۶ اسفند ۱۳۸۵، ۱۲:۴۹

دلایل همزیستی مسالمت آمیز جهانیان از منظر اسلام

دلایل همزیستی مسالمت آمیز جهانیان از منظر اسلام

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: اسلام دین صلح است، صلح، ماهیت، معنا، نشانه و هدف اسلام است و هر موجودی می تواند بدون در نظر گرفتن ملاحظات دینی، جغرافیایی و یا نژادی از صلح اسلام و محبت مسلمانان صلح جو برخوردار شود و این امر تا زمانی ادامه می یابد که علیه اسلام یا مسلمانان هیچ تخاصمی صورت نگرفته باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، در بررسی همزیستی این پرسش مطرح می شود که آیا ممکن است ساکنان دهکده جهانی به صورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کنند و از میوه های علم و تکنولوژی که روند پیشرفت آن رو به رشد است استفاده کنند؟ و یا اینکه آیا اختلافهای دینی و فرهنگی میان ساکنان زمین تنش و جنگ ایجاد خواهد کرد؟ این موضوع به قدری اهمیت دارد که متفکران و دولتمردان مسلمان به صورت جدی آن را مورد بررسی قرار داده اند.

متفکران مسلمان بیش از گذشته نسبت به این پرسش علاقه و توجه نشان می دهند .

یک دیدگاه این است که تنش میان تمدن غربی و سایر تمدنها غیر قابل اجتناب بوده و در حقیقت هم اکنون در حال وقوع است. دیدگاه دیگر این است که تنش واقعی در چارچوب فرهنگی غربی صورت می گیرد. دیدگاه سوم اظهار می دارد که مردم سراسر جهان به سمت لیبرالیسم سیاسی و کاپیتالیسم اقتصادی غرب متمایل می شوند و این نظام ها پایان تاریخ را در این عرصه ها رقم می زند. دیدگاه چهارم تصریح می کند که همزیستی مسالمت آمیز میان مردم از فرهنگها و تمدنهای مختلف میسر است.

علل همزیستی مسالمت آمیز مردم جهان را از دیدگاه اسلام می توان چنین تشریح کرد:

عقلانیت جز لاینفک دین اسلام است و بی تردید این نوع خردورزی از آن نوعی محسوب می شود که ارزشهای اسلامی آن را سفارش کرده اند. عمل ارجح در نظر اسلام همواره عملی است که تبعات آن بیشترین حد خیر و کمترین حد شر را دربرداشته باشد. مهمترین نوع خیر در سنت اسلامی اموری هستند که در نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم مورد قبول واقع می شوند. در میان برخی از این امور می توان به رفاه معنوی، آسایش ذهنی، زندگی بشری، رفاه و افتخار بشری اشاره کرد و همزیستی مسالمت آمیز و همکاری که به واسطه این استاندارد عقلی و آن ارزشها مور قضاوت قرار می گیرند بی تردید نسبت به جنگ و تنش در شرایط عادی ارجحیت دارند.

برخی ازآئینها، ایدئولوژیهای سکولار و نظریه های روانشناسی می آموزد که انسان ذاتاً شر متولد شده است. برخی دیگر اظهار می دارند که انسان جائی میان شر و خیر قرار دارد و این جامعه است که او را به یک سمت یا سوی دیگر هدایت می کند. عده ای دیگر معتقد هستند که امری به عنوان ماهیت و جوهره انسانی وجود ندارد. عده ای دیگر نیز بیش از حد نژادپرست بوده و رویکردی تبعیض آمیز اتخاد می کنند. اما موضع اسلام کلام پیامبر است که می فرماید هر کودکی با ذات خیر متولد می شود و اعتقادات محیط فرهنگی اطراف بشر هرچه باشد، هر فردی می تواند یک مسلمان بالقوه باشد.

مسلمانها در نگرش خود نسبت به سایر اعتقادات و فرهنگها نباید فراموش کنند که ماهیت اصلی آنها در پس ظاهر فرهنگ آنها قرار دارد .

همزیستی مسالمت آمیز میان مردم به ادیان و فرهنگهای مختلف ارتباط دارد و این امر تبادل منافع مادی و فکری را برای آنها تسهیل کرده و همچنین آنها را برای همکاری در راستای حل مشکلات مشترک چون زیست محیطی، بهداشتی و اجتماعی یاری می دهد.

اما به منظور پرهیز از تنش و جنگ باید ریشه آنها را خشک کنیم ، در راه عدالت ایستادگی کرده و مقابل تمام بی عدالتی ها وسوء رفتارها ایستادگی کنیم  و بی تردید مسلمانان نقش مهمی می توانند در این میان ایفا کنند چرا که آنها از شایستگی لازم برای انجام این کار برخوردارند. اسلام دینی است که ارزشهای اخلاقی چون حقیقت و عدالت را به خطر نمی اندازد و از مؤمنان اسلام خواسته شده بدون توجه به نژاد، زمان یا مکان وحدت خود را حفظ کنند، این امر می تواند موجبات شنیده شدن پیام حقیقی اسلام را فراهم کنند.

کد خبر 453157

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha