خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه: مدیریت و رهبری حضرت امام را میتوان اوج خلاقیت سیاسی قلمداد نمود که با بهره گیری از انسان شناسی الهی، هویت جامعه را احیا نمود و تمام مخالفان رژیم را حول محور اتحاد ایرانی_ اسلامی به سوی حکومت اسلامی رهنمون کرد. در خصوص اهمیت انقلاب اسلامی در احیای هویت ایرانی- اسلامی کشور، با محسن احمدی، دکترای تاریخ اسلام، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی گفتگویی داشتیم.
محسن احمدی دکترای تاریخ اسلام و پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی، با بیان اینکه انقلاب به معنای دگرگونی و تحول بنیادین است و با مفاهیم هم عرض خود مانند کودتا، جنبش، نهضت، قیام و شورش متفاوت است، گفت: در انقلابها همیشه اکثریت جامعه در اعتراض به وضعیت موجود، خواستار تغییر بنیادین ساختهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میشوند. اگرچه تعاریف و علل مختلفی برای انقلاب بیان شده است، لکن، انقلابها حاصل یک اتفاق نیستند، بلکه مجموعهای از عوامل در طول زمان موجب شکاف میان حاکمیت و بدنه جامعه شده، از این رهگذر، نیاز به تغییرات بنیادین جامعه امری ناگزیر میشود.
وی افزود: جهان در حیات تاریخی خود، انقلابهای متعددی را تجربه کرده که هرکدام در محدوده مرزی و فرا مرزی خود تأثیرات بسزایی را گذاشتند. آخرین انقلاب تأثیرگذار در قرن بیستم انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) است که نظام سلطه جهانی را به چالش کشید.
احمدی با اشاره به اینکه جهان پس از جنگ دوم جهانی به دو قطب شرق و غرب تقسیم گردید، خاطرنشان کرد: دو ابرقدرت آن زمان یعنی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا یک رقابت عظیم تسلیحاتی را در قالب جنگ سرد آغاز کرده بودند. آنها مجموعهای از کشورها را در غرب و شرق برای حفظ منافع خود تحت استیلا قرار دادند. مشی عملی این دو ابرقدرت برای استعمار و استثمار این جوامع به کارگیری حکومتهای دست نشانده بود. ایران نیز از این مساله مستثنی نبود.
این پژوهشگر اظهار داشت: سلطنت پهلوی (دوم) در دهه ۲۰ شمسی کارگزار اصلی سیاستهای پس از جنگ جهانی بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش ایالات متحده در ایران چشمگیرتر شد. ورود مستشاران و نقش آنها در تصمیمهای کلان حکومت و اعمال برنامههای اجرایی از قبیل انقلاب سفید و انجمنهای ایالتی و ولایتی منجر به یک چالش بزرگ میان ساختهای مختلف جامعه گردید. برنامه دیگر سلطنت پهلوی برای تضعیف فکری جامعه و تغییر هویت آن، اروپایی کردن کشور و دین ستیزی با اجرای یک عملیات روانی مبتنی بر باستان گرایی بود. این جریان که حاصل عدم شناخت جامع یا ضعف دید تئوریک دولت ایالات متحده از ساختار فکری و فرهنگی ایران بود به تدریج شکاف میان جامعه و حکومت را افزایش داد. مقابله صریح سلطنت با روحانیت و مراجع برخلاف قانون مشروطه نیز عامه جامعه را نسبت به حکومت بدبین ساخت. بدین ترتیب حضرت امام خمینی (ره) از سال ۱۳۴۲ واکنش خود را نسبت به عملکرد رژیم در باب تغییر ماهوی جامعه از طریق برنامههای دولت آمریکا اعلام نمودند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: استراتژی حضرت امام خمینی (ره) در جریان مبارزه با سلطنت پهلوی، بازگشت به خویشتن عامه جامعه بود. بازگشت به خویشتن مقدمه خودشناسی و زیربنای شکل گیری هویت فردی است. هویت اصطلاحاً مجموعهای از شاخصها و علائم در حوزه مؤلفههای مادی، زیستی، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد، گروه از گروه یا اهلیتی از اهلیت دیگر و فرهنگی از فرهنگ دیگر میشود. در حقیقت میتوان گفت انسانها بهدلیل اینکه موجودات خودآگاهند و نسبت به ویژگیها، تمایلات، احساسات و ذهنیات خود، آگاهی دارند میتوانند خود را معرفی نمایند. بنابراین، هویت، تعریف و آگاهی است که فرد یا گروه از خود ارائه میکند.
احمدی گفت: هویت در یک دسته بندی به دو سطح فردی و جمعی (اجتماعی) تقسیم میگردد، بدیهی است که هویت ملی در حوزه هویت جمعی قرار دارد. هویت گروهی به مجموعه مشخصههایی گفته میشود که یک گروه را از گروههای دیگر متمایز میسازد. از این رهگذر میتوان گفت که هویت ملی نوعی هویت جمعی است که میتوان آن را در سطح گروهی اجتماعی به نام ملت تعریف کرد. با توجه به تعاریف ارائه شده از مفاهیم بازگشت به خویشتن، هویت فردی، اجتماعی و ملی، عملکرد رژیم پهلوی و دولت ایالات متحده در تغییر ماهوی جامعه و استراتژی حضرت امام در احیای هویت ملی، میتوان گفت آنچه که انقلاب اسلامی ایران را نسبت به انقلابهای پیش از آن متمایز میکند، نقش آن در احیای هویت ملی است. حضرت امام خمینی (ره) براساس راهبرد بازگشت به خویشتن، یک نظام فکری مبتنی بر انسان شناسی الهی را در جامعه نهادینه کردند. این مساله باعث احیای هویت فردی در میان جامعه شد؛ این هویت فردی در سطح کلان موجب احیای هویت جمعی شده و گروه عظیمتری به نام ملت هویت ملی خود را در سطح جهانی اعلام داشتند. این راهبرد موجب شد تا قدرت عظیم اجتماعی علیه ساختار سیاسی وقت حرکت کرده و خواهان تغییر بنیادین ساختار رژیم شوند.
این پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی، در پایان خاطرنشان کرد: در چارچوب مدیریت افکار عمومی، مدیریت و رهبری حضرت امام را میتوان اوج خلاقیت سیاسی قلمداد نمود که با بهره گیری از انسان شناسی الهی، هویت جامعه را احیا نمود و تمام مخالفان رژیم را حول محور اتحاد ایرانی_ اسلامی به سوی حکومت اسلامی رهنمون کرد.
نظر شما