به گزارش خبرنگار مهر، فیلم به گونه ای معمایی با تاکید بر تردیدهای چیده شده پیرامون شخصیت مادر آغاز می شود و پس از تمرکز بر این شک و شبهه که با تماس های مزاحم تلفنی پررنگ می شود، جوابی غافلگیرکننده به این معما می دهد.
حضور پدری که رزمنده سابق و بیمار موجی امروز است، زمینه ای فراهم می کند که فیلمساز با برجسته کردن بیماری او و ترسیم لحظات خاص بیماری اش، نقبی بزند به فضاهای مستند دفاع مقدس. لحظاتی که هر چند خاص و تاثیرگذار هستند به خصوص وقتی کنش و واکنش پرتضاد فضای گذشته را با وضعیت حاضر به رخ می کشد، اما این لحظات در ساختار کلی فیلم جای نمی گیرند و به ترجیع بندی ناکارآمد تبدیل می شوند.
آنچه در ادامه اتفاق می افتد نشان می دهد فیلمساز هم از این لحظات فقط در جهت فضاسازی استفاده کرده، چون به راحتی آنها را حذف می کند و در واقع بیماری پدر را به نوعی زیر سئوال می برد. به علاوه با کمرنگ شدن تمرکز بر رابطه خانوادگی تغییر سطح روایت در فیلم اتفاق می افتد و مسئله قتل و ... محوریت پیدا می کند.
وقتی به کلیت فیلم دقت می کنیم، این نکته پررنگتر می شود که مسئله و موضوع فیلم در مقاطعی کلا مسیر خود را عوض می کند و به سمت و سوی جدیدی می رود که سئوال برانگیز است. کشمکش ابتدایی مادر و دختر که با حضور پدر پاسخ می گیرد، پس از آن مسئله تماس های مزاحم تلفنی پررنگ می شود که با چاشنی لحظات موجگیری پدر، معلوم می شود برای انتقام گرفتن از پدر است که فرمانده عملیاتی منجر به شکست بوده که جوانان زیادی در آن به شهادت رسیده اند.
پس از این بخش که به فضاهای دفاع مقدس نزدیک می شود، مسئله دختر معتاد توطئه ای از پیش تعیین شده مطرح می شود که دختر خانواده را در معرض اتهام به قتل قرار می دهد. از این به بعد مسئله و دغدغه فیلم رضایت گرفتن از خانواده مقتول است. مقتولی از خانواده مرفه و پرمسئله که پدر همیشه مست او شرط رضایت دادن را شفای پسر بیمارش قرار می دهد.
کربلایی شدن، دل به دریا زدن، شفا گرفتن با دست های خالی و فیلمی که با گذر از خیانت، معما، قتل، انتقام شخصی، دفاع مقدس و ... نهایتا به ژانر معناگر پهلو می زند. به نظر می آید دست های فیلمساز چندان هم خالی نبوده است.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
سحر عصر آزاد
نظر شما