خبرگزاری مهر، استان ها- صدیقه امیدی: خبر شوکه کننده بود، هواپیمای پرواز تهران یاسوج از صفحه رادار محو شد، خبری که در ساعات ابتدایی صبح روز ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۶ در صدر اخبار کشور قرار گرفت و مردم را در شوکی عظیم فرو برد.
همچون دیگر روزها، کارکنان فرودگاه در انتظار نشستن هواپیمای یاسوج بودند، هواپیما به نزدیکی شهر رسیده بود و باند برای نشستن آماده بود که ناگاه همه چیز در لحظه ای کابوس وار اتفاق افتاد و هواپیما ناگهان از صفحه رادار محو شد.
ماجرا در هاله ای از ابهام فرو رفته بود، هوا ابری بود و سرمای بهمن ماه بر شهر دامن گسترده بود.
به محض محو شدن هواپیما از صفحه رادار فرضیه سقوط در اذهان پیچید اما امید هنوز بر دلها حاکم بود.
بلافاصله پس از محو شدن هواپیما از صفحه رادار هواپیمای اورژانس به محل محو شدن هواپیما از صفحه رادار اعزام می شود، نیروها در آماه باش قرار گرفته و بلافاصله ستاد بحران در استان تشکیل می شود و بر اساس اعلام سازمان هواپیمایی کشور محل سقوط هواپیما در حوالی روستای کهنگان تعیین شد.
تیمهای امدادی و آمبولانس و اتوبوس آمبولانس به محل اعزام شدند و مقرر شد نیروها از دو نقطه گردنه بیژن و پادنا در سمیرم به محل اعزام شوند، اما هلکوپتر بدون دریافت نشانه ای از هواپیما باز می گشت تا آغاز تراژدی بزرگی باشد که با مشخص نبودن نقطه سقوط هواپیما به جستجویی چندین ماهه نیاز است.
چندی نگذشت که سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری از سقوط هواپیمای ۳۷۰۴ خبر داد و خبرنگاران، گروه های امدادی هلال احمر، کوهنوردان و نیروهای نظامی همه در حالت آماده باش قرار گرفتند.
این هواپیما که ساعت ۸:۵۴ دقیقه از تهران عازم یاسوج شده بود با ۶۶ خدمه و مسافر از رادار خارج شد.
سانحه سقوط هواپیمای ۳۷۰۴ یکی از تلخترین حوادث طی چهار دهه گذشته در این استان بود که قلب مردم کشور و استان را جریحه دار کرد و اثرات آن تا سالها بر روح و روان مردم این دیار و خانواده های جانباختگان خواهد ماند.
هیچ کس ۲۹ بهمن ۹۶ را از یاد نخواهد برد، اما همدلی، از خود گذشتگی، تلاش و ایثار نیز واژه هایی هستند که در این حادثه معنی یافتند و مردم آنچه را از مهر و عشق و فداکاری آموختند، به میدان آوردند.
دنای همیشه سربلند و سترگ اینبار در اندوه ۶۶ لاله واژگونش می گریست و داغدار آنها بود.
محل سقوط هواپیما مشخص نبود و جستجوها بر پایه زمان پرواز رقم می خورد اما هواپیما قصد رخ نمودن نداشت و چشمها همچنان بر دنا خیره می ماند تا شاید خبری از هواپیما بیاید.
روز سوم سقوط، در یکم اسفند ۹۶ خبری که ساعت ۹ صبح از درون یکی از بالگردها مخابره می شود، اشک را در چشمان هزاران نفر جاری می کند و لاشه هواپیمای ۳۷۰۴ پس از سه روز جستجو رخ می نماید.
هواپیما در شیبی ۷۰ درجه و در ارتفاع چهار هزار متری و در ۳۰ متری نوک قله به کوه برخورد کرده و قطعاتی از هواپیما نیز در اطراف پراکنده است.
ارتفاع برف در این نقطه به بیش از چهار متر می رسد و در اطرف نیز شکاف ها و دهلیزهای فراوانی قرار دارد و شرایط برخورد به گونه ای است که قطعات هواپیما تا شعاع بسیاری از محل برخورد پراکنده شده و امیدهایی که شاید تا پیش از این وجود داشت با دیدن لاشه هواپیما و شدت برخورد، به ناامیدی می رسد و ۶۶ مسافر این پرواز را به خاطره ای برای بازماندگان و مردم و خاطره ای تلخ از حادثه ای اسفناک بدل می کند.
شب از نیمه گذشته اما چشمهای بسیاری در اندوه این غم بزرگ می گریند، در غم حادثه ای که می توانست رخ ندهد و عزیزانی را از آغوش خانواده نگیرد و پدری را در اندوه فرزندی، فرزندی را در اندوه پدری، مادری را چشم انتظار فرزندی و خانواده ای را داغدار عزیزی نکند.
حادثه ای که برای بازگردان این عزیزان ۱۲۸ روز تلاش در بدترین شرایط جوی به همراه داشت، امدادگران در دمای منفی بیست درجه شبها و روزها تلاش کردند تا کمی از اندوه این داغ سبک تر شود.
در این حادثه دلخراش، پس از ۱۲۸ روز جستجو برای یافتن پیکرهای جانباختگان پرواز ۳۷۰۴، پروازی که دقایقی مانده به فرود از رادار محو شد و لاشه آن در ارتفاعات پازن پیر دنا در حالی پیدا شد که به شدت با کوه برخورد کرده بود، ۴۷۰ بافت انسانی تعیین هویت شد.
در صبح روز ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۶ هیچ کدام از مسافرین این پرواز نمی دانستند که مقصد این پرواز دنا خواهد بود و آنها زمین را به مقصد آسمان ترک خواهند کرد.
یاد و خاطره ۶۶ مسافر این پرواز هیچ گاه از صفحه تاریخ مردمان این دیار پاک نخواهد شد و همه به یا خواهند داشت که آن روز و روزهای بعد چگونه گذشت.
به یاد خواهند داشت مردمانی را که به یاری آمدند و به یاد خواهند داشت شب های سردی را که امدادگران و کوهنوردان در دمای زیر بیست درجه در پازن پیر به دنبال گمشده ای می گشتند.
عشایر زاده های این سرزمین ۶۶ لاله را به خاک سپردند و در اندوهشان گریستند و باز هم ایستادند با زخمهایی که بر شانه هایشان دارند اما همچنان استوار همچون دنای سترگ به سرزمینشان می اندیشند.
نظر شما