خبرگزاری مهر، گروه استانها-مریم ساحلی*: نیکبختی آدمها در دالان های تنهایی پدیدار نمیشود. بهبود زندگی جمعی انسان، مستلزم هموار کردن مسیر گفتگو و حرکت درکنار یکدیگر به سمت افقهای روشن است. دریغ و صد دریغ اما که روزگار بسیاری از ما در گریز از مشارکتها میگذرد و حتی برای درمان دردهای مشترکمان به همدلی و همراهی نمی اندیشیم.
فراهم آوردن بستر گفتگو در قالب نشستهایی با حضور مردم، کارشناسان و مسئولان درباره موضوعات شهری، رویداد تحسین برانگیزی است که در ماههای اخیر به همت انجمن طرفداران توسعه انزلی در این شهر ساحلی رخ داده است. هدف از برگزاری این نشستها فراهم آمدن فضای مناسب برای انعکاس نظرات مختلف شهروندان، کارشناسان، مسئولان و شکل گرفتن گفتگویی موثر است. بی تردید با توجه به نقش سازمانهای مردم نهاد که میتوانند حلقه واسط بین مردم و مدیران باشند، مهیا کردن چنین فضاهایی یکی از اقدامات پسندیده در مسیر دستیابی به توسعه پایدار، رفع معضلات و بهبود کیفیت زندگی است.
واقعیت این است که ابراز دل نگرانیهای ما از معضلات شهری و ارائه راهکارها از سوی کارشناسان و رغبت مسئولان برای رفع نواقص و ارتقای وضعیت موجود تنها وقتی مثمرثمر است که با مشارکت و هماندیشی منصفانه همراه باشد و عزم جدی همگانی برای حل مسائل وجود داشته باشد. مغفول ماندن ظرفیتهای بی بدیل شهرستان انزلی و مشکلات آن، از دیدهها پنهان نیست و تنها با همدلی و همراهی مردم و مسئولان می توان به رفع آن امید داشت.
دریا، تالاب، منظر طبیعی، ویژگیهای اقلیمی و پیشینه تجاری، فرهنگی و ورزشی درخشان این شهراز شهرتی فراگیر برخوردار است و ما بر آن میبالیم بی آن که قدم چندانی در حفظ و تعالی آن برداریم.
تالاب بینالمللی انزلی که زندگی اهالی شهر به نفس کشیدنش گره خورده با ورود انبوه پسابها، پسماندها، رسوبات و هجوم آزولا و سنبل آبی دست به گریبان است. سازههای آسیبرسان و دستان متجاوز بر دردهایش میافزاید و ناقوس مرگش از مدتها پیش به صدا درآمده و متاسفانه تاکنون برگزاری جلسات متعدد و طرح احیای تالاب نتیجه ای نداشته است.
البته دریا نیز بی نصیب از انواع آلودگیها نیست و این روزها دلهره طرح انتقال آب خزر به کویر هم کابوسی است که امواج خستهاش را برآشفته است. انزلی از ظرفیتهای بسیار ارزشمندی برخوردار است که میتواند به فراهم شدن فرصتهای متعدد شغلی پایدار تبدیل شود اما بیکاری معضلی است که بسیاری از خانوادهها در این شهر از آن رنج می برند. از سوی دیگر منطقه آزاد انزلی که زمانی ایجاد آن، خواسته مردم شهر بود و به امید بهبود کیفیت زندگی پیگیر آن بودند، هنوز گوشهای کوچک از انتظارات اهالی شهر را برآورده نساخته و حتی این روزها مردم نگران متروک ماندن بندرگاه معروف و بزرگ شهر با فعال شدن بندرکاسپین در منطقه آزاد انزلی هستند.
از یاد نباید برد که بندرانزلی از دیرباز شهری گردشگرپذیر بوده که متاسفانه زیرساختهای آن از قوت چندانی برخوردار نیست و در حالی که همواره بر توریستی بودن شهر و اهمیت سرمایهگذاری بخش خصوصی در این حوزه تاکید می شود، به ایجاد زیرساختهای لازم حتی حفظ داشتههای گردشگری شهر چنان که شایسته است، توجه نمی شود.
مردم شاهد بناهایی قدیمی هستند که رو به فروپاشی می روند و بازسازی و مرمتی اگر باشد، چنان کُند است که روزنهای از امید نمی گشاید. حکایت بازسازی میدان اصلی شهر سالهاست که به درازا کشیده و در این میان متاسفانه بیشتر از آن که به احیای بافت اطراف میدان توجه شود، از طراحی و نصب المان آن سخن می رود که البته آن هم هنوز به سرانجام نرسیده است.
انزلی شهر هنر و ورزش است اما ملوانش که نقش اشکها و لبخندهای مردم برآن حک شده، از سال های شکوهش دور مانده و استادیوم پیر و امکانات ورزشی موجود شایسته این مردم قهرمان پرور نیست. همچنین اوضاع و احوال امکانات فرهنگی نیز مناسب نیست و در شهری که زادگاه پدر نقاشی مدرن ایران است، فعالان عرصه هنرهای تجسمی از وجود یک گالری مناسب بی بهره هستند.
البته قصه رنجهای انزلی سری دراز دارد که پرداختن بیشتر به آن در این مقال نمی گنجد اما میتوان امیدوار بود که مشکلات موجود با تکیه برمشارکت و همراهی دلسوزانه و متعهدانهِ مسئولان، متخصصان و مردم به مرور کاهش یابد. کاش از یاد نبریم، گام برداشتن به سمت توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی تنها با اظهارنظر در صفحات مجازی و تریبون های یک سویه میسر نمی شود، بلکه باید بکوشیم تا از فرصتهای فراهم شده برای شکلگیری مشارکتها در مسیر رفع معضلات بهرهمند شویم؛ به قول جناب سعدی «به عمل کار برآید به سخندانی نیست».
*فعال رسانه ای و فرهنگی
نظر شما