او قصد دارد با شخصیت اصلی این مجموعه سفر ذهنی به تاریخ و افسانه ای راههای رسیدن به تکامل و بلوغ ذهنی را به نوجوانان امروز نشان دهد. البته این مجموعه تا چندی پیش "فانوس های روشن" نام داشت و قرار بود این دنیا را پرویز شیخ طادی برای کودکان و نوجوانان شبکه دو رقم بزند، اما چرا نشد، ما هم نمی دانیم... بگذریم، با تمام توصیف هایی که از فیلمنامه مجموعه "بزرگمرد کوچک" می شنوم و با دعوت گروه، مهمان اولین روز کلید خوردن این مجموعه می شوم.
طبق نشانی که روابط عمومی شبکه دو داده باید راهی باغی در خیابان کوهستان شوم، جایی که روزی اهالی برره ساکن باغ بودند و هر شب اتفاقات زندگی خود را به تصویر می کشیدند. در یکی از کوچه های فرعی این خیابان باغ بزرگی سرتاسر کوچه را گرفته است. باغ به حدی بزرگ است که مالکان خانه سه در در ابتدا، وسط و انتهای آن قرار داده اند. از قرار باید زنگ در آهنی وسط باغ را بزنیم، اما خبری از آیفون نیست. تنها چند سیم لخت است که کنار زنگ درآمده است.
بعد از چند دقیقه انتظار یکی از عوامل از راه می رسد و در را باز می کند. باز شدن در مساوی است با استقبال یک گوسفند گرسنه که قصد خوردن هر چیزی را دارد. به همراه عکاس وارد باغ می شویم. سکوت همه جا را فراگرفته است. درخت های خشکیده که دیگر رمقی برایشان باقی نمانده در فضای باغ به چشم می خورند. کمی که جلوتر می رویم، سمت چپ باغ، استخر بزرگ پر از آب و یک ساختمان قدیمی دوطبقه قرار دارد. ساختمان را دور می زنیم تا بتوانیم یکی از عوامل را پیدا کنیم. در سمت راست ساختمان هنوز خانه اهالی برره، بازار و ... خودنمایی می کند، اما خبری از اهالی پائین برره و بالابرره نیست. جلو ساختمان چند نفر ایستاده اند. از آنها سراغ مسعود رسام را می گیرم.
همراه یکی از عوامل داخل ساختمان می روم. با وجود اینکه ساختمان به هم ریخته است، اما کاغذ دیواری به رنگ آبی آسمانی خودنمایی می کند. داخل یکی از اتاق ها می شوم. هنوز کار گروه شروع نشده و هر یک از عوامل مشغول کاری هستند.
مسعود رسام درباره پذیرش کارگردانی این مجموعه به مهر می گوید: "شروع کار من در تلویزیون با کار کودک و نوجوان بوده است. همیشه نسبت به این گروه سنی علاقه داشتم. تقریباً در هفت سال ابتدای فعالیتم در حیطه کارگردانی فیلم و مجموعه هایی چون "محله برو بیا"، "محله بهداشت"، "علی و غول جنگل" و ... در زمینه کودک کار کردم. یکی از دلایلی که این کار را پذیرفتم، استفاده از تخیل و فانتزی در کار بود که می تواند آدم را به دوران کودکی ببرد. دلیل دیگر با فرمی که این مجموعه دارد، حس کردم در این چارچوب می توان کار خوب کرد، چرا که چند سال است کار نمایشی خوب در این زمینه انجام نشده است. همچنین برای اولین بار است که تهیه کننده کاری که انجام می دهم، خودم نیستم."
وی در ادامه می افزاید: "مجموعه "بزرگمرد کوچک" با بازی محمد شارانی در نقش اصلی داستان نوجوانی است که می خواهد مردی بزرگ باشد، به همین دلیل سعی می کند از میراثی که به او ارث رسیده راه خود را جستجو کند. او با توجه به هوش بالایی که دارد سعی می کند از علوم و هنرهای مختلف راهی پیدا کند. در این مسیر او کم کم بزرگ می شود. همچنین در این مجموعه قصد داریم تکنیک های خاص به کار ببریم تا جذابیت کار بالا برود. از سوی دیگر برای باورپذیری فضای فانتزی سعی می کنیم از جلوه های تصویری استفاده کنیم."
کارگردان مجموعه "بزرگمرد کوچک" با اشاره به فیلمنامه این سریال خاطرنشان می کند: "فیلمنامه اولیه را پرویز شیخ طادی نوشت. وقتی فیلمنامه را خواندم، متوجه پراکنده بودن قصه شدم. از سوی دیگر قصه مردانه بود، به همین دلیل چند کاراکتر از جمله مادر و ... را اضافه کردیم تا بار عاطفی قصه بیشتر شود. شیما بحرینی نیز بازنویسی این کار را انجام داد. در حال حاضر یازده قسمت از این مجموعه بازنویسی شده و کار همچنان ادامه دارد. در این مجموعه 18 قسمتی لاله صبوری، شهربانو موسوی، نادر سلیمانی، رامبد جوان و احمدرضا اسعدی بازی می کنند."
