به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای تجربی، هادی آفریده کارگردان مستند «باشگاه حیوانات» درباره این مستند گفت: «باشگاه حیوانات» سعی میکند به معضل نگهداری از حیوانات از زوایای مختلف مسائل مذهبی و دولتی، سودجویی و چشم و همچشمی نگاه کند. فیلم به هیچ وجه قضاوت نمیکند و در عین روایت داستانی کلی ساختاری اپیزودیک دارد که ما را با گوشههای اجتماع آشنا میکند.
وی ادامه داد: مستند «باشگاه حیوانات» قهرمان و ضد قهرمان دارد. موضوع نگهداری از حیوانات در این فیلم تنها از یک بُعد نگریسته نمیشود و ما از دریچههای مختلف به آن میپردازیم.
این مستندساز با اشاره به پایان باز مستند «باشگاه حیوانات» تصریح کرد: چنین پایان بازی در یک مستند چندان مرسوم نیست اما باید با یک موقعیت افراد را فعال کرد تا آن را اصلاح کنند. این فیلم شما را در فضایی قرار میدهد که خودتان به نتیجهگیری برسید و سوالاتی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که باعث برانگیخته شدن مسؤولان و مدیران خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه «باشگاه حیوانات» را عمداً به شیوه مستند محض ساخته است، گفت: میدانستم جشنوارههای ایرانی چندان توجهی به این مستند نخواهند داشت و خبرنگاران و منتقدان هم چون قصهگویی دروغین ندارد، خیلی جذب آن نخواهند شد؛ اما این فیلم در جشنوارههای الف جهان که نگاه مردمشناسی دارند از جمله جشنواره مردمشناسی اتریش پذیرفته شد. البته این فیلم بدون ضعف نیست و اگر بار دیگر آن را بسازم مسلماً بهتر خواهم ساخت.
آفریده با اشاره به چگونگی اکران فیلمهای مستند در گروه «هنر و تجربه» عنوان کرد: وضعیت اکران هنر و تجربه به مرحلهای رسیده است که گویا دوستان تنها میخواهند بگویند که ما این تعداد فیلم را اکران میکنیم، اما این فیلمها در چه شرایطی اکران میشوند؟ آیا با مخاطب ارتباط برقرار میکنند؟
وی ادامه داد: سانسهای پراکنده گروه «هنر و تجربه» به ویژه در تهران باعث میشود هیچ برنامهریزی خاصی برای تبلیغات رخ ندهد. این اکران شناور یک روش غلط است که باعث میشود سانسهای پراکنده در ازدحام نمایش فیلمهای سینمایی ایران گم شوند. مستندها حتی یک بیلبورد در سر در سینماها هم ندارند. البته در شهرستانها وضعیت کمی بهتر است و مردم عادت کردهاند که یک روز در هفته و در سانسی مشخص فیلمی از گروه هنر و تجربه اکران شود.
آفریده با تاکید بر اینکه این نوع برنامهریزیها علیه فیلمهاست، گفت: در بخش امور اداری و تبلیغات، هنر و تجربه به یک روند کسلکننده افتاده است. پوسترهای فیلم ما ۲ ماه پس از اکران آماده شد که تقریباً بیفایده بود. تبلیغات در تلویزیون و فضاهای شهری هم که باید طی ساز و کاری از سوی «هنر و تجربه» صورت گیرد، به عهده فیلمساز افتاده است. ما زبان دولتیها را بلد نیستیم و آنها هم متوجه حرفهای ما نمیشوند.
وی با تاکید بر اینکه فیلمهای شبه مستند بد نیستند، عنوان کرد: این فیلمها نباید تبدیل به ژانر سینمای مستند شوند، چرا که به این شکل و به مرور سینمای مستند واقعی را از دست میدهیم. این مستندها بیخطر هستند و نقدی در آنها وجود ندارد. مدیران و تهیهکنندگان را هم غافلگیر نمیکنند.
آفریده در پایان گفت: درامنویسی برای یک مستندساز آسانترین کار است. ما مدام قصههای زیادی از کارکترهای مختلف میشنویم و نباید مانند یک نویسنده پشت میز کارمان قصه بنویسیم. مستند دراماتیک یکی از گونههای مستند است اما غالب شدن آن یک زنگ خطر برای سینمای ما است؛ چون ما ۲۰ سال آینده تصویر مستندی از روزگار خود نداریم و دیگر شاهد فیلمهایی چون «اون شب که بارون اومد» و «تهران پایتخت ایران است» از ساختههای کامران شیردل و «کارت قرمز» مهناز افضلی که مستند اجتماعی صرف هستند، نخواهیم بود؛ یعنی این قبیل آثار کمتر تولید شده و در جشنوارهها مورد توجه قرار نمیگیرند.
نظر شما