۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۲۷

یادداشت مهمان/ رضا قنبری، شاعر و منتقد ادبی

یک تراژدی فرهنگی/ پیوند نامبارک شاعرنماها با ناشران تاجرپیشه!

یک تراژدی فرهنگی/ پیوند نامبارک شاعرنماها با ناشران تاجرپیشه!

«بخشی از جمعیت انبوهی که مدعی شاعری هستند، با هر ضرب و زوری شده، پولی تهیه می‌کنند تا در اختیار ناشران تاجرپیشه قرار دهند و کتابی منتشر کنند».

به گزارش خبرنگار مهر، رضا قنبری، شاعر و منتقد ادبی و نویسنده کتاب «زخم و رویا» (انتولوژی شعر ایران)، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است، نقدی به وضعیت انتشار کتاب‌های شعر و یا به گفته او «شعرنماها و دلنوشته‌ها» که موجب «ثروتمند شدن برخی از ناشران تاجرپیشه شده است، وارد کرده است. این یادداشت در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد:

سالانه بیش از ۲۰۰۰ کتاب با عنوان شعر در ایران منتشر می‌شود. عدد را درست خواندید، تعجب نکنید، بیش از ۲۰۰۰ عنوان کتاب با نام شعر! اما مضحکه تراژیک زمانی شروع می‌شود که بدانید ۹۰ درصد این کتاب‌ها با هزینه مولفان‌شان منتشر می‌شود؛ انبوهی از جوانان ۱۸ ساله تا ۳۵ ساله که سودای شاعر شدن و مهم بودن دارند، بی‌آنکه حتی شعر مدرن فارسی را درست خوانده باشند و درکی از حقیقت و وجوهات پیچیده شعر و همچنین جریانات و نحله‌های شعر مدرن فارسی داشته باشند. دارم از هزاران شخص در این کشور صحبت می‌کنم که نوشتار سطحی و بسیار ساده‌شان را شعر می‌خوانند و بخشی از این جمعیت انبوه مدعی شاعری، با هر ضرب و زوری شده پولی تهیه می‌کنند تا در اختیار ناشران تاجرپیشه قرار دهند و کتابی منتشر کنند!

شاید بد نباشد بدانید درآمد برخی از ناشرانی که اقدام به چاپ شعرنماها و دلنوشته‌ها می‌کنند، از کسی که مثلاً کارخانه تولید ابزار دارد یا از یک حجره‌دار بازار، بیشتر است. سالانه میلیاردها تومان پول در بازار نشر فقط از طریق پدیده نشر کتاب با پول مولفان، جا به جا می‌شود. درآمد حاصل از چاپ کتاب با پول مولفان جویای شهرت و کتاب، به حدی بالاست که هر روز یکی دو ناشر جدید به حلقه ناشران اضافه می‌شود و بلافاصله هم آگهی منتشر می‌کنند که «کتاب شما را با کمترین هزینه و سریع چاپ می‌کنیم»!

تراژدی تا حدی همه‌گیر و وسیع شده که ناشران باسابقه و مشهور هم فقط دو نوع کتاب شعر منتشر می‌کنند:

_ کتاب افرادی که عشق شاعر شدن دارند و پول می‌دهند.
_ کتاب شاعرنمایان سطحی‌نویسی که نوشتار سطحی‌شان به طیف مخاطبان نوجوان پاسخ‌گوست و به علت سهل‌الهضم بودن مطلوب‌شان است.

این وسط شاعران مهم و جدی که شعرشان مخاطب حرفه‌ای و فرهیخته دارد، یا عملاً ناشری ندارند! یا در نهایت ناشری پیدا شد، کتاب‌شان را بی‌هیچ حق‌التالیفی منتشر می‌کند با این ادله که بازار خراب است و مخاطب کم است و کاغذ گران و غیره.

در همین نوشتار کوتاه چهار مسئله کلان و ‌مهم  وجود دارد که جای بررسی رسانه‌ای و کارشناسی دارد:

۱- غیرحرفه‌ای شدن نشر در ایران و حرکت به سمت «کارگزار» و «ارائه‌دهنده خدمات چاپ» شدن به جای ناشر به مفهوم درست و حرفه‌ای بودن.
۲- پدیده عجیب و آنرمال عشق شاعر شدن و چاپ کتاب در میان افرادی که بیشترشان هم دانش عمومی هم دانش تخصصی کمی دارند و حتی جریانات شعر مدرن فارسی را هم نخوانده‌اند و این عملاً از نوشتار ضعیف‌شان مشهود است.
۳- پول‌های عظیم و درآمدهای میلیاردی ناشران از چاپ کتاب با پول مولف.
۴_ شاعران مهم و جدی کشور در این آشفته‌بازارِ نشر، یا عملاً ناشری برای آثارشان نمی‌یابند و در نتیجه «شعر جدی و مدرن ایران» روز به روز کمتر و کمتر در دیدرس و خوانش مردم قرار می‌گیرد.

و یادمان باشد، «شعر ربط مستقیمی به رشد ادراک و غنای ذهنی مردم دارد...»

کد خبر 4444622

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha