم، این کوره راه محو و محوتر میشود؛ تا جایی که به زحمت باید از کناره ریل و از روی خرده سنگهای ریل عبور کرد که سختی عبور را دو چندان میکند و پا و کفش آدمی به زحمت از آن جان سالم به در میبرد. پا درد و کمردرد جزو جدانشدنی این شغل است و مسیرها چنان است که پوتینهای پردوام نیز بیشتر از دو سه ماه دوام نمیآورند و این در حالی است که شرکت سالی یک دست لباس و پوتین به آنها میدهد و برای ماههای بعد باید پوتین دیگر را خودشان بخرند.
اسحاق محمودی، رئیس رسته هفتم خط پلسفید است و راهبانی را یکی از مشاغل حساس راه آهن میداند که با بیمهریهای شدید مواجه است و ادامه میدهد: هنگامی که من بهعنوان مسئول در خانه خواب هستم، راهبان شب و در باران و برف و بوران از جان مسافران حفاظت میکند و راننده قطار، دلش به همین راهبان گرم است و در بلاک سیر میکند.
محمودی مسئولیت راهبان را گزارش هر امری که در امنیت سیر قطار، مشکلی ایجاد میکند برمیشمارد و از جمله آنها به رانش، شکستگی ریل، سرقت ریل و ریزش سنگ اشاره میکند و ادامه میدهد: یک راهبان باید پیچبندی مسیر، پابند اتصالات، خرابی ریل، دیلم خط، خارج شدن خط از محور اصلی، فرار خط، افتادگی طول خط، شکستگی پلها و تونلها و مسدودی آبراهها و کانالها را چک کند و با بررسی هر کیلومتر، باید یک دور از پرچم سبز خود را باز کند و آن را به راننده قطار عبوری نشان دهد تا او بداند تا اینجا مسیر بررسی شده و بقیه مسیر را با احتیاط بیشتری حرکت کند.
محمودی با اشاره به ۹ ایستگاه شهرستانهای سوادکوه و سوادکوه شمالی، میگوید: برای طی مسیر بین هر دو ایستگاه جمعا، حدود ۲۸ راهبان و ۱۰ کمک راهبان در دو شیفت بعدازظهر و شب مشغول به خدمتاند و این مسیرهای رفتوبرگشت از ۱۶ تا ۲۲ کیلومتر است.
وسایل همراه یک راهبان را آچار راهبانی، فانوس یا چراغ قوه، حمایل شب رنگ برای طول شب، لباس فرم، وسایل مسدودی خط و سوانح احتمالی بر میشمارد و میافزاید: اصل فانوس است چرا که سارق هم با چراغ قوه در طول خط میرود و راننده قطار نمیداند که فرد راهبان است یا سارق و فانوس یک نشانه است و مهمتر اینکه، نورش از هر طرف و از دور دست دید دارد و مشخص است که راهبان در مسیر ریلی در حال حرکت است.
در هنگام وقوع خطر، راهبان باید مسیر را از هر دو طرف تا فاصله یکهزارو۲۰۰متری با ایجاد ۴ نشانه برای راننده قطار، مسدود کند و هرچند این روزها با تلفن همراه میتوان به ایستگاه اطلاع داد اما با وجود این اطلاعرسانی، مسئولیت مسدود کردن خط از راهبان ساقط نمیشود و اگر راهبان نداند قطار از کدام سمت میآید، اولویت این است که ابتدا خط شیب و سپس خط فراز را مسدود کند.
وی درباره مسدود شدن ریل و نجات جان مسافران توسط راهبانان منطقه میگوید: سال گذشته در خط زیراب-شیرگاه شکستگی ریل توسط راهبان گزارش و خط موقتا تعمیر شد و قطار مسافربری با حداقل سرعت ممکن از آن به سلامت عبور کرد، همچنین توفان موجب سقوط درخت روی ریل شده بود که آن هم با گزارش بهموقع اقدامات لازم انجام شد و در مسیر گدوک نیز در تابستان به دلیل شدت گرما، ریل دچار اعوجاج شد که با اقدام به موقع قطار مسافربری به سلامت از روی آن عبور کرد.
قهرمانان فانوس به دست
با وجود دزدان چراغ قوه بهدست، راهبانان سختی حمل فانوس و مراقبت از خاموش شدن آن در برابر وزش باد را به جان میخرند چراکه روشنایی فانوس نشانه حضور راهبان در خطوط ریلی است.
راهبانان فانوس به دست، در مسیر ریلی پیش میروند و روشنای فانوسشان، امنیتبخش خطوط ریلی است. همچون نور فانوس دریایی که پیامی از ساحل امن برای کشتیها است، نور فانوس ریلی نیز بیانگر مسیری امن برای عبور قطارها است و با حضور راهبانان است که قطارها به سلامت از میان جنگلها و کوهستانها و کویرها میگذرند اما کسی از قهرمانیهایشان باخبر نمیشود.
دو کیلومتر راه هم نیامدیم که پیشروی مسیر برای ما سخت شده و مجبور میشویم که مسیر آمده را بازگردیم اما راهبان به سمت افق پیش میرود تا در تاریکی شبها، با فانوس روشن خویش بر مسیر قطارها روشنایی بگستراند.
نظر شما