به گزارش خبرگزاری مهر، مرکز بین المللی صلح(IPSC) در تحلیلی که به قلم «جواد حیران نیا» پژوهشگر مسائل خاورمیانه نوشته شده به بررسی همکاری هسته ای امریکا و عربستان پرداخته است.
در این تحلیل برنامه موشکی عربستان با بلندپروازیهای هسته ای «محمد بن سلمان» مرتبط دانسته شده است. متن کامل این مقاله در ادامه آمده است.
«محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی اخیراً یک رآکتور تحقیقاتی در شهر ملک عبدالعزیز رونمایی و آنرا افتتاح کرد. عربستان در نظر دارد ظرف 20 تا 25 سال آینده بیش از 16 نیروگاه هسته ای احداث کند که ارزش مالی این پروژه ها بیش از 80 میلیارد دلار است.
افتتاح اولین رآکتور تحقیقاتی در عربستان سعودی توسط «محمد بن سلمان» در شرایطی اتفاق افتاد که هنوز هیچ توافقی میان واشنگتن و ریاض درخصوص ماهیت فعالیت های هسته ای عربستان سعودی به امضاء نرسیده است. لذا سعودیها با افتتاح این رآکتور به واشنگتن این پیام را دادند که فارغ از هرگونه نتیجه ای که مذاکرات دو طرف بدان منجر شود، در اجرای تصمیم اتخاذ شده خود مصرّ هستند. این در شرایطی است که آمریکایی ها به شدت اصرار دارند تا عربستان سعودی تمامی تکنولوژی هسته ای مورد نیاز خود را از شرکت های آمریکایی تهیه کند.
شبکه بلومبرگ اخیرا گزارش داده است که امریکا در تلاش است تا عربستان سعودی را متقاعد کند تا در خصوص همکاری هسته ای و ساخت نیروگاههای هسته ای اش با شرکت «وستینگهاوس الکتریک» امریکا همکاری کند. بر این اساس آمریکا نیز همزمان با این همکاری، حق غنی سازی را به عربستان می دهد. برای دولت ترامپ همکاری هسته ای با عربستان در جهت هدفی که دولت او در راستای احیای صنعت هسته ای امریکا دارد حیاتی است.
عدم موضع گیری و محکومیت سخنان بن سلمان- در خصوص اینکه اگر ایران بخواهد به بمب دست یابد در این صورت عربستان نیز همان مسیر را خواهد رفت- از سوی دولت ترامپ این گمانه را مطرح کرد که هدف غایی عربستان از دستیابی به غنی سازی اورانیوم و بازفرآوری سوخت هسته ای جهت نیل به بمب اتمی است.
گمانه کوتاه آمدن دولت ترامپ در خصوص اعطای حق غنی سازی به عربستان از آنجا قوت می گیرد که در مذاکراتی که وزیر انرژی امریکا «ریک پری» با مقامات سعودی داشت احتمال محدودیت زمانی 10 تا 15 ساله برای تولید سوخت هسته ای به عربستان مطرح بوده است. یعنی بعد از این مدت عربستان قادر خواهد بود که چرخه سوخت مستقل خود را داشته باشد.
طنز قضیه این است که دولت ترامپ به خاطر همین بند یعنی «غروب خورشید» و اعطای حق غنی سازی به ایران در برجام از توافق هسته ای با ایران انتقاد می کرد و نهایتاً نیز از آن خارج شده بود. سوال این است اگر فرض کنیم دولت ترامپ با این دو حق موافقت کند آیا کنگره این تصمیم را تصویب خواهد کرد؟
برای پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که آمریکا در صورتی می تواند در برنامه هسته ای عربستان «مشارکت فعال» و «همکاری کامل» داشته باشد که بتواند قرارداد 123 را با این کشور منعقد کند.
بر اساس این توافق، کشورهایی که از تکنولوژی هسته ای امریکا و سوخت هسته ای این کشور بهره می برند تعهدات و محدودیتهایی را نیز می پذیرند. برای نمونه در توافقی که در سال 2009 میان امارات و امریکا در خصوص همکاری هسته ای و ساخت نیروگاه هسته ای از سوی امریکا در امارات منعقد شد امارات «استاندارد طلایی» را پذیرفت. استاندارد طلایی به معنای پذیرش عدم غنی سازی اورانیوم و عدم بازفرآوری سوخت هسته ای است که کاربردی دوگانه دارند و می توانند در تولید بمب مورد استفاده قرار گیرند.