بعد از گفتگو با مسعود رسام برای قربانی کردن راهی باغ می شویم. همه عوامل و چند نفر از بازیگران در گوشه ای می ایستند. یک نفر شروع به تلاوت قرآن می کند و بعد از آن گوسفند را برای پروژه قربانی می کنند. بعد از چند دقیقه عوامل راهی ساختمان می شوند تا خود را برای ضبط آماده کنند. عوامل در یک اتاق گرد هم می آیند. سرتاسر این اتاق با کتابخانه ها و کتاب های زیادی کاغذ دیواری شده است. فقط یک پنجره کوچک رو به بیرون دیده می شود.
علیرضا (محمد شارانی) در وسط اتاق نشسته است. یک ویلچر جلویش گذاشته و با چکش و آچار و ... با آن ور می رود. دو سه تا کتاب هم دور و برش می چیند که هرازگاهی به آن نگاهی می اندازد و بر مبنای آنها کارش را ادامه می دهد. مادر (لاله صبوری) که از سر و صدا کاملاً کلافه شده، می آید تا ببیند علیرضا چه کار می کند. مادر: "تو چه کار می کنی نصفه شبی؟" علیرضا: "دارم روی این ویلچر کار می کنم، می خوام ببینم می شه ازش چیزی درآورد یا نه؟" مادر: "وینچر اون بابای مرحومت هم از دستت در عذابه؟" علیرضا: "وینچر نه! ویلچر. بعد هم مگه بده که پسر دانشمند داری ..."
بعد از چندبار برداشت مسعود رسام رضایت خود را برای این صحنه اعلام می کند. لاله صبوری درباره کاراکتری که بازی می کند، می گوید: "در این مجموعه نقش متفاوتی را بازی می کنم. زنی هستم که با وجود اینکه همسرم روشنفکر و کتاب خوان است، من گیج و کم سواد هستم. مجموعه "بزرگمرد کوچک" نگاه طنز دارد و در کنار آن خیلی مسائل را به نوجوانان آموزش می دهد و نگاهی هم به تاریخ دارد. علاوه بر آن به خاطر پیشینه ای که از مسعود رسام داشتم، این کار را پذیرفتم."
سعید پورفرج، تهیه کننده با اشاره به توجه به ساخت آثار خوب برای کودکان و نوجوانان می گوید: "بچه ها نیازمند دیدن کارهای خوب در گروه سنی خود هستند. ما موظف هستیم این کار فرهنگی را انجام دهیم، چرا که عمده تصمیم گیری ها در دوران کودکی انجام می شود. ما هم تلاش می کنیم کار مناسبی ارائه دهیم."
حسین ملکی طراح صحنه و لباس این مجموعه اشاره می کند: "اتفاقات قصه این مجموعه در روز است. فلاش بک هایی هم به گذشته داریم که تا حدودی رئال می بینیم. البته چاشنی انتزاعی هم برای این کار در نظر گرفتیم. دلیل پذیرش من برای طراحی صحنه و لباس این مجموعه به تنوعی برمی گردد که در روزشمار تاریخ داریم. در مجموعه "بزرگمرد کوچک" برشی از تاریخ ایران و تاریخ کهن غرب مثل رم باستان خواهیم داشت."
وی درباره انتخاب لوکیشن برره برای این مجموعه می گوید: "ظرفیت خوبی داشت، حتی ما می توانیم برای فضای خارجی دکورها از این باغ استفاده کنیم. از سوی دیگر ساختمان این باغ شباهت زیادی به منزل دکتر حسابی دارد. البته نیاز به بازسازی هم دارد تا بیشتر به آن نزدیک شود. همچنین برای فلاش بک ها ما کلیسا و دادگاه گالیله هم داریم، به همین دلیل به خاطر گستردگی کار این لوکیشن را انتخاب کردیم."
احمدرضا اسعدی، بازیگر نقش مدیر می افزاید: "فکر می کنم این کار با کودک و برای کودک است. در حال حاضر برخی پروژه ها ساخته می شود که با کودک است، اما برای کودک نیست. من همیشه علاقمند به انجام کار برای کودکان هستم، اما نبود امنیت شغلی باعث شده نتوانیم برای کودک کار کنیم، اما در این مجموعه سعی می کنم همانند کودکان بی آلایش بازی کنم."
نظر شما