خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: معامله قرن اصطلاحی جدید در تحولات سیاسی خاورمیانه است که سال ۲۰۱۸ میلادی از سوی دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در راستای روند سازش میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی مطرح شده است. در این طرح، اسرائیل در ازای کسب امتیازاتی فراتر از تعهدات قبلی سازمان آزادیبخش فلسطین و قطعنامههای شورای امنیت و الحاق بخشهایی از مناطق اشغال شده به خاک خود، با تشکیل دولت مستقل فلسطین موافقت میکند.
بخشهای مهمی از جزئیات این طرح که قرار است بعد از ماه مبارک رمضان اجرایی شود، عبارت است از:
۱- تشکیل کشور فلسطین شامل تمامی نوار غزه و تنها بخشهایی از کرانه باختری
۲- اختصاص ۱۰ میلیارد دلار برای تشکیل کشور فلسطین و فراهم کردن زیرساختهای آن از جمله احداث فرودگاه، بندر در غزه، ساخت مناطق صنعتی و شهرهای جدید
۳- به تعویق انداختن موضوع آوارگان فلسطینی در مذاکراتی که پس از اجرای معامله قرن صورت خواهد گرفت
۴- مذاکره در خصوص گفتگوهای صلح منطقهای میان اسرائیل و کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی
منطقه «ابودیس» به عنوان پایتخت فلسطین
این معامله هرگز شامل ضرورت خروج اسرائیل از اراضی اشغالی ۱۹۶۷ در کرانه باختری و پیرامون قدس نمیشود. در این طرح معروف ترامپ، ایالات متحده قصد دارد روستای «ابو دیس» در شرق بیت المقدس را به عنوان پایتخت فلسطین پیشنهاد بدهد و در مقابل اسرائیل از سه یا پنج روستای فلسطینی اطراف قدس عقبنشینی کند که توسط کابینههای رژیم اشغالگر به منطقه تحت نفوذ شهرداری قدس پس از اشغال در سال ۱۹۶۷ افزوده شده بود.
در همین حال بخش قدیمی قدس تحت حاکمیت اسرائیل باقی خواهد ماند و به گفته «عاموس هرئیل»، گزارشگر هاآرتص، ترامپ در طرح خود پیشنهادهایی برای عقب نشینی اسرائیل از شهرکهای موجود یا تخلیه شهرکهایی که پرت و جدا خوانده میشود هم ندارد و خبری از عقب نشینی از مجتمعهای بزرگ مسکونی نظیر آرئیل و جنوب نابلس و شهرکهای غوش عتصیون در نزدیکی بیت لحم و شهرکهای معالیه ادومیم نیست.
طرح ترامپ همچنین منطقه اغوار فلسطین را تحت حاکمیت رژیم اشغالگر نگاه داشته و شامل تشکیل کشور فلسطینی خلع سلاح شده است که ارتش یا سلاح سنگینی ندارد.
با نگاهی به پیش از طرح معامله قرن باید گفت که مبنای این طرح، تبادل اراضی از طریق همکاری و همراهی با برخی کشورهای عربی است، واگذاری جزایر تیران و صنافیر مصر به عربستان، مقدمهای بود برای اجرای معامله قرن، با تاکید بر اینکه نقشه آمریکا بدون همکاری عمیق میان اسرائیل، عربستان، امارات، اردن و مصر اجرا نخواهد شد؛ به ویژه در زمینه نظریه حل درگیریها از طریق صلح اقتصادی که مبتنی بر بهبود شرایط فلسطینیها و معیشت آنها در مقابل چشم پوشی از خواستههای منطقهای در فلسطین است.
«یحیی دبوق» در الاخبار نوشت: حضور عربستان، امارات، مصر و اردن نقشی اساسی در «معامله قرن» ایفا میکنند، از جمله، مهیا کردن زمینهای برای اسرائیل تا بتواند مساحت بیشتری از زمینهای فلسطین را به خود اختصاص دهد، حتی اگر بهای آن، گذشتن قاهره و ریاض از اراضی خود، برای جلب رضایت اسرائیل و چشم پوشی از فلسطین، با ثروت عربی باشد!
در ادامه این مطلب به کتاب جدید «ویکی وارد» روزنامه آمریکایی با عنوان «کوشنر و شرکای او، طمع و فساد» اشاره شده است. این کتاب دربردارنده تفاصیلی در مورد نقش کوشنر، مشاور و داماد ترامپ و ایوانکا در کاخ سفید و سیاست خارجی آمریکا است. در کتاب مذکور، جزئیاتی در مورد معامله قرن و اهداف آن در حل مسئله فلسطین، طبق منافع کامل اسرائیل و با حمایت مالی کشورهای عربی به ویژه عربستان و امارات ذکر شده است.
