به گزارش خبرگزاری مهر، شیواجی مهاراج بهونسله ـ (Shivaji Bhonsle) ـ پادشاه جنگجوی هندی و یکی از اعضای قبیله بهونسله ماراتا بود. او سلسله روبه زوال بیگاپور را بر انداخت و امپراتوری مارتا را بنیانگذاری کرد. در سال 1674، او رسما به عنوان پادشاه در قلمرو خود در رایگاد (Raigad) تاج گذاری کرد.
در طول عمر خود، شیواجی دائما درگیر جنگ با امپراطوری مغول، سلاطین کلکوندا و بیجاپور، و همچنین قدرتهای استعماری انگلیس، پرتغال و فرانسه بود. نیروهای نظامی شیواجی عرصه نفوذ و تسخیر را با ساخت قلعهها و تشکیل یک نیروی دریایی ماراتا گسترش دادند. شیواجی یک قانون مدنی صالح و پیشرفته با سازمانهای اداری با چارچوب انسان دوستانه و عادلانه تشکیل داد. او احکام سنتهای سیاسی باستان هندو و کنوانسیونهای دادگاه را احیا کرد و زبان مراتی و سانسکریت را به جای فارسی در دادگاه و حکومت خود جایگزین کرد.
ایدئولوژی و دستاوردهای او با افراد هم دورانش بسیار متفاوت بود، اما او با به راه انداختن جنبش استقلال هند، عزت و احترام را به هندوها برگرداند، به همین دلیل بسیاری او را به عنوان یک ملیگرای پروتستان و اسطوره هندو میشناسند. به ویژه در ماهاراشترا، همیشه بحث دربارۀ تاریخ و نقش او باعث شور و شوق زیادی میشود و گاهی حتی خشونت را نیز به دنبال دارد و بسیاری دنبالهرو راه و روش زندگی او هستند.
شیواجی در تپهای شیونری (Shivneri) در نزدیکی شهر جونار (Junnar ) که در حال حاضر شهر پونا در آن منطقه واقع شده است، متولد شد اما محققان در مورد تاریخ تولد دقیق او اختلاف نظر دارند. دولت مهاراشترا 19 فوریه را به عنوان یک تعطیلی رسمی به مناسبت جشن تولد شیواجی (شیواجی جیانی_ Shivaji Jayanthi ) نامگذاری کرده است. نام شیواجی الهام گرفته شده از نام یکی از خدایان بنام شیوا است. پدرش، شاهاجی بونسل، ژنرال ماراتا بود که به سلاطین دکن خدمت می کرد. مادرش جیجابای (Jijabai) دختر لاخوجی جادهاوراو (Lakhuji Jadhavrao) سردار تسلیم شده مغول، از خانواده سلطنتی دواگیری (Devagiri) بود. در زمان تولد شیواجی، قدرت در دکن توسط سه پادشاه مسلمان به نامهای بیجاپور، احمدنگار و گلکندا تقسیم شده بود. شاهاجی اغلب وفاداری خود را بین نظامهای شاهی احمدنگار، عادیلشاه بجاپور و مغولان تغییر میداد اما املاک و داراییهای شخصی او را وادار کرد تا برای همیشه در پونا ماندگار شود و ارتش کوچکش را در کنار خود نگه دارد.
شیواجی بسیار تحت تاثیر تعلیمات مذهبی مادرش، جیجابای، بود. همچنین مطالعات او در مورد حماسههای هندو، رامایانا و ماهاباهاراتا، او را به دفاع مادام العمر از ارزشهای هندو سوق داد و به خاطر علاقهمندی شدید به تعالیم دینی، همیشه در سنتها و مراسم هندو و صوفی شرکت میکرد.
تغییر زبان اداری و برنامههای سیاسی و مذهبی
اگرچه در آن زمان زبان فارسی زبان رایج در منطقه بود، شیواجی آن را در دادگاه با ماراتی جایگزین کرد و بر سنتهای سیاسی و قضایی هندو تأکید کرد. زبان سانسکریت را وارد دربار کرد و آن را بسیار ارتقا داد. حتی او یک لغتنامه بهروز شده زبان سانسکریت با واژههای مناسب اداری تهیه کرد. پدرش شاهاجی از دانش پژوهانی مانند جیرام پیندیه (Jayram Pindye) که مهر سلطنتی شیواجی را بعدها طراحی و تهیه کرد، حمایت میکرد. شیواجی ترویج سانسکریت را ادامه داد و بسیاری از اسامی قلعهها و اماکن را از زبان سانسکریت اقتباس کرد.
شیواجی به خاطر سیاست دینی لیبرال و آزادمنش مشهور است. در حالی که هندوها به راحتی تحت حاکمیت حاکمی هندو آزادانه میتوانستند به مذهب خود ادامه داده و مراسم سنتی و مذهبیشان را برپا کنند، شیواجی نه تنها اجازه داد مسلمانان بدون آزار و اذیت دیدن به فعالیتهای دینی خود بپردازند، بلکه از وزارتخانههای آنها نیز حمایت میکرد و بسیاری از مسلمانان برجسته و نامدار در ارتش نظامی به او خدمت میکردند.