اما موضع ریاض تاکنون این بوده که چرخه سوخت را در اختیار داشته باشد و در این خصوص متکی به کشورهای دیگر نباشد. «خالد فالح» وزیر انرژی عربستان با درخواست امریکا در این خصوص مخالفت کرده است. «فالح» در ماه مارس 2018 در گفتگو با رویترز عنوان کرده بود که «برای ما[عربستان] طبیعی نیست که اورانیوم غنی شده را به منظور سوخت رآکتورهایمان از کشور دیگری بیاوریم.»
چرا امریکا نگران است؟
یکی از نگرانی های ایالات متحده آمریکا برای در اختیار قرار دادن تکنولوژی هسته ای به عربستان، آینده مبهم این کشور است. اگرچه در حال حاضر محمد بن سلمان به عنوان یک شریک خوب و پولدار برای آمریکا و خانواده ترامپ عمل کرده ولی نظام سیاسی بعد از او و عملکرد آن چندان مشخص نیست. به ویژه بعد از قتل «جمال قاشقچی» این موضوع که خطرات در اختیار قرار دادن تکنولوژی هسته ای از سوی امریکا به کشوری مانند عربستان بسیار بالاست قوت بیشتری گرفته است.
متعاقب قتل قاشقچی سناتورهای معروفی چون «ادوارد ماکری» و «مارک روبیو» در نامه ای به ترامپ خواستار تعلیق مذاکرات هسته ای با عربستان شدند. «برد شرمن» نماینده مجلس نمایندگان امریکا هم در اظهار نظری معروف گفت چطور به کشوری که با ارَه آدم می کشد می خواهید بمب اتمی بدهید!
حتی بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی هم برای کشوری چون عربستان چندان نمی تواند تضمین محکمی باشد. تجریه تاریخی نشان داده وعده های چنین کشورهایی به امریکا نیز نمی تواند مانع از دستیابی آنها به بمب اتمی باشد. برای نمونه هند و اسراییل علیرغم وعده ای که به امریکا داده بودند بمب اتمی ساختند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که عربستان در خریدی سری از کشور چین که چند سال پیش انجام شد توانست موشکهایی را در اختیار بگیرد که می تواند قابلیت حمل کلاهک هسته ای را نیز داشته باشد.
اظهارات محمد بن سلمان مبنی بر اینکه در صورتی که ایران به سمت بمب برود، ریاض نیز خواهد رفت نشان از این دارد که عربستان در صورت لزوم NPT را نادیده خواهد گرفت.
مخالفان همکاری هسته ای امریکا با عربستان معتقدند در صورتی همکاری هسته ای امریکا و عربستان توجیه پذیر است که چند تضمین و محدودیت را ریاض بپذیرد. پذیرش «استاندارد طلایی» و پذیرش پروتکل الحاقی جهت بازرسی های بیشتر مراکز هسته ای عربستان از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی از جمله این شروط است.
در حال حاضر متعاقب مسئول شناخته شدن بن سلمان در قتل قاشقچی از سوی سنای امریکا و سیطره دموکراتها بر کنگره، مذاکرات هسته ای امریکا و عربستان مسیر خوبی را طی نمی کند. عربستان اصرار بر غنی سازی اورانیوم و بازفرآوری پلوتنیوم دارد و تمایلی برای پیوستن به پروتکل الحاقی ندارد.
علیرغم رابطه ترامپ با بن سلمان و نیازی که ترامپ برای همکاری هسته ای کامل با عربستان دارد ولی نگرش راهبردی واشنگتن مبنی بر عدم اشاعه هسته ای از یک سو و وجود مخالفان قوی ترامپ در کنگره از سوی دیگر امکان اعطای امتیازهایی چون غنی سازی اورانیوم و بازفرآوری به ریاض دور از انتظار می نماید.
نظر شما