براساس آنچه در این کتاب آمده، معامله قرن که توسط کوشنر طراحی شده، شامل امتیازدهیهای اردن، در مورد بخشی از اراضی آن برای دولت فلسطین میشود، تا در مقابل، بخشهایی از خاک عربستان به اردن واگذار شده و اسرائیل بتواند مساحت گستردهتری از اراضی نوار غزه را تحت حاکمیت خود درآورد.
این نقشه که با عنوان «تبادل اراضی» شناخته میشود، طرف مصری را استنثا نمیکند؛ چرا که طبق اطلاعات کتاب ویکی وارد، واگذاری جزایر تیران و صنافیر مصر به عربستان، مقدمهای بود برای اجرای معامله قرن، با تاکید بر اینکه نقشه آمریکا بدون همکاری عمیق بین اسرائیل، عربستان، امارات، اردن و مصر، اجرا نخواهد شد؛ بویژه در زمینه نظریه حل درگیریها از طریق صلح اقتصادی که مبتنی بر بهبود شرایط فلسطینیها و معیشت آنها در مقابل چشم پوشی از خواستههای منطقهای در فلسطین است.
در واقع کوشنر به دنبال آن است تا سعودیها و اماراتیها کمکهای اقتصادی به فلسطینیها ارائه دهند، که از آن جمله ایجاد خطوط لوله نفت از عربستان سعودی تا غزه است، به نحوی که بنا نمودن پالایشگاه و بندری برای حمل و نقل دریایی و همچنین راه اندازی ایستگاههایی برای تصفیه آبها، ممکن شود، تا اوضاع اقتصادی فلسطین بهتر شده و میانگین بیکاری کاهش یابد.
پیشنهاد ۱۰ میلیارد دلاری بن سلمان به عباس
روزنامه الاخبار در همین رابطه اعلام کرد که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی اخیراً از محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین خواسته است تا به معامله قرن تن دهد و اگر وی با معامله قرن موافقت کند ۱۰ میلیارد دلار به مدت ۱۰ سال به وی خواهد داد. محمود عباس نیز با این طرح مخالفت کرده و گفته که این مسأله به زندگی سیاسی وی پایان میدهد.
زوایای نگران کننده معامله قرن
در این طرح، حق بازگشت آوارگان فلسطینی نیز مورد بحث قرار نمیگیرد و آوارگان فلسطینی باید در کشورهای محل اقامت خود باقی بمانند تا از این طریق امنیت پایداری برای اسرائیل محقق شود. طرح معامله قرن یعنی اینکه مذاکرات صلح در خاورمیانه دیگر ارزشی ندارد زیرا آمریکا میتواند یکجانبه و خارج از چارچوبهای سازمان ملل متحد و قطعنامههای شورای امنیت، تصمیم گیری کند و حق ملت فلسطین در بازپس گیری اراضی اشغالی خود را از بین ببرد.
ترامپ با این اقدام، قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت را نادیده گرفت، قطعنامهای که بر عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی عربی [۱۹۶۷] تاکید دارد. طبعاً در چنین شرایطی تا زمانی که معامله قرن وجود دارد و به آن بها داده میشود، مذاکرات صلح خاورمیانه و همچنین مذاکرات فلسطینی- اسرائیلی برای تشکیل کشور فلسطین دیگر ارزشی ندارد لذا به رسمیت شناختن سیطره اسرائیل بر اراضی اشغالی ۱۹۶۷ از سوی واشنگتن و در خارج از چارچوب مذاکرات و طرحهایی همچون طرح صلح عربی، تمامی پروژهها و مذاکرات صلح را از بین میبرد.
اهداف معامله قرن
طرح معامله قرن را میتوان بزرگترین خدمت به رژیم صهیونیستی عنوان کرد. این طرح در شرایطی ارائه شد که جنگهای ۳۳ روزه و ۵۱ روزه نشان داد دوران شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی پایان یافته است. از سوی دیگر، طرح معامله قرن در شرایطی توسط دولت ترامپ ارائه شد که جبهه مقاومت بعد از خلاص شدن از مسئله تروریستهای داعش در سوریه و عراق در حال احیای مجدد قوای خود است.