برخی از گزارشها نشان میدهد که شیواجی بسیار تحت تأثیر معلم برهمنی بنام سامارث رامداس (Samarth Ramdas) بوده است، دیگران بر این باورند که مفسران برهمن برای اینکه موقعیت خودشان را بالا ببرند، رامداس را بزرگنمایی میکردند. اگرچه بسیاری از دشمنان شیواجی مسلمان بودند، اما او با مسلمانان تحت سلطه خویش با مدارای دینی رفتار میکرد. احساسات شیواجی از همبستگی و تحمل دیگر ادیان را میتوان در یک نامه که به اورنگ زیب نگاشته است، به خوبی درک کرد.
شواهد کمتری در مورد روابط او با مسیحیان وجود دارد. از طرفی، در سال 1667، سه کشیش کاتولیک پرتغالی و چند مسیحی در طی حمله شیواجی به باردس (Bardes) کشته شدند. از سویی دیگر، در طی لشکرکشی به سورات در سال 1664، آمبروز (Ambrose)، که یک راهب مسیحی بود، از او خواست که به مسیحیان شهر رحم کند و آنها را نجات دهد، شیواجی ماموریت را دست نخورده ترک کرد و گفت آنها مردمان خوبی هستند. با این تفاسیر، آیا شیواجی در تلاش برای ایجاد یک امپراتوری هندو بود؟ او ممکن است چنین هوسی را در سر میپروراند اما یک چیز کاملاً محرز است که او قطعا باور نداشت که اورنگ زیب و یا دیگر حاکمان مسلمان از پادشاهی دکن، برتری خاصی بر او یا هر هندوی دیگری در اداره کشور هند داشته باشند و نه آنها را بهتر واجد شرایط در مدیریت دولت میدانست.
او در زندگی حرفهای کوتاه اما قابل توجهاش، قابلیت و برتری خود را نه تنها در جنگ بلکه به عنوان یک مدیر برجسته نشان داد و به عنوان یک سیاستمدار دوراندیش میدانست که سیاستهای اداری باید باید با سنتهای لیبرال هند هماهنگ باشد و نه به دنبال الهام و یا راهنمایی گرفتن از اصول و احکام یک کیش بیگانه. بدین ترتیب، او در تصمیمگیریهایش بر اساس کاست و مذهب تفاوتی قائل نمیشد و آزادی و برابری فرصتها را برای همه فراهم میکرد. در سلطنت او هیچ فرقی بین اتباع بر اساس طبقه یا مذهب وجود نداشت و آزادی و برابری فرصت برای همه افراد فراهم بود.
در اوایل سال 1645 او از واژه هنداوی-سواراجیا (Hindavi-Swarajya ) برای «طرح ملی» خود در یکی از نامههایش استفاده کرد، که به نظر میرسد با این حرکت او حاکمیت هندوها را در کشور به رسمیت رساند و پس از آن او در تلاش بود که شکوه، جلال، عزت و احترام را به جایگاهی که هندوها قبل از سرکار آمدن حکومتهای خارجی ـ عربها، ترکها و مغولان، داشتند، بازگرداند. زیرا پیش از به قدرت رسیدن او با هندوها بسیار بد رفتاری میشد. پیشینیانش آنها را تحقیر کرده و نادیده میگرفتند و همینطور معبدهایشان را خراب می کردند و ارزشهای آنها را مورد تمسخر و توهین قرار میدادند.
هنگامی که شام باجی (Shambhaji) به شیواجی لقب «بازسازنده (نجات دهنده) مذهب هندو» میدهد، او می داند که تنها شیواجی بود که با دستیابی به قدرت سیاسی توانست عزت را به هندوها باز گرداند و جایگاه شایستهای برای هند و هندوها تضمین کند. او به هندوها امید و اعتماد به نفس تازهای داد. تدابیر اداری و دفاعی، تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند، بنا کردن اسکلهها و دیگر ساخت و سازهای دریایی، جایگزین کردن زبان سانسکریت و مراتی با زبان فارسی در دیوان اداری، تلاش او برای درک و فهم جغرافیای منطقه با کمک نمودارهای ویژه با نام آبی کار (Abbe Carre)، توافقهای جامع و چندجانبه در مراسم تاجگذاری و پذیرش عنوان چهتراپاتی (Chhatrapati)، آرمانهای سیاسی و دیگر فعالیتهای او چنان بود که به نقل از جی ان سرکار (J.N. Sarkar)، حتی ممکن است امروزه همه آنها جذاب و قابل پذیرش باشند. همچنین اقدامات متعدد اداری او و ایجاد نهادهایی مبتنی بر پایه اصول مدارای جهانی و ایجاد فرصتهای برابر برای همه، همه اینها به هدف او برای بازگرداندن عزت و بزرگی هندو، نه تنها در طور زندگی پنجاه و سه سالهاش، حتی پس از او قابل تامل است.
این مطلب را وابسته فرهنگی ایران در بمبئی تهیه و برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته است.
نظر شما