رژیم صهیونیستی تاکنون بارها اعلام کردند که مانند گذشته توان تحمیل جنگهایی نظیر جنگ ۳۳ روزه و ۵۱ روزه را بر محور مقاومت ندارد. در این شرایط، محقق شدن رؤیای تشکیل دو کشور با شرایط ذکر شده در طرح معامله قرن، میتواند اسرائیل را در مقابل جریانات مقاومت مصون کند و شکست طرحهای قبلی آمریکا- اسرائیل را نیز جبران کند.
بعد از موضوع فلسطین، تضعیف محور مقاومت یکی دیگر از اهداف طرح معامله قرن است. خاورمیانه طی دهههای اخیر شاهد تقابل دو محور سازشکار و مقاومت بود. محور سازش بر سازش با رژیم صهیونیستی و محور مقاومت نیز همواره بر مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی تاکید دارد.
با وقوع قیامهای عربی در سال ۲۰۱۱ و سقوط دیکتاتورهایی که از متحدان رژیم صهیونیستی بودند، روندها در خاورمیانه در جهت تقویت محور مقاومت بود. بر این اساس، جرقه ناآرامیها در سوریه زده شد، جنگ تروریستی در سوریه ایجاد و محور مقاومت در این جنگ درگیر شد تا هم نظام سوریه سقوط کند و هم اینکه محور مقاومت در اثر حضور در این جنگ تحلیل و دچار فرسایش شود.
با این حال، آنچه در عمل در میدان سوریه رخ داد، حفظ نظام این کشور و تقویت وزن محور مقاومت در منطقه خاورمیانه بود. از این رو، یکی از اهداف طرح معامله قرن، تضعیف محور مقاومت در منطقه خاورمیانه است.
یکی دیگر از اهداف طرح معامله قرن، نزدیکی اعراب و اسرائیل و همسو شدن آنها در تقابل با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است. از آنجایی که یکی از بازیگران اصلی طرح معامله قرن، عربستان سعودی است. محمد بن سلمان ولیعهد سعودی شدیداً نسبت به برقراری سازش میان فلسطینیان و اسرائیل در وهله نخست و سپس میان کشورهای عربی و اسرائیل اهتمام می ورزد چرا که این امر گام نخست برای تشکیل ائتلاف میان عربستان و اسرائیل برای مقابله با تهدید «ایران» در منطقه به شمار میرود. به عقیده تحلیلگران و کارشناسان، عربستان سعودی برای مقابله با نبرد بنیادین خود با ایران به حمایت آمریکا و اسرائیل نیاز دارد و به گفته محمد بن سلمان «ما نمیتوانیم تا پیش از حل و فصل مناقشه فلسطین و اسرائیل، تل آویو را با خود همراه کنیم».
در همین راستا «گادی آیزنکوت» رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی تاکید کرده است که تل آویو آماده همکاری اطلاعاتی با عربستان سعودی است و ریاض و تل آویو در مقابله با ایران دارای منافع مشترک هستند.
عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی از دیگر اهداف معامله قرن است. همچنین این طرح میتواند مورد استفاده دونالد ترامپ در دو سطح داخلی آمریکا و جهانی قرار گیرد و رئیس جمهوری آمریکا بر این موضوع مانور دهد که در حالی که رؤسای جمهوری پیشین آمریکا در حل کشمکش فلسطین- اسرائیل ناکام بودند، وی موفق به حل این مناقشه شده است.
با اشارهای که به جزئیات معامله قرن شد و از آنجا که این طرح بیشتر بر مسائل اقتصادی تکیه دارد، میتوان گفت، این طرح به فلسطینیها به جای وعده کشور، وعده «صلح اقتصادی» میدهد؛ در واقع در این طرح، سعی شده است با پیشنهادات اقتصادی، فلسطینیان را به چشم پوشی از حقوق مشروع خود- حقوقی که در قطعنامههای سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است، همچون حق بازگشت آوارگان فلسطینی- سوق داد. مضاف بر اینکه با شناختی که از روند صلح اسرائیل و فلسطین وجود دارد، به نظر نمیرسد طرح ترامپ راهی برای ادامه حیات خود بیابد، چون فلسطینیها بارها از تریبونهای مختلف گفتهاند به چیزی کمتر از تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس راضی نخواهند شد. در این زمینه هم اروپاییها موضعی مبنی بر موافقت با طرح معامله قرن اتخاذ نکرده اند، در واقع اروپاییها تاکنون گامی در جهت تأیید طرح ترامپ برنداشتهاند و چه بسا آن را مانعی در مسیر صلح خاورمیانه میدانند.
نظر